نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دوره دکتری حقوق جزاوجرمشناسی دانشگاه شهیدبهشتی،تهران، ایران(نویسنده مسئول

2 دانشیار حقوق کیفری و جرم شناسی دانشگاه شهید بهشتی ،تهران ، ایران.

چکیده

چکیده
بهره‌مندی از دادرسی منصفانه، یکی از مهم‌ترین حقّ‌های بنیادین بشر است که امروزه در ردیف هنجارهای اساسی قرار گرفته و در قانون‌های اساسی شماری از کشورها، به اساسی‌سازی این مفهوم یا موازین آن پرداخته‌ شده است. آن‌چه از رویکرد تاریخی مهم است، جایگاه دادرسی منصفانه در قانون اساسی مشروطه، به‌عنوان نخستین قانون اساسی ایران است. پرسش اصلی این است که تدوین‌کنندگان این قانون چه رویکردی نسبت به دادرسی منصفانه داشته‌اند؟ پژوهش حاضر نشان می‌دهد که مسئلة «امنیّت قضایی» مورد توجّه قوّة بنیادگذار قرار گرفته و در همین راستا، پاره‌ای از موازین دادرسی منصفانه، مانند قانون‌مندی، قضاءمندی، حریم خصوصی، استقلال قضایی، دسترسی به عدالت، منع بازداشت غیرقانونی و ... به‌عنوان هنجار برتر شناسایی و اساسی‌سازی شده است. با این حال، از موازین مهمّی چون انگارة بی‌گناهی، دسترسی به وکیل، نفی شکنجه و ... سخنی به میان نیامده است. از این رو، می‌توان گفت قانون اساسی مشروطه شکل ناقصی از دادرسی منصفانه را اساسی‌سازی کرده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Fair Trial partial Constitutionalization in the Mashruteh Constitution

نویسندگان [English]

  • Gholamreza Gholipour 1
  • Nasrin Mehra 2

1 PhD Student in Criminal Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran (Corresponding Author)

2 Associate Professor of Criminal Law and Criminology, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran.

چکیده [English]

Abstract
The right to fair trial is one of the fundamental human rights of humankind. Hence, this right has been now among constitutional norms and in the constitution of some countries it has been subject to constitutionalization. From a historical viewpoint, What important is the Mashruteh Constitution approach to fair trial, as a first constitution of Iran. The main question is that the drafters of this Act, what approach have to fair trial? This paper shows that drafters of Mashruteh Constitution and its complement (Motammem) dealt with “judicial security” and therefore recognized and constitutionalized a set of principles of fair trial such as legality, judiciality, privacy, judicial independence, access to justice, prohibition of unlawful arrest, etc. However, some other important principles such as presumption of innocence, access to a lawyer, prohibition of torture and etc were neglected. As a result, it can be concluded that the Mashruteh Constitution constitutionalized an incomplete version of fair trial.

کلیدواژه‌ها [English]

