نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه گیلان

2 دانشآموخته کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه گیلان

چکیده

دکترین اقدامات مجرمانه مشترک به عنوان یک نمونه از مسئولیت کیفری در حقوق کیفری 
بین المللی مطرح است. این مفهوم به صورت صریح، نخستین بار توسط شعبه تجدیدنظر دادگاه 
کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق و در سال 1999 در پرونده تادیچمطرح شد. اما پیشاز این هم 
بارها توسط رویه قضایی بین المللی مورد تأکید قرار گرفته بود. از آن پس، این مفهوم به عنوان یکی 
از مهمترین و مؤثرترین روشهای تعقیب توسط همین دادگاه و سایر دادگاههای موردی دیگر 
مورد استفاده قرار گرفت. مطابق با این مفهوم، اعضای تشکیلدهنده یک طرح مشترک، ممکن 
است علاوه بر مسئولشناختهشدن در برابر جرایم مورد توافق، در برابر همه جرایمی که به عنوان 
نتیجه طبیعی و قابل پیش بینی از طرح مورد توافق محسوب میشود، مسئولیتکیفری پیدا نمایند. 
اقدامات مجرمانه مشترک و خصوصاً دسته سوم از این اقدامات که تحت عنوان اقدامات 
مجرمانه مشترک موسع مطرح است و مسئولیت را برای اعمال قابل پیش بینی خارج از طرح 
مشترک وضع میکند، به عنوان یکی از بحثبرانگیزترین مفاهیم در حقوق کیفری بیناللملی 
مطرح است. در نوشتار حاضر به بررسی و تحلیل دقیق اقدامات مجرمانه مشترک - طبقهبندی سه 
گانه این مفهوم، عناصر مادی و معنوی هر طبقه با تأکیدی بر دسته سوم از این اقدامات و انتقادات 
وارده برآن میپردازیم.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Broad Concept of Common Criminal Activities in the International Criminal Law

نویسندگان [English]

  • Mojtaba Janipour 1
  • Masume Ladamekhi 2

1

2

چکیده [English]

Abstract
The doctrine of common criminal activities is considered as an example
of criminal liability in international criminal law. This concept was
discussed explicitly for the first time by the international appeal court of
Yugoslavia (Tadic) in 1999. However, it had been emphasized for several
times by international jurisprudence. It was then utilized as one of the most
important and effective methods of suing by the mentioned court and other
special courts. According to this concept, members who form a common plan
are not only recognized responsible for the planed crime but also liable for
all the crimes which are the normal and predictable consequences of that
agreement. Common activities and specially the third category of these
category which is called under the title of “broad common criminal
activities” and leads to the responsibility for the normal and predictable
consequences has been brought up as one of the controversial issues in
international criminal law. This essay is going to examine and analyze the
common criminal activities, triple classification of this concept, actus reus
and mens rea of each category along with the emphasis on the third category
of these activities and its criticism.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Common criminal activities
  • إroad common criminal activities
  • Tadic case
  • International appeal court of former Yugoslavia
  • International criminal law
 
ارتکاب جرم از سوی اشخاص میتواند صور گوناگونی داشته باشد. شایعترین شیوه ارتکاب
جرم در عرصه داخلی، ارتکاب آن به صورت منفردانه و بدون دخالت اشخاصمتعدد است. یعنی
یک نفر با قصد قبلی و بهتنهایی و با انجام عملیات مادی، مرتکب جرم میشود.(آقاییجنت
( مکان، 24،1391
اما در عرصه بین المللی ازآنجاییکه ماهیت اکثر جرایم بین المللی مانند جرایم علیه بشریت،
نسلکشی ، جرایم جنگی و ... علاوه بر گسترده و منظمبودن، در غالب موارد به صورت گروهی
و دستهجمعی رخ میدهند، تعیین دقیق نقشهریکاز افراد در این گروهها اگر امری غیرممکن
( Dethan and shorts; نباشد اغلب بسیار مشکل است. ( 2003:7
اعضای تشکیلدهنده این گروهها که تحت عنوان یک واحد نظامی، سیاسی، اجرایی یا
حتی به صورت عادی ایفای نقشمیکنند، ممکن است در پیشبرد اهداف گروه خود، نقشهای
متفاوتی را در تشکیلات خود، اعم از طراحی، سازماندهی، هماهنگی بین ارگانهای مختلف،
اجرای اهداف و طرحهای مشترک، ارتکاب جرایم موردنظر و سایر گونههای همکاری و
مشارکت در یکرفتار مجرمانه را بر عهده گیرند که در این موارد، حتی در پارهای از اوقات،
جمعآوری ادله در ارتباط با مشارکت دقیق هریکاز اعضای آن گروه، بسیار سختتر از اثبات
( Cassese.2007:110- آن جرایم است. ( 111
دکترین اقدامات مجرمانه مشترکبه عنوان یکنمونه از مسئولیت کیفری در حقوق کیفری
بین المللی، مسئولیت را برای افراد در ارتباط با ارتکاب جرایم در سطح کلان و گسترده، جایی
که تعیین دقیق نقش هریک از اعضای گروه به دلیل پیچیدگی و گستردگی جرم موردنظر
(Meginyet . میتواند مبهم باشد، نسبتمیدهد. ( 2010:5
این دکترین، مسئولیت کیفری را به افراد در جایی که دو نفر یا بیشتر در یکطرح مجرمانه
مشترک به منظور ارتکاب جرم یا جرایمی با یکدیگر سهیم میشوند که در نتیجه این اجماع،
جرایمی ارتکاب مییابد نسبتمیدهد.
