نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری تخصصی حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ایران.

2 استادیار عضو هیئت علمی گروه حقوق و فقه پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی، تهران، ایران

چکیده

انتخاب سبک زندگی حقّ طبیعی هر شخصی است، امّا مطلق آزادی در چگونه زیستن باعث هنجارشکنی و پشت پا زدن به ارزش‌‌های جامعه می‌‌گردد. در جوامع لیبرال چنین انتخابی حقّ بنیادین افراد و جزء حقوق طبیعی است، البتّه مادامی که نقض حقوق دیگران یا اخلال در نظم را در پی نداشته باشد، در غیر این صورت، دولت بنا بر اصل ضرر، مداخلۀ خود را در آزادی‌‌های افراد توجیه می‌‌کند. در جوامع غیر لیبرال، حکومت به لحاظ ایدئولوژی‌‌گرایی، آزادی در انتخاب سبک زندگی را به شدّت محدود کرده و حقّ «چگونه زیستن» را سلب می‌‌نماید. این قبض و بسط در انتخاب، متأثّر از راهبردهای متفاوت سیاست جنایی است. برآمد این پژوهش توصیفی-تحلیلی این است که آنچه می‌‌تواند مطلوب جوامع باز و متکثّر امروزی و در راستای حمایت و تضمین حقوق و آزادی افراد باشد، وجود سیاست جنایی با راهبردی حداقل‌‌محور و پس‌‌رونده است. تنها در پرتو چنین راهبردی است که «عدالت اجتماعی» محقّق شده و همة افراد و گروه‌‌ها، با هر نوع سبکی از زندگی، ضمن حفظ هویّت واقعی خود، مادامی که در تعارض با حقوق دیگران و نظم عمومی قرار نگرفته‌‌اند، در عرصه‌‌های مختلف زندگی اجتماعی حضوری سازنده پیدا می‌‌کنند.


کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Determination of Lifestyle in Light of Criminal Policy Strategies

نویسندگان [English]

  • Jahanbakhsh Harati 1
  • Mehrdad Rayejian asli 2

1 Ph.D. in Criminology, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

2 Assistant Professor in Criminal Law and Criminology, the organization for Researching and Composing University Textbooks in the Islamic and Human Sciences (SAMT), Tehran, Iran.

چکیده [English]

