علی دهقانی؛ محمد آشوری؛ منصور رحمدل
چکیده
یکی از الزامات و تضمینات اصل بیطرفی،انجام تحقیقات مقدماتی توسط قاضی مستقل و تفکیک مقام تعقیب از مقام تحقیق است.در این راستا بازپرس وارد ساختار نظام دادسرایی شد و اختیارات دادستان بعنوان یک طرف دعوای کیفری محدود به تعقیب گردید.با وجود اینکه اصل بیطرفی و لزوم رعایت آن در ماده 3 قانون آئین دادرسی کیفری کشورمان مورد تاکید قرار گرفته ...
بیشتر
یکی از الزامات و تضمینات اصل بیطرفی،انجام تحقیقات مقدماتی توسط قاضی مستقل و تفکیک مقام تعقیب از مقام تحقیق است.در این راستا بازپرس وارد ساختار نظام دادسرایی شد و اختیارات دادستان بعنوان یک طرف دعوای کیفری محدود به تعقیب گردید.با وجود اینکه اصل بیطرفی و لزوم رعایت آن در ماده 3 قانون آئین دادرسی کیفری کشورمان مورد تاکید قرار گرفته است؛ولی الزامات و جنبههای آن بویژه در مرحله تحقیقات مقدماتی از دید مقنن مغفول مانده است.به نحوی که همچنان دادستان واجد اختیار تحقیق و بازداشت متهمین در شمار زیادی از جرایم بوده و بازپرس در انجام تحقیقات از استقلال کامل برخوردار نیست.از طرفی اختیار تحقیق،جمع آوری ادله و بازداشت موقت به قاضی واحد سپرده شده است.اضافه بر این علیرغم پذیرش نظام دادسرایی،همچنان در برخی جرایم و دادگاههای بخش،سیستم دادگاههای عمومی(انجام کلیه مراحل دادرسی توسط قاضی واحد) اعمال میگردد که مغایر با اصل بیطرفی است؛فلذا تحقق کامل اصل بیطرفی در تحقیقات مقدماتی مستلزم اصلاحاتی در قانون آئین دادرسی کیفری میباشد.در این مقاله اصل بیطرفی و مولفههای آن در تحقیقات مقدماتی و میزان پایبندی قانونگذار کشورمان به الزامات اصل مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پیشنهادات اصلاحی ارائه شده است.
ابراهیم زارع
چکیده
اصل تناسب مجازات با جرم یکی از ارکانِ تئوریهای سزاگرا محسوب میشود که کاربست آن، درخصوص تناسب مجازات یک جرم با همان جرم است. حال درمواردی که جرائم ارتکابی متعدد باشند، آیا تناسب مجازات، بهمعنای تعیین مجازات متناسب برای هر جرم سپس جمع و اجرای آنها است؟ درخصوص تناسب مجازات قابل اجرا در جرائم متعدد، سزاگرایان از اصلی دیگر با عنوان ...
بیشتر
اصل تناسب مجازات با جرم یکی از ارکانِ تئوریهای سزاگرا محسوب میشود که کاربست آن، درخصوص تناسب مجازات یک جرم با همان جرم است. حال درمواردی که جرائم ارتکابی متعدد باشند، آیا تناسب مجازات، بهمعنای تعیین مجازات متناسب برای هر جرم سپس جمع و اجرای آنها است؟ درخصوص تناسب مجازات قابل اجرا در جرائم متعدد، سزاگرایان از اصلی دیگر با عنوان «تناسب کلی» برای تعیین کیفر متناسب بحث کرده که مبتنی بر اعمال تخفیف در مجازات است و این تخفیف در مجازات باید از منظر فلسهی کیفر و ارکان اصل تناسب، توجیه گردد.سزاگرایانی که قائل به اصل «مجازات مساوی برای جرائم مشابه» هستند، اینبار باید ادلّهای آورده تا بتوانند تخفیف-های کلی در مجازاتِ جرائم متعدد را توجیه کنند. براین اساس دو رکن اصل تناسب یعنی میزان «آسیب» و درجهی «سرزنش پذیری» را در حالت تعدد جرم مورد بررسی قرار داده و نشان خواهیم داد که میزان آسیب و سرزنشپذیری در جرائم متعدد، کاهش یافته و در نتیجه تخقیف مجازات در حالت تعدد جرم توجیه خواهد داشت و به این نتیجه خواهیم رسید که مجازات متناسب برای جرائم متعدد، به معنای تعیین کیفر متناسب برای هر جرم و سپس جمع و اجرای آن مجازاتها نخواهد بود.