مفهوم اقدام مجرمانه مشترک، اغلب اشاره به طرح مشترک، برنامه مشترک یا هدف
مشترکدارد. طبق این مفهوم، اعضای گروهی که دارای این هدف و برنامه مشترکهستند در
پارهای از اوقات، علاوه بر مسئولیت پیداکردن در برابر جرایم مورد توافق، در برابر همه جرایمی
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 139
که به عنوان نتیجه طبیعی و قابل پیش بینی از آن طرح مشترک برای آن اعضا امکانپذیر بوده،
( jayangakula, مسئول شناخته میشوند.( 2010:4
اقدامات مجرمانه مشترک برای نخستین بار به صورت رسمی توسط دادگاه کیفری بین المللی
( یوگسلاویسابق 1 در پرونده تجدیدنظرخواهی تادیچ2 ظهور پیدا نمود. (میرمحمدصادقی، 166،1388
و از آن پسنیز به صورت گسترده توسط همین مرجع و دیگر دادگاههای کیفری بین المللی
( Jayangakula,op.cit: به عنوان مفهومی از حقوق کیفری بین المللی به کار گرفته شد.( 15
در پرونده تادیچ، شعبه تجدیدنظر دادگاه با قراردادن حقوق عرفی به عنوان مبنای کار خود
(Tadic . به طبقه بندی این مفهوم و بیان عناصر مادی و معنوی هریک از طبقات آن پرداخت
Appeal Judgment, 1999:195)
این مطالب به صورت مفصل در بخشهای بعدی این مقاله به تحلیل و بررسی پرداخته
خواهد شد. هماکنون صرفاً برای آشنایی مختصری با این مفهوم، طبقات سهگانه این اقدامات،
ذکر خواهد شد.
طبقه و دسته اول از این اقدامات شامل مواردی است که در آن، همه افراد گروه، دارای
مقصد مجرمانه مشترک بوده و برای پیشبرد هدف مشترکشان با یکدیگر، همکاری لازم را
نموده که در این میان، ممکن است فقط یکیا برخی از آنها به صورت واقعی مرتکب جرم
موردنظرشان شده باشند.
دسته دوم که کاملاً متفاوتاز گونه اول این اقداماتاستمواردی را شامل میشود که در آن،
جرایم توسط اعضایی از واحدهای نظامی، اداری، اجرایی مانند افرادی که اداره واحدهایی مانند
را بر عهده دارند به صورت منظم و (Concentration Camp) بازداشتگاه زندانیان یا اسرای جنگی
در قالبمجموعهای از رفتارهای سوء و آزار و اذیتنسبتبه این زندانیان و اسرا اتفاق میافتد.
