جامعه شناسی کیفری
سینا مهدوی دامغانی؛ عبدالرضا جوان جعفری؛ سید محمدجواد ساداتی
چکیده
افزایش خشونت در میان نوجوانان و جوانان یکی از معضلات اساسی جوامع کنونی به حساب میآید. از جمله پیامدهای اجتنابناپذیر افزایش خشونت، ازدیاد چشمگیر نرخ ارتکاب جرایم خشن میباشد که خود منتج به بروز مشکلات اساسی متعددی در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میگردد. پژوهش توصیفی همبستگی حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای چهارگانه ...
بیشتر
افزایش خشونت در میان نوجوانان و جوانان یکی از معضلات اساسی جوامع کنونی به حساب میآید. از جمله پیامدهای اجتنابناپذیر افزایش خشونت، ازدیاد چشمگیر نرخ ارتکاب جرایم خشن میباشد که خود منتج به بروز مشکلات اساسی متعددی در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میگردد. پژوهش توصیفی همبستگی حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای چهارگانه معدل تحصیلی، قومیت، توان اقتصادی و وضعیت فیزیکی بر خرده فرهنگ خشونت کشتیگیران نوجوان و جوان شهرستان مشهد صورت گرفتهاست. حجم نمونه پژوهش بر اساس آزمون کوکران برابر با 170 نفر تعیین گردیده و جمعآوری دادهها به دو صورت کتابخانهای و میدانی صورت پذیرفتهاست. بر اساس یافتههای پژوهش، ارتباط معنیداری میان متغیرهای معدل تحصیلی، قومیت و توان اقتصادی با وضعیت خردهفرهنگ خشونت نمونهها وجود داشتهاست، درحالیکه میان متغیر وضعیت فیزیکی نمونهها و خردهفرهنگ خشونت ایشان ارتباط معنیداری ملاحظه نگردید. همچنین در این مقاله سعی شدهاست تا مولفههای مختلف موثر بر ناهنجاری را در دو دسته کلی تقسیم بندی نموده و با تکیه بر یافتههای میدانی پژوهش نحوه تعامل و اثرگذاری این مولفهها را تشریح نماییم.
جامعه شناسی کیفری
امیر خادمی؛ سید محمد جواد ساداتی؛ عبدالرضا جوان جعفری
چکیده
گفتمان کیفری در ایران پساانقلاب، دو دورهی متفاوت را تجربه کرده است؛ نخست، گفتمان گناهواره و برقراری پیوند بین جرم و گناه در دههی نخست انقلاب و سپس گفتمان فنی در دهههای بعد. در دههی نخست انقلاب، با ایجاد پیوند میان جرم و گناه رفتارهایی مانند شرب خمر، لواط، قوادی و بیحجابی جرمانگاری شدند و همچنین به تبع آن کیفرهای ...
بیشتر
گفتمان کیفری در ایران پساانقلاب، دو دورهی متفاوت را تجربه کرده است؛ نخست، گفتمان گناهواره و برقراری پیوند بین جرم و گناه در دههی نخست انقلاب و سپس گفتمان فنی در دهههای بعد. در دههی نخست انقلاب، با ایجاد پیوند میان جرم و گناه رفتارهایی مانند شرب خمر، لواط، قوادی و بیحجابی جرمانگاری شدند و همچنین به تبع آن کیفرهای شرعی نیز به متن قوانین موضوعه راه پیدا کردند. برقراری پیوند مذکور نشان از گناهواره بودن گفتمان کیفری در این دهه دارد. ارتکاب جرم در گفتمان گناهواره از رهگذر برقراری پیوند میان جرم و گناه به مثابهی تقابل با ارادهی خداوند و کیفر نیز به منزلهی واکنشی جهت احیاء ارادهی الهی به تصویر کشیده شد. در دهههای بعد، قرائتها از رفتار مجرمانه تا حدود قابلتوجهی تغییر کرد. زینپس قرائتی فنی از جرم ارائه گشت و رفتار مجرمانه به منزلهی رفتاری در جهت نقض نظم اجتماعی موجود و نمادی از بیاحترامی به ارزشهای جامعه تلقی شد. بدین ترتیب، کیفر نیز به مثابهی پاسخی فنی در مقابل بزهکاری به تصویر کشیده شد. هرچند در مطالعات مرسوم حقوق کیفری علت این گذار به منزلهی جلوهای از پررنگ شدن اندیشهی اصلاح و بازپروری پنداشته میشود، اما ملاحظات جامعهشناختی پژوهش پیشرو اثبات میکند که تحولات گفتمانی نسبت به جرم پیوند نهانی با مناسبات ساختاری قدرت، تحول در اشکال کنترل اجتماعی و تحولات ساختاری جامعه برقرار میکند.
جامعه شناسی کیفری
فاطمه حسینی؛ مرضیه محمدی
چکیده
نوجوان بزهکار به فردی اطلاق میشودکه به لحاظ قانونی قادر به انجام جرم و دارای حداقل سن مسئولیت کیفری است. بزهکاری نوجوانان نگرانی فزایندهای است که بیش از رویکرد تنبیهی، مدلهای اصلاحی را طلب میکند. روش پژوهش کیفی با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) است. در این پژوهش 16 نوجوان مورد مصاحبه قرار گرفتند و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه ...
بیشتر
نوجوان بزهکار به فردی اطلاق میشودکه به لحاظ قانونی قادر به انجام جرم و دارای حداقل سن مسئولیت کیفری است. بزهکاری نوجوانان نگرانی فزایندهای است که بیش از رویکرد تنبیهی، مدلهای اصلاحی را طلب میکند. روش پژوهش کیفی با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) است. در این پژوهش 16 نوجوان مورد مصاحبه قرار گرفتند و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. سپس تحلیل دادهها در سهگام کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری صورت گرفت. یافتهها: سه مقولهی اصلی ناکارآمدی نظام قضایی، درماندگی نوجوانان و عدم حمایت قضایی-اجتماعی بدست آمد. نوآوری تحقیق: آسیبشناسی فرایند دادرسی نوجوانان از دیدگاه روانی - اجتماعی و از منظر ذینغعان یعنی نوجوانان ناقض قانون مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه: این نوع دادرسی نه تنها نوجوان را از ارتکاب مجدد جرم باز نمیدارد بلکه او را به فردی درمانده تبدیل میکند که مستعد انواع آسیبهاست. این سیستم بجای بازدارندگی از جرم با تحقیر و تخریب عزت نفس نوجوان و برچسبزنی به آنان در نهایت منجر به انزوا، طرد اجتماعی و درماندگی آنان میشود. در واقع سیستمی که هدف آن کاهش تکرار جرم است عملاً خود نوجوان را در مسیر ارتکاب مجدد جرم قرار میدهد.