محمد علی حاجی ده آبادی؛ محمد ابراهیم شمس ناتری؛ سمیرا گل خندان
چکیده
جنایات علیه بشریت که می توان بلای قرن بیستم و مصیبت قرن حاضر نامید، منجر به فجایع هولناک بشری در جوامع انسانی شده است. شمار بالای کشته شدگان و قربانیان در نتیجه ارتکاب این جنایات که تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی به حساب می آیند، یافتن راهکارهایی جهت توقف و پیشگیری از این گونه جنایات را حیاتی می نماید. در پیشگیری از جنایات علیه بشریت، ...
بیشتر
جنایات علیه بشریت که می توان بلای قرن بیستم و مصیبت قرن حاضر نامید، منجر به فجایع هولناک بشری در جوامع انسانی شده است. شمار بالای کشته شدگان و قربانیان در نتیجه ارتکاب این جنایات که تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی به حساب می آیند، یافتن راهکارهایی جهت توقف و پیشگیری از این گونه جنایات را حیاتی می نماید. در پیشگیری از جنایات علیه بشریت، با توجه به ماهیت پیچیده این جنایات، تلاش جهت دستیابی به یک طرح جامع و مانع، غیر ممکن می باشد. اما در عین حال این امر نباید موجب شود که از تلاش جهت ارائه راهکارهایی در پیشگیری از جنایات مزبور دست برداریم. بر همین اساس مقاله حاضر به بررسی و ارائه راهکارهای پیشگیری از جنایات علیه بشریت می پردازد. این راهکارها در دو مبحث کیفری و غیرکیفری و در حوزه پیشگیری غیرکیفری در راستای تقسیم بندی رایج و کلاسیک جرم شناسی، در دو مبحث وضعی و اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند. به گونه ای که هر یک از این راهکارها می توانند بخشی از منطق پیشگیری از این جنایات را محقق سازند.
محمد علی حاجی ده آبادی؛ محمد ابراهیم شمس ناتری؛ سمیرا گل خندان
چکیده
جرایم علیه بشریت، نقضهای فاحش حقوق بینالملل کیفری و صورتهای فوقالعاده خشونت جمعی هستند که جرمشناسان به دلایل مختلف، مدتها به آنها توجه نداشتهاند؛ اما ازآنجاکه تعقیب، محاکمه و مجازات مرتکبین اینگونه جرایم، تاکنون از ارتکاب مجدد آنها مانع نشده است، بررسی جرمشناختی این جرایم کمک مؤثری برای عدالت کیفری بینالمللی ...
بیشتر
جرایم علیه بشریت، نقضهای فاحش حقوق بینالملل کیفری و صورتهای فوقالعاده خشونت جمعی هستند که جرمشناسان به دلایل مختلف، مدتها به آنها توجه نداشتهاند؛ اما ازآنجاکه تعقیب، محاکمه و مجازات مرتکبین اینگونه جرایم، تاکنون از ارتکاب مجدد آنها مانع نشده است، بررسی جرمشناختی این جرایم کمک مؤثری برای عدالت کیفری بینالمللی در مقابله آگاهانه با آنها و نیز دستیابی به سیاست جنایی بینالمللی مؤثر در پیشگیری ازاینگونه جرایم خواهد بود. از رویکردهای جرمشناختی، بررسی ساختار روانی مرتکبین این جرایم است که در این مقاله به آن پرداختهشده است. یافتههای جرمشناختی در این حوزه حاکی از این است که مرتکبین اینگونه جرایم، افراد عادی هستند و تفکر ما-آنها و توجیهات مرتکبین برای غلبه بر ناهماهنگی شناختاری و خود بازداریهای فطری بهمنظور اغفال و فریب خویش، نقش مؤثری در ارتکاب این جرایم دارد؛ غیر انسانانگاری قربانیان، مقصر انگاری و مستحق انگاری آنها، تمسک به جهانبینی عفو و آمرزش ازجمله این توجیهات است که در این مقاله بررسیشدهاند