نادیا باقری؛ مجتبی جانی پور؛ مهین سبحانی
چکیده
چکیده؛
مقابله به مثل برگردان اصطلاح لاتین «تو نیز هم» است. این اصطلاح بدین معناست که «شما نباید مرا مجازات کنید، چراکه شما نیز مرتکب همان جرم شدهاید». این دفاع نخستین بار در خلال محاکمات نورنبرگ در پروندة دریاسالار داتیتز به صورت ضمنی مورد پذیرش قرار گرفت. مبنای اصلی این استدلال دکترین دستان پاک است که به موجب آن «اگر ...
بیشتر
چکیده؛
مقابله به مثل برگردان اصطلاح لاتین «تو نیز هم» است. این اصطلاح بدین معناست که «شما نباید مرا مجازات کنید، چراکه شما نیز مرتکب همان جرم شدهاید». این دفاع نخستین بار در خلال محاکمات نورنبرگ در پروندة دریاسالار داتیتز به صورت ضمنی مورد پذیرش قرار گرفت. مبنای اصلی این استدلال دکترین دستان پاک است که به موجب آن «اگر یک طرف منازعه مرتکب جرایم معینی شود، دستانش برای تعقیب یا مجازات اتباع طرف مقابل به دلیل ارتکاب جرایم مشابه پاک نیست».اخیراً محاکم کیفری جدیدتر در پروندة صدام حسین و اسلوبودان میلوسویچ هم با ایراد چنین دفاعی از سوی متهمان مواجه شدند. در واقع، اگرچه برخی به صراحت از بیاعتباری چنین دفاعی در برابر ارتکاب جرایم بینالمللی سخن راندهاند، به دلیل ابهامهای موجود و عدم توجّه کافی حقوقدانان، این دفاع همچنان توسط متهمان به جرایم بینالمللی ایراد میگردد و مشخص نیست که حقوق کیفری بینالمللی تا چه حد برای چنین دفاعی اعتبار قایل است. این مقاله با بررسی رویة قضایی دادگاه نورنبرگ و سایر دادگاههای کیفری بینالمللی به این نتیجه میرسد که دفاع مقابله به مثل در جنایات علیه بشریت و نسلکشی نمیتواند دفاع مقبولی باشد، امّا در برخی جنایات جنگی و جرم تجاوز ارضی این دفاع تحت شرایطی قابل پذیرش است.
مهین سبحانی
چکیده
سازوکارهای سنتی اجرای عدالت، اخیراً، درکنار سایر سازوکارهای کیفری و غیرکیفری در جوامع انتقالی از جمله موزامبیک، روآندا، اوگاندا و سیرالئون، جهت اجرای عدالت نسبت به تخلفات ارتکابی در دوران رژیمهای پیشین و یا جنگهای داخلی استفاده شده است. با این وجود، در خصوص شیوه بهرهبرداری از این سازوکارها در راستای تحقق عدالت، اختلاف نظر ...
بیشتر
سازوکارهای سنتی اجرای عدالت، اخیراً، درکنار سایر سازوکارهای کیفری و غیرکیفری در جوامع انتقالی از جمله موزامبیک، روآندا، اوگاندا و سیرالئون، جهت اجرای عدالت نسبت به تخلفات ارتکابی در دوران رژیمهای پیشین و یا جنگهای داخلی استفاده شده است. با این وجود، در خصوص شیوه بهرهبرداری از این سازوکارها در راستای تحقق عدالت، اختلاف نظر وجود دارد: برخی بر این عقیده هستند که اجرای عدالت نسبت به آن دسته از تخلفاتی که جرمی بینالمللی محسوب میشوند، مستلزم اجرای عدالت کیفری است و لذا لازم است سازوکارهای سنتی با موازین عدالت کیفری منطبق گردند. در این راستا سازوکار سنتی روآندا با تغییرات بنیادینی مواجه شده است. در مقابل، برخی جوامع انتقالی از جمله موزامبیک و اوگاندا بدون اعمال تغییرات بنیادین، سعی در حفظ چارچوب سازوکارهای سنتی و استفاده از آنها داشتهاند. در این مقاله، ضمن بررسی نظریات رقیب، با استناد به شواهد، بیان خواهیم داشت که سازوکارهای سنتی، بدون اعمال تغییرات بنیادین در تحقق عدالت در جوامع انتقالی موفق عمل کردهاند.