سیده ساعده حسینی؛ سید مهدی سیدزاده ثانی؛ عبدالرضا جوان جعفری بجنوردی
چکیده
کمک به افراد در معرض خطر یکی از مهمترین هنجارهای اخلاقی محسوب میشود که به عنوان یک عامل حیاتی برای حفظ و تقویّت همبستگی در جوامع، همواره مورد تأکید قرار گرفته است. امّا از آنجا که صرف وجود یک وظیفة اخلاقی نمیتواند الزامی برای افراد جهت اقدام به رفتارهای نوعدوستانه باشد، لازم است سیاستگذاران جنایی به منظور گسترش این ...
بیشتر
کمک به افراد در معرض خطر یکی از مهمترین هنجارهای اخلاقی محسوب میشود که به عنوان یک عامل حیاتی برای حفظ و تقویّت همبستگی در جوامع، همواره مورد تأکید قرار گرفته است. امّا از آنجا که صرف وجود یک وظیفة اخلاقی نمیتواند الزامی برای افراد جهت اقدام به رفتارهای نوعدوستانه باشد، لازم است سیاستگذاران جنایی به منظور گسترش این فرهنگ و ترغیب افراد به انجام رفتارهای مقبول اجتماعی، حمایت کیفری لازم از این قاعدة اخلاقی را در قالب قوانین جزائی به عمل آورند تا از این رهگذر، گامی مهم جهت تأمین منافع و امنیّت اجتماعی بردارند. در راستای این اهداف، قانونگذار جمهوری اسلامی ایران، عدم مداخلة افراد در وضعیّتهای اضطراری را در گسترة قوانین کیفری جرمانگاری نموده و بر این ارزش اخلاقی تأکید کرده است. این در حالیست که در سیستم حقوقی آمریکا به استثناء چند ایالت، به علّت غلبة ارزشهای فردگرایانه بر ارزشهای اجتماعی و اخلاقی، وظیفة قانونی عام برای کمک به افراد در معرض خطر پیشبینی نشده و سیاستگذاران جنایی تنها در صورت وجود وظیفة خاص و اثبات رابطة سببیّت، ناظر خاص را مستحقّ مجازات میدانند.
آرین Arian
چکیده
به موجب ماده 91 ق.م.ا شبهه در «رشد و کمال عقل» کودک موجب سقوط مجازات حد و قصاص میشود. در حقیقت، قانونگذار با بیان این مفهوم گام ارزندهای در راستای تعالی مبانی حقوق کیفری اطفال و نوجوانان برداشته است؛ اما درعینحال، به سبب ابهام و نقص نظری، این موضوع با مناقشه فکری بسیاری میان علمای حقوق همراه است. چنانچه این مفهوم و ارتباط ...