و اما طبقه و گونه سوم از این اقدامات که به عنوان بحثبرانگیزترین نوع از این اقدامات،
همیشه مطرح بوده است، مواردی را دربرمیگیرد که در آن، اعضای گروه موردنظر، همانند
دسته اول از این اقدامات، دارای یک هدف یا طرح مشترک برای ارتکاب جرم یا جرایم
خاصی بوده، اما در این میان، یکیا چند عضو از این گروه، فراتر از طرح مشترکشان رفته و
1. International Criminal Tribunal for Yugoslavia(ICTY)
به همراه سایر اعضای گروه خود، مسئول قتل پنج نفر از اهالی (Dusko tadic) 2. متهم این پرونده، بهنام دوسکو تادیچ
یکروستا در بوسنی و هرزگوین شناخته شد که نقشوی صرفاً در این گروه به عنوان عضوی فعال و تأثیرگذار در ضربو
شتم این افراد، مشخصبود. نهایتاً بر مبنای شق سوم از اقدامات مجرمانه مشترکو با تأسی از عامل قابلیتپیشبینی جرایم و
(Tadic Appeal Judgment, اتخاذ ارادی خطر، مسئولیتقتل این افراد را نیز به دوشکشید. ( 1999:191
140
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
مرتکب جرایمی خارج از محدوده طرح مشترک میشود که باوجود این، نتیجه طبیعی و قابل
پیش بینی از طرح مورد توافق است که در این صورت، هریکاز اعضای گروهی که این جرم
(Ibid:195- ثانویه را پیش بینی نمودهاند مانند مجرم اصلی دارای مسئولیت کیفری هستند. ( 205
در این مقاله به بررسی و تحلیل دکترین اقدامات مجرمانه مشترک، از پیدایش تا گسترش
این مفهوم، طبقه بندی و عناصر مادی و معنوی هر طبقه در حقوق کیفری بین المللی پرداخته و
به صورت خاصی به تحلیل دسته سوم از این اقدامات و انتقاداتوارده بر آن میپردازیم.
1 . اقدامات مجرمانه مشترک؛ از پیدایش تا گسترش
دکترین اقدامات مجرمانه مشترکبه عنوان یکی از بدیعترین و درعینحال، مشکلترین روش
های تعقیب در حقوق کیفری بین المللی مطرح است. این مسئله از آنجا ناشی میشود که اکثر
مفسران در عرصه حقوق کیفری بین المللی به این مفهوم در تقریرات خود به دیده انتقاد نگریسته و
همواره آن را به عنوان نظریهای که فاقد هرگونه پشتوانهای در اساسنامهها و مقررات بین المللی است
در نظر داشتهاند. بیشتر این انتقادات از این مسئله ریشه میگیرد که مفهوم اقدامات مجرمانه مشترک
به عنوان یک باب از مسئولیت کیفری در هیچیک از اساسنامههای دادگاههای موقت یوگسلاوی
( Danner and Martinez ,2005 : سابق و رواندا 1صراحتاً مورد اشاره قرار نگرفته است.( 75,103
درحالیکه این دیدگاه به صورت گستردهای در میان حقوق دانان حکمفرماست که تعریف و
محدوده اقدامات مجرمانه مشترک برای اولین بار در پرونده تادیچ و در شعبه تجدیدنظردادگاه
کیفری بینالمللی یوگسلاوی سابق در سال 1999 مطرح شد اما خاستگاه اصلی این عنوان در
رویههای قضایی پساز جنگجهانی دوم و پروندههای مرتبط با این دوره کشفشده است و از
آن پسنیز به صورت گسترده توسط رویه قضایی بین المللی تأیید شده است و در واقع میتوان این
طور مطرح نمود که اقسام، ارکان و عناصر این اقدامات در پرونده تجدیدنظرخواهی تادیچبهنوعی
( Jayansighe,2013:1,Boas and Reid,2007 : ظهور پیدا کرده است. ( 10
در این بخش به پیدایش و گسترش مسئولیت بر مبنای اقدامات مجرمانه، بهوسیله تقسیم آن
به چهار دوره عمده پرداخته میشود : 1 - رویه بعد از جنگ جهانی دوم 2 – دادگاه کیفری
بین المللی یوگسلاوی سابق و پرونده تادیچ 3 - عملکرد دو دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی
سابق و رواندا بعد از پرونده تادیچ 4- دیوان کیفری بین المللی و اقدامات مجرمانه مشترک.
