عبدالرضا جوان جعفری؛ محمدصالح اسفندیاری بهرآسمان
چکیده
در نوشتار حاضر، فارغ از جنبههای کیفرشناختی و فلسفی، به تأثیر تحولات و عوامل جامعهشناختی بر افزایش مجازات اعدام از یک سو و کاهش آن از سوی دیگر، در ارتباط با جرایم مواد مخدر پرداخته شده است. بدینترتیب، در قالب نظریه «مجازات و انسجام اجتماعی» با ارائه مستنداتی نشان دادهایم که چرا در شرایط خاصِ اوایل انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی، ...
بیشتر
در نوشتار حاضر، فارغ از جنبههای کیفرشناختی و فلسفی، به تأثیر تحولات و عوامل جامعهشناختی بر افزایش مجازات اعدام از یک سو و کاهش آن از سوی دیگر، در ارتباط با جرایم مواد مخدر پرداخته شده است. بدینترتیب، در قالب نظریه «مجازات و انسجام اجتماعی» با ارائه مستنداتی نشان دادهایم که چرا در شرایط خاصِ اوایل انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی، مجازات اعدام برای برخی قاچاقچیان مواد مخدر افزایش یافت و در ملأعام اجرا میشد. در آن برهه زمانی، اعدام عکسالعمل احساسی و تبلور خشم اجتماع نسبت به نقض ارزشهای جامعه بود. بنابراین در آن فضای اجتماعی، این مجازات کارکردهای مهمی را ایفا مینمود. اما در گذر زمان و با وقوع تحولات اجتماعی-فرهنگی و تغییر ارزشها در متن جامعه، نگرش مردم و نخبگان نسبت به مجازاتها و بخصوص مجازاتِ اعدام در جرایم مواد مخدر دگرگون شد. از مهمترین نشانههای این تأثیر، میتوان به عدم اجرای مجازات اعدام در ملأعام اشاره کرد. چنین تحولی بازتاب این عقیده است که اولاً جامعه دیگر مانند گذشته با چنین مجازاتی موافق نیست. ثانیاً با توجه به تجربه تاریخی کشورهایی که اعدام را لغو کردهاند، عدم اجرای علنی، مقدمهای برای تحدید و چه بسا الغای این مجازات برای جرایم مواد مخدر باشد.