بیشتر
به موجب ماده 91 ق.م.ا شبهه در «رشد و کمال عقل» کودک موجب سقوط مجازات حد و قصاص میشود. در حقیقت، قانونگذار با بیان این مفهوم گام ارزندهای در راستای تعالی مبانی حقوق کیفری اطفال و نوجوانان برداشته است؛ اما درعینحال، به سبب ابهام و نقص نظری، این موضوع با مناقشه فکری بسیاری میان علمای حقوق همراه است. چنانچه این مفهوم و ارتباط آن با عقل در حوزه مسئولیت کیفری به خوبی روشن نشود امکان برخورد سلیقهای آن در دادرسی کیفری وجود خواهد داشت. رشد عقلی مفهومی است که در ماهیت خود به برخی مبانی علوم اعصاب شناختی ارتباط وثیقی پیدا میکند. به همین روی، پژوهش حاضر در تلاش است تا این مفهوم را در قرائت دانش نوین حقوق عصبشناختی تبیین نموده و شاخصهای احراز آن را مشخص نماید. در این راستا، بهرهگیری از تجارب ارزنده رویه قضایی آمریکا برای بومیسازی سازوکارها و آموزههای حقوقی آن در نظام حقوق کیفری کشورمان میتواند بسیار راهگشا باشد. یافتههای این پژوهش علاوه بر اینکه تا حد قابل توجهی خلاءهای علمی را در این زمینه برطرف میسازد، دیدگاه و معیارهای مناسبی در رابطه با رشد عقلی کودک معارض با قانون به دادرس ارائه میدهد
علی اعظم رفیع نژاد؛ علی نجفی توانی؛ محمدجعفر ساعد
چکیده
در رسیدگی کیفری، مشارکت بزهدیدگان به عنوان پیششرط و زمینهساز احقاق حقوق آنان اهمّیّت شایانی دارد. بررسی تطبیقی مشارکت بزهدیدگان و میزان تاثیرپذیری آنها از تحوّلات نوین عدالت کیفری، بویژه آموزههای عدالت ترمیمی، ما را در درک رویکرد این مراجع نسبت به بزهدیدگان و بطور کلّی شناسایی موقعیّت آنان در حقوق کیفری بینالمللی یاری ...
بیشتر
در رسیدگی کیفری، مشارکت بزهدیدگان به عنوان پیششرط و زمینهساز احقاق حقوق آنان اهمّیّت شایانی دارد. بررسی تطبیقی مشارکت بزهدیدگان و میزان تاثیرپذیری آنها از تحوّلات نوین عدالت کیفری، بویژه آموزههای عدالت ترمیمی، ما را در درک رویکرد این مراجع نسبت به بزهدیدگان و بطور کلّی شناسایی موقعیّت آنان در حقوق کیفری بینالمللی یاری میکند. پایان جنگ سرد و حوادث ناشی از آن در مناطقی چون یوگسلاوی سابق و روآندا موجب شکلگیری نسل دوّم دادگاههای کیفری بینالمللی شد. پس از تشکیل دیوان کیفری بینالمللی و ارجاع برخی از موقعیّتهای مربوط به آفریقا به درخواست شورای امنیّت، رسیدگی دیوان به این جرایم و تعقیب برخی از سران دول آفریقایی موجب ناخرسندی عمیق این دولتها شد، به گونهای که برخی از دول آفریقایی واکنش سختی نسبت به دیوان نشان دادند، تا جایی که طرح موضوع تأسیس احتمالی دیوان کیفری آفریقایی را به همراه داشت. در این میان موضوع مشارکت بزهدیدگان ناشی از جرایم بینالمللی در فرایند دادرسی و حمایت از آنان با توجّه به تأکید اساسنامة دیوان از اهمّیّت خاصّی برخوردار شد. تجربیات ناشی از این موضوع بویژه در عدالت ترمیمی میتواند الگوی مناسبی برای برقراری عدالت کیفری و جبران خسارت و مشارکت بزهدیدگان در فرایند دادرسی در آفریقا باشد. در این مقاله تحوّلات حقوقی بینالملل مربوط به حمایت از بزهدیدگان جرایم بینالمللی و درسهایی که میتوانند الگویی احتمالی برای حمایت از حقوق بزهدیدگان باشند مورد بررسی قرار میگیرند.
سمیه سادات میری لواسانی؛ محمد قربانزاده؛ بهنام اکبری
چکیده
اختلاس به عنوان یکی از جرایم اقتصادی که به اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت آسیب میزند همزمان با شکل گیری دولت و به خصوص از زمان تشکیل دولت - ملّت از سال 1649 میلادی از سابقه برخوردار است. با توجّه به تأثیر منفی آن بر همگرایی مردم و دولت و بر اقتصاد، به جهت مقابله با اختلاس در اسناد مختلف داخلی و بین المللی به آن اشاره شده است. با این حال، تفاوت ...