1. International Tribunal for Rwanda(ICTR).
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 141
2 . رویه بعد از جنگ جهانی دوم و اقدامات مجرمانه مشترک
مطابق با مقرراتدادگاههای نظامی نورنبرگ1 و توکیو 2 که بعد از جنگجهانی دوم و به منظور
محاکمه و مجازات جنایتکاران جنگی و تحمیل مسئولیت کیفری به آنان تشکیل شد، منشور هیچ
یکاز این دو دادگاه، هیچ مقررهای را صراحتاً در ارتباط با دکترین اقدامات مجرمانه مشترکدر
خود جای ندادند. بااین حال، این دو منشور مقرراتی را در ارتباط با مسئولیت کیفری برای جرایم
جرایم علیه صلح، عبارت است از: » علیه صلح 3 مقرر نمودند که بهطور کلی بیان میداشتند که
طراحی، تهیه مقدمات، راهاندازی یا برپاکردن جنگتجاوزکارانه یا جنگدر تجاوز به معاهدات،
ماده 6 از )« .... توافقات یا تعهدات یا شرکت در طرح و تبانی مشترکبرای ارتکاب این جرایم
از ماده 5 از منشور دادگاه توکیو.) (C) منشور دادگاه نورنبرگو بند
طبق این مقررات، هر شخصی که در طرح یا تبانی مشترک برای ارتکاب جرایم مذکور
شرکت کند، برای تمام اعمال انجامشده به وسیله هر شخصدر اجرای چنین طرحی مسئولیت
پیدا میکند. بااینحال، لازم به ذکر است که چنین مسئولیتی در این مقررات، صرفاً برای
( Jayangakula، op. cit: جرایمی علیه صلح اعمال و اغلبتحت عنوان تبانی نامیده میشد ( 12
باوجود این، میتوان نتیجه گرفت که تحمیل مسئولیت بر طبق طرح و هدف مشترککه شاکله
اصلی اقدامات مجرمانه مشترک را تشکیل میدهد توسط شعبه تجدیدنظر دادگاه کیفری
بین المللی یوگسلاوی سابق در پرونده تادیچایجاد نشده بلکه این مفهوم بهنوعی از مفهوم تبانی
و طرح مشترکاز رویه دادگاههای بعد از جنگجهانی دوم گرفته شده است.
علاوه بر عملکرد دادگاههای نظامی نورنبرگو توکیو که در فوق ذکر شد، موارد مهم
دیگری که بر وجود اقدامات مجرمانه مشترک در رویه قضایی بعد از جنگجهانی دوم، مهر
تأیید میگذارد، عبارت است از پرونده کشتار شهر اسن 4 در سال 1945 و همچنین معاهده منع
1. International Military tribunal Nurenberg.
2. International Military tribunal Tokyo.
3. Crime,s Against Peace.
4.The Essen lynching Case.
مطابق با حقایق موجود در این پرونده،که شعبه تجدیدنظر دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق در پرونده تادیچدر
جهت یافتن نقاط مشترکی با نظریه اقدامات مجرمانه مشترکبه آن اشاره نمود، یکناخدا و یکسرباز آلمانی و تعداد پنج
تن از شهروندان آلمان به اتهام قتل عمد اسرای انگلیسی که به منظور بازجویی و تحقیقات اولیه در حال انتقال بودند قرار
گرفتند، شعبه پژوهشی مذکور در پرونده تادیچبا تأکید بر این مطلب که اظهارات و استدلالات قضات این پرونده در
برای (Common Plan) « طرح مشترک » دسترس نیست، بیان نمود که مقامات مسئول در این پرونده با تکیه بر مفهوم
محکومیتمجرمان به جرم یکسان، مواضع مشابهی را با دکترین اقدامات مجرمانه مشترکدر حقوق کیفری بین المللی اتخاذ
142
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
بمبگذاری تروریستی 1 که در سال 1998 توسط مجمع دولتهای عضو سازمان ملل متحد به
3 از ماده 2 این معاهده دارای مفهوم مشابهی با دکترین اقدامات مجرمانه c تصویب رسید و بند
(Jayasinghe, مشترکاست. ( 2013:2
1-2 . پرونده تادیچ و ظهور اقدامات مجرمانه مشترک
مفهوم اقدامات مجرمانه مشترک برای نخستین بار به صورت رسمی در پرونده تادیچ و
توسط شعبه تجدیدنظر دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق و در در سال 1999 به کار
گرفته شد. این شعبه، تادیچرا بر طبق بند 1 از ماده 2 7 اساسنامه این دادگاه برای شرکت در قتل
مرده پیدا شدند متهم ( jaskici ) عمد پنج مسلمان بوسنیایی که در دهکده جاسکیسی
(Ibid:195- نمود.( 205
ازآنجاییکه حقایق مربوط به این پرونده در ارتباط با دسته سوم از این اقدامات است در
بخشمربوط، به تحلیل و بررسی آن پرداخته خواهد شد.
شعبه تجدیدنظر در این پرونده مطرح کرد که اکثر جرایم بین المللی مانند جرایم جنگی،
جرایم علیه بشریت، نسلکشی دارای یکخصیصه مشترکهستند و آن هم ارتکاب این جرایم
به صورت گروهی و دستهجمعی است، این گروهها ممکن است در قالب واحدهای نظامی،
سیاسی یا گروهی از افسران و مقامات دولتی و ... که متعاقب یک خطمشی مشخص عمل
ازآنجاییکه عنوان اقدام مجرمانه مشترکبه صورت صریح (Ibid: میکنند تشکیل شوند. ( 185
در اساسنامه این دادگاه ذکر نشده بود این شعبه خاطرنشان کرد که برای متهمنمودن یک
شخص بر طبق مفهوم اقدام مجرمانه مشترک، باید کاملاً معلوم و معین شود که آیا مسئولیت
(Cited In Tadic Appeal Judgment,op.cit: نمودند. 208
1. The International Convention for Suppression of Terrorist Bombing (ICTB).
هر کسبه هر طریقی غیر از مشارکت به عنوان همدست، ناظر یا سازماندهنده و »: 3 از ماده 2 این معاهده بیان میدارد C بند
هدایتگر دیگران به منظور ارتکاب جرم، همکاری و مساعدت خویش را برای ارتکاب جرم یا جرایم مقررشده در
پاراگراف 1 تا 2 این معاهده که به وسیله عملکرد گروهی از اشخاصکه مطابق با یکهدف مشترکعمل مینمایند، روا
دارد، اگر چنین مشارکت و همکاری عمدی بوده یا با هدف پیشبرد فعالیت مجرمانه یا با هدف مجرمانه گروه مذکور یا با
.« علم از قصد آن گروه به منظور ارتکابآن جرم یا جرایم مرتبط تحقق پذیرد، دارای مسئولیت کیفری خواهد بود
هر کسی که در طراحی، تهیه » : 2. بند 1 از ماده 7 اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق مقرر میدارد که
مقدمات یا اجرای یکجرم مقررشده در موارد 2 تا 5 از اساسنامه حاضر از طریق طراحی، تحریک، دستوردادن، مرتکب
.« این جرم شود یا از طریق دیگری در جرم موردنظر معاونتنماید باید شخصاً مسئولیت کیفری پیدا نماید
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 143
کیفری شرکت در یکهدف مشترک، داخل در محدوده بند 1 از ماده 7 اساسنامه این دادگاه
قرار میگیرد یا نه، و نهایتاً مقرر نمود که اگرچه این مقرره در درجه اول در ارتباط با مجرمانی
وضع شده است که به صورت فیزیکی و با حضور در صحنه جرم مرتکب جرم شدهاند اما
ارتکاب یکی از جرایم مقررشده در مواد 2 تا 5 اساسنامه حاضر از طریق شرکت در یک
( Ibid:187- هدف، برنامه و طرح مشترکنیز میتواند به انجام برسد.( 188
بخش تجدیدنظر این دادگاه علاوه بر این، با قراردادن حقوق عرفی 1 به عنوان مبنای کار
خود، به طبقه بندی این اقدامات و تدوین عناصر مادی و معنوی هریکاز این طبقات پرداخت
که در بخشهای بعدی این مقاله مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
2-2 . عملکرد دو دادگاه یوگسلاوی و رواندا پس از پرونده تادیچ
اساسنامه این دو محکمه بهترتیب در سالهای 1993 و 1994 توسط شورای امنیت سازمان »
ملل متحد تصویب شد تا در این محاکم جرایم ارتکابیافته در یوگسلاوی سابق و رواندا مورد
42 ) در این اساسنامهها مفهوم اقدامات - میرمحمد صادقی، 43، 1386 ).« رسیدگی قرار گیرند
مجرمانه مشترک به طور صریح مورد اشاره قرار نگرفته بود، اما بعد از پرونده تادیچ، شعبه
رسیدگیکننده به این پرونده در بخش تجدیدنظر دادگاه یوگسلاوی به صورت کاملاً آشکارا
که در بند 1 از ماده 7 از اساسنامه این دادگاه (Committing ) مقرر نمودکه عبارت ارتکاب
ذکر شده است تلویحاً شامل شرکت در یک اقدام مجرمانه مشترک نیز هست، اگرچه این
(Boas, مطلبصراحتاً در هیچ جای اساسنامه این دادگاه ذکر نشده است. ( 2010:510
پس از این، دکترین اقدامات مجرمانه مشترک در همین مرجع و سایر دادگاه های دیگر
ازجمله دادگاه کیفری بین المللی رواندا به عنوان مفهومی برگرفته از حقوق بین الملل عرفی به
کار گرفته شده و توسعه یافت و بند 1 از ماده 6 اساسنامه دادگاه رواندا نیز که دارای مفهومی
کاملاً یکسان با بند 1 از ماده 7 اساسنامه دادگاه یوگسلاوی است به عنوان مبنای قانونی این
. (Marsh and Ramsden, مفهوم در این مرجع مطرح شد.( 2011:142
1. حقوق بین الملل عرفی به عنوان یکی از منابع حقوق بین الملل، در صورت عدم تصریح و سکوت اساسنامه و مقررات
کیفری در ارتباط با مفاهیم کلی همچون انواع و مبانی مسئولیت و دفاعیات... راهگشا است. در ارتباط با دکترین اقدامات
مجرمانه مشترک نیز به دلیل عدم تصریح اساسنامه دادگاههای فوق میتوان با توسل به رویههای قضایی پیش از پرونده
(Cassese,op.Cit: تادیچبه وجود اقدامات مجرمانه مشترکمشروعیتبخشید.( 114
144
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
الف. دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق و اقدامات مجرمانه مشترک
به دلیل طبیعت و سرشت جرایم بین المللی که غالباً در سطحی کلان و گسترده و همراه با
سازمانی منظم و هدفمند واقع میشوند و ازاینرو افراد درگیر در این جرایم، اغلببه همراه اعضای
گروه خود و در جهتعملینمودن غایتی مشترکهمکاری میکنند، لذا تحمیل مسولیتکیفری بر
مجرمان این عرصه بر مبنای این دکترین، بعد از پرونده تجدیدنظرخواهی تادیچ نیز به صورت
گستردهای در این دادگاه مورد امعان نظر قرار گرفت. ازجمله مهمترین پروندههایی که در این
دادگاه، اقدامات مجرمانه مشترک به عنوان موجبی برای تحمیل مسئولیت کیفری قرار گرفت
در سال ( Milosevic ) در سال 2001 و پرونده میلوسویچ ( Krstic ) عبارتاند از پرونده کرستیچ
در سال 2003 استکه دادگاه در ( Simic and Other ) 2002 و همچنین پرونده سیمیچو دیگران
این پروندهها، اقدامات مجرمانه مشترک را مبنایی برای تحمیل مسئولیت کیفری نسبت به مجرمان
قرار داد. به عنوان نمونه در پرونده کرستیچ، مطرح شد که متهم در یکاقدام مجرمانه مشترکبرای
ارتکاب نسلکشی شرکت داشته است. همچنین بیان شد که وی در ابتدا صرفاً در یک طرح
مشترکبرای اخراج مسلمانان از مناطقی در سربرینیکاشرکت داشت.باوجود این، زمانی که بر او
آشکار شد که مقامات ارشد نظامی در این گروه در حقیقت برنامهای برای کشتن هزاران نظامی در
آن منطقه داشتند وی در این گروه ماند و از طریق اعمال و رفتار خود ثابتکرده استکه در قصد
( Cassese,op.cit: آن گروه برای قتلعام آن افراد سهیم بوده است. ( 124
ب. دادگاه کیفری بین المللی رواندا و اقدامات مجرمانه مشترک
در دادگاه رواندا بهکارگیری اقدامات مجرمانه مشترک به گستردگی کاربرد این مفهوم در
دادگاه یوگسلاوی نبوده، ولی در این دادگاه هم میتوان تعدادی از آرای قضایی را پیدا کرد که در
(Rwamakuba) ارتباط با این مفهوم صادر شده است. ازجمله این آرا در ارتباط با پرونده روآماکوبا
در سال 2004 است که شعبه تجدیدنظر این دادگاه مقرر نمود که این مرجع برای مقررنمودن اتهام
( Cassese,op.cit: نسلکشی از طریق شرکتدر اقدام مجرمانه مشترکصلاحیتدارد. ( 126
ج . دیوان کیفری بین المللی 1 و اقدامات مجرمانه مشترک
اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان نخستین سند بین المللی در عرصه حقوق کیفری
بین المللی است که مقرراتی را راجع به مسئولیت بر مبنای اقدامات مجرمانه مشترک در خود