  • fair trial
  • Mashruteh Constitution
  • constitutionalization
  • judicial security
  • procedural justice
  • آخوندی، محمود. (1378). «حقِّ بهره‌‌مندی از محاکمة عادلانه»، مجلّة حقوقی دادگستری، شمارة 27.
  • آخوندی، محمود. (1394). شناسای آیین دادرسی کیفری، دفتر چهارم، چاپ چهارم، تهران، انتشارات دوراندیشان.
  • آقایی جنّت‌‌مکان، حسین. (1396). حقوق دادرسی عادلانه و منصفانه (دادگرانه)، چاپ نخست، تهران، انتشارات جنگل (جاودانه).
  • آقایی طوق، مسلم. (1396). استقلال قوّة قضائیّه، چاپ نخست، تهران، مرکز مطبوعات و انتشارات قوّة قضائیّه.
  • اکبری، یحیی و دیگران. (1395). «ورود مفهوم حقّ به ایران و برخورد قانون‌‌گذار اساسی با آن در عصر مشروطه»، مطالعات حقوق بشر اسلامی، بهار و تابستان، شمارة 10.
  • امین، سیّد حسن (1382)، «نظام قضایی ایران از آغاز قاجار تا انقلاب مشروطیّت»، مجلّة پژوهش حقوق و سیاست، زمستان، دورة 5، شمارة 9.
  • باقری‌‌نژاد، زینب. (1394). اصول آیین دادرسی کیفری، چاپ نخست، تهران، انتشارات خرسندی.
  • تهرانی (کاتوزیان)، محمّدعلی. (1388). مشاهدات و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیّت ایران، چاپ دوم، تهران، شرکت سهامی انتشار.
  • جعفری لنگرودی، محمّدجعفر. (1393). ترمینولوژی حقوق، چاپ بیست و ششم، تهران، انتشارات گنج دانش.
  • جمشیدی، علیرضا. (1390). سیاست جنایی مشارکتی، چاپ نخست، تهران، نشر میزان.
  • خالقی، علی. (1395). آیین دادرسی کیفری، جلد دوم، چاپ سی‌‌اُم، تهران، مؤسّسة مطالعات و پژوهش‌‌های حقوقی شهر دانش.
  • رحمدل، منصور. (1387). «جایگاه حقوق کیفری در قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، مجلّة حقوقی دادگستری، بهار و تابستان، دورة جدید، شماره‌‌های 63-62.
  • رحیمی، مصطفی. (1389). قانون اساسی مشروطه‌‌ی ایران و اصول دموکراسی، چاپ چهارم، تهران، انتشارات نیلوفر.
  • سازمان عفو بین‌‌الملل. (1390). دادرسی عادلانه، ترجمة فریده طه و لیلا اشرافی، چاپ دوم، تهران، نشر میزان.
  • صالحی راد، محمّد. (1385). «تأمّلاتی در باب مستدل بودن احکام دادگاه‌‌ها: اصل 166 قانون اساسی»، در: حسین مهرپور (به‌‌کوشش)، رئیس جمهور و مسئولیّت اجرای قانون اساسی، جلد دوم، چاپ دوم، تهران، انتشارات اطّلاعات.
  • صبری، نورمحمّد. (1384). هیأت منصفه (مطالعه‌‌ی تطبیقی)، چاپ نخست، تهران، نشر میزان.
  • صدر توحیدخانه، محمّد. (1395). «اعتبار اصل قانونی بودن در حقوق کیفری افغانستان: مشکل‌‌ها و راهکارها»، پژوهش حقوق کیفری، زمستان، شمارة 17.
  • عبّاسی، بیژن. (1395). حقوق بشر و آزادی‌‌های بنیادین (سه نسل حقوق بشر در اسلام، ایران و اسناد بین‌‌المللی و منطقه‌‌ای)، چاپ دوم، تهران، نشر دادگستر.
  • علّامه، غلام حیدر. (1389). اصول راهبردی حقوق کیفری در قوانین اساسی ایران و افغانستان در پرتو اسناد بین‌‌المللی، چاپ نخست، تهران، نشر میزان.
  • غمامی، سیّد محمّدمهدی. (1387). «قانون اساسی‌‌گرایی در دوران مشروطه و تحوّلات پس از آن»، فصلنامة پژوهشی، آموزشی، اطّلاع‌‌رسانی گواه، بهار، شمارة دوازدهم.
  • کاتوزیان، ناصر. (1385). اصول منطقی حاکم بر تفسیر قانون اساسی، در: حسین مهرپور (به‌‌کوشش)، رئیس جمهور و مسئولیّت اجرای قانون اساسی، جلد دوم، چاپ دوم، تهران، انتشارات اطّلاعات.
  • گرجی اَزَندَریانی، علی‌‌اکبر. (1395). حقوقی‌‌سازی سیاست: تحلیل عملکرد دولت و وقایع سیاسی روز از دیدگاه حقوق عمومی، چاپ دوم، تهران، انتشارات خرسندی.
  • لسانی، محسن و دیگران. (1395). «جایگاه و ضرورت قضاوت شورایی در تحقّق عدالت قضایی»، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، پاییز و زمستان، سال هشتم، شمارة 15.
  • منصورآبادی، عبّاس. (1384). «حقِّ تجدیدنظر در فرایند دادرسی عادلانه»، مجلّة حقوق خصوصی، بهار و تابستان، شمارة 8.
  • منصورآبادی، عبّاس. (1395). «دادرسی عادلانه در حقوق بین‌‌المللی و داخلی»، در: گروهی از مؤلّفان، تأمّلاتی در حقوق تطبیقی، جلد دوم، چاپ چهارم، تهران، انتشارات سمت.
  • میلانی، علیرضا. (1387). «اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌‌ها در تاریخ»، مجلّة حقوقی دادگستری، بهار و تابستان، دورة جدید، شماره‌‌های 63-62.

نوبهار، رحیم. (1392). «اصل قضامندی مجازات‌‌ها»، آموزه‌‌های حقوق کیفری، بهار و تابستان، شمارة 5