بیشتر
اختلاس به عنوان یکی از جرایم اقتصادی که به اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت آسیب میزند همزمان با شکل گیری دولت و به خصوص از زمان تشکیل دولت - ملّت از سال 1649 میلادی از سابقه برخوردار است. با توجّه به تأثیر منفی آن بر همگرایی مردم و دولت و بر اقتصاد، به جهت مقابله با اختلاس در اسناد مختلف داخلی و بین المللی به آن اشاره شده است. با این حال، تفاوت هایی میان بسترهای داخلی و بین المللی مبارزه با اختلاس دیده میشوند، از جمله عدم جرم انگاری اختلاس در بخش خصوصی، عدم پیش بینی سازکار معاضدت های قضایی بین المللی در زمینة اختلاس، عدم تبیین دقیق مقرّرات سوت زنی در مورد مبارزه با اختلاس در حقوق داخلی ایران در مقابل منطقه ای بودن تا بین المللی بودن حقوق مبارزه با اختلاس و عدم ضمانت اجراهای مؤثّر در سطح بین المللی برای مبارزه با اختلاس. اینکه اختلاس کننده لزوماً باید کارمند دولت و یا کارمند سایر اشخاص حقوق عمومی باشد همچنین تمایز اختلاس با مفاهیم مشابه یکی از ویژگیهای مهم این مقاله است. پژوهش از منظر هدف، کاربردی و با روش کیفی انجام شده و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است.
ولی اله صادقى؛ حسن مرادی
چکیده
از آغاز شیوع ویروس کوید-19 در ایران، ستاد ملّی مقابله با کرونا، مرجع اصلی مقرّراتگذاری برای مدیریّت و کنترل این بیماری بوده است. این ستاد برای پیشگیری از نقض مقرّرات مربوط به کنترل کرونا و واکنش در برابر ناپیروی از آنها، اقدام به تخلّفانگاری و پاسخگذاریهایِ کنشی و واکنشیِ انعطافپذیر نموده است. پاسخهای کنشی ستاد، ...
بیشتر
از آغاز شیوع ویروس کوید-19 در ایران، ستاد ملّی مقابله با کرونا، مرجع اصلی مقرّراتگذاری برای مدیریّت و کنترل این بیماری بوده است. این ستاد برای پیشگیری از نقض مقرّرات مربوط به کنترل کرونا و واکنش در برابر ناپیروی از آنها، اقدام به تخلّفانگاری و پاسخگذاریهایِ کنشی و واکنشیِ انعطافپذیر نموده است. پاسخهای کنشی ستاد، شامل تدابیر پیشگیرانۀ اجتماعی و وضعی (فاصلهگذاریِ اجتماعی، اطّلاعرسانی و قرنطینه) بوده و پاسخهای واکنشی آن، بهگونۀ جریمۀ مالی (در برابر ماسک نزدن، تردّد غیرمجاز جادهای، نقض قرنطینه) و صنفی و اداری بوده است. این نظام واکنشی در برابر کروناپراکنی، به صورت برخورد شدید دفعی (یکباره) نبوده است بلکه به صورت تدریجی، رنگین و گروهمدار بوده و به موازات تغییر وضعیّت همهگیری و گسترش سویههای ویروس یا مناسبتهای ملّی و مذهبی و پیشبینی کاهش میزان رعایت دستورهای بهداشتی، سختگیرانهتر شده است. با گسترش واکسیناسیون و ایمنسازیِ نسبی جامعه در برابر کرونا و فروکش کردن موج ابتلا به آن، تخلّفزدایی و واکنشزدایی از تدابیر محدودیّتساز یادشده، در دستور کار ستاد قرار گرفته و در این راستا، بخصوص در نیمۀ دوم سال 1401، شاهد عادی شدن شرایط بهداشتی جامعه و لغو محدودیتهای کرونایی میباشیم.