Determination of lifestyle is a natural right of every person, but absolute freedom in how to live causes the norms to be broken and the values of society to be trampled on. In liberal societies, too, such a choice is a fundamental right of individuals and a natural right; Of course, as long as it does not lead to violation of the rights of others or disturbance of order. Otherwise, the government justifies its interference in the freedoms of individuals on the principle of harm. In other non-liberal societies, the government severely restricts freedom of choice of lifestyle and deprives the right to “how to live” Ideologically. This expansion and contraction in choice are influenced by different criminal policy strategies. The result of this descriptive-analytical research is that what can be desirable in today's open and pluralistic societies and in order to protect and guarantee the rights and freedoms of individuals, is the existence of a criminal policy with a minimalist and regressive strategy. It is only in light of such a strategy that “social justice” is established, and all individuals find a constructive presence in various areas of social life.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Lifestyle
  • Freedom
  • Criminal Policy
  • Ideology
  • Justice
آرنت، هانا. (1397). توتالیتاریسم، ترجمة محسن ثلاثی، چاپ هشتم، انتشارات نشر ثالث.
آلن، وود. (1385). «اخلاق از منظر هگل»، مترجم: مهدی سلطانی گازار، فصلنامة علامه، شمارة دوازدهم.
آنسل، مارک. (1395). دفاع اجتماعی، مترجمان: محمّد آشوری و علی‌‌حسین نجفی ابرندآبادی، چاپ پنجم، انتشارات گنج دانش.
احمدوند، شجاع. (1386). «فلسفة سیاسی هگل و مدرنیته»، پژوهش حقوق و سیاست، سال نهم، شمارة بیست‌‌وسوّم.
بشیریه، حسین. (1396). لیبرالیسم و محافظه‌‌کاری (تاریخ اندیشه‌‌های سیاسی در قرن بیستم)، چاپ پانزدهم، نشر نی.
پوپر، کارل ریموند. (1396). جامعة باز و دشمنان آن، جلد چهارم، مترجم: عزت‌‌الله فولادوند، چاپ پنجم، انتشارات خوارزمی.
توسّلی رکن‌‌آبادی، مجید و شجاعیان، محمّد. (1392). «نظریّة عدالت سندل و چندفرهنگ‌‌گرایی» ، مجلّة علمی-پژوهشی مطالعات فرهنگ-ارتباطات، سال چهارم، شمارة پنجاه‌‌وچهارم.
جهانیان، ناصر. (1389). «نظریّة جامع عدالت»، فصلنامة علمی-پژوهشی فلسفة دین، شمارة ششم.
حسینی، سیّدمحمّد. (1380). «نظام هنجاری در سیاست جنایی اسلام» ، مجلّة دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شمارة پنجاه‌‌ویکم.
دلماس-مارتی، می‌‌ری. (1394). نظام‌‌های بزرگ سیاست جنایی، ترجمة علی‌‌حسین نجفی ابرندآبادی، چاپ دوّم، انتشارات میزان.
رالز، جان. (1391). عدالت و انصاف و تصمیم‌‌گیری عقلانی، مترجم: مصطفی ملکیان، چاپ سوّم، تهران، نگاه معاصر.
رایجیان اصلی، مهرداد. (1381). «تبیین استراتژی عقب‌‌نشینی یا تحدید دامنة مداخلة حقوق جزا و جایگاه آن در ایران»، مجلّة حقوقی دادگستری، شمارة چهل‌‌ویکم.
رستمی، هادی و تقی‌‌پور، علیرضا. (1394). «توجیه کیفر در سامانة عدالت به مثابة انصاف»، مجلّة علمی-پژوهشی آموزه‌‌های حقوق کیفری، شمارة نهم.
رستمی، هادی. (1395). «تقابل وظیفه‌‌گرایی و غایت‌‌گرایی فایده‌‌محور در توجیه کیفر»، پژوهشنامة حقوق کیفری، سال هفتم، شمارة دوّم، پیاپی (14).
عربی، سیّدهادی. (1394). «عدالت در اندیشة فایده‌‌گرایان»،  فصلنامة علمی-پژوهشی روش‌‌شناسی علوم انسانی، شمارة هشتادوچهارم.
قاری سیّدفاطمی، سیّدمحمّد. (1381). «نظریّات اخلاقی در آینة حقوق»،  فصلنامة نامة مفید، شمارة بیست‌‌ونهم.
کاتوزیان، ناصر. (1395). فلسفة حقوق، جلد سوّم، چاپ پنجم، شرکت سهامی انتشار.
لازرژ، کرسیتین. (1392). درآمدی بر سیاست جنایی، ترجمة علی‌‌حسین نجفی ابرندآبادی، چاپ چهارم، نشر میزان.
میرخلیلی، سیّدمحمّد. (1394). «مبانی و راهبردهای سیاست جنایی اسلام»، مجموعه مقالات کنگرة بین‌‌المللی علوم انسانی اسلامی، دورة دوّم، شمارة دوّم.
نجفی ابرندآبادی، علی‌‌حسین. (1390). سیاست جنایی عمل‌‌گرا-عوام‌‌گرا،  تقریرات درس سیاست جنایی دورة دکتری دانشکدة حقوق دانشگاه شهید بهشتی، نیمسال نخست 90-89 ، ویراست ششم توسّط شهرام ابراهیمی.
یون، مین‌‌وو. (1390). «درآمدی برسیاست جنایی توتالیتر، جرم و مجازات در کرة شمالی با تأکید بر نقش پلیس»، مترجم: حسین غلامی، فصلنامة علمی-ترویجی مطالعات پیشگیری از جرم، شمارة نوزدهم.
 
ب. انگلیسی
Feinbrrg, Joel. (1984). The moral limits of criminal law: harm to others, Vol. l. Oxford: University press.
Hume David. (1975). An Inquiry concerning human Understanding and the principles of Morals, edited by L.A. selby - Bigge, revised by P. Nidditch, The clarendon Press.
Rawls, John. (1999). A Theory of Justice, Oxford, Oxford University Press.