1. International Criminal Court(ICC).
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 145
جای داده است. اساسنامه این دیوان برخلاف اساسنامههای دو دادگاه موقت قبلی (یوگسلاوی
سابق و رواندا) که بدون ذکر ی از این عنوان در مقررات خود، صرفاً با تمسکبه رویه قضایی
بین المللی، به موضوع بهکارگیری این مفهوم در آرای خود پرداختهاند، اما اساسنامه این دیوان
3) از ماده 125 به مسئولیت ناشی از یک گروه برخوردار از هدف مشترک اشاره )(d) در بند
نموده است.
اشارهای ننموده است « اقدامات مجرمانه مشترک » این مقرره اگرچه به صورت مستقیم به عنوان
اما با بیان فعالیت مجرمانه گروهی از اشخاص که با هدف مشترک اقدام میکنند کاملاً با مفهوم
اقدامات مجرمانه مشترک همپوشانی دارد. اگرچه این مقرره هم توسط مفسران مورد انتقادات
گستردهای قرار گرفته استازجمله اینکه محدوده این ماده، دسته سوم از اقدامات مجرمانه مشترک
را دربر نمیگیرد. این دسته، مسئولیت را برای اعمال ارتکابی خارج از طرح و نقشه مشترکتوسط
برخی از اعضای گروه که برای سایر اعضای گروه هم قابل پیش بینی است وضع میکند. در بخش
آخر این مقاله به صورتمفصل به تحلیل و بررسی این انتقاداتپرداخته میشود.
3. طبقه بندی سهگانه اقدامات مجرمانه مشترک
در پرونده تادیچ، شعبه تجدیدنظر دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق با تمسکبه رویه
قضایی بعد از جنگجهانی دوم و عرفحاکم، این فعالیتمجرمانه گروهی را به سه طبقه متمایز از
هم تحت عناوین 1 - اقدامات مجرمانه مشترک اساسی 2(مبنایی) 2 - اقدامات مجرمانه مشترک
منظم 3(نظاممند) 3 - اقدامات مجرمانه مشترک موسع 4 تفکیک نمود. در این شعبه مطرح شد که
3)از ماده 25 اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی بیان می دارد که: ) (d) 1. بند
3: در مطابقت با این اساسنامه، یکشخصباید برای یکجرم داخل در صلاحیت این دادگاه، مسئولیت کیفری پیدا کند
اگر آن شخص…
…..…(a)
…..…(b) ………(c)
به هر طریق دیگری برای ارتکاب یا شروع به ارتکاب چنین جرمی توسط گروهی از اشخاصکه با هدف مشترک (d)
عمل میکنند همکاری نماید. چنین همکاری باید عمدی بوده و باید یا:
با هدف پیشبرد فعالیت مجرمانه یا هدف مجرمانه گروه ایجاد شده باشد، در جایی که چنین فعالیت یا هدفی شامل (i)
ارتکاب یکجرم داخل در صلاحیت دادگاه بوده : یا
با علم از قصد آن گروه برای ارتکابچنین جرمی ایجاد شده باشد. (ii)
2. Basic Joint Criminal Enterprise.
3. Systemic Joint Criminal Enterprise.
4. Extended Joint Criminal Enterprise.
146
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
اعمال ارتکابی یکگروه برخوردار از هدفیا طرح مجرمانه مشترکمیتواند در قالبیکی از سه
( Tadic Appeal Judjment , op.cit :187- نمونه فوق تجلی پیدا نماید. ( 188
1-3 . اقدامات مجرمانه مشترک اساسی
این دسته از اقدامات مجرمانه مشترک، موقعیتهایی را در بر میگیرد که در آن همه
اعضای یک گروه، برخوردار از هدف مشترک برای پیشبرد و تعقیب طرح و هدف موردنظر
بوده و در این زمینه با یکدیگر توافقات لازم را به انجام میرسانند، اگرچه ممکن است ارتکاب
(Ibid: فیزیکی جرم، فقط توسط یکیا برخی از اعضای گروه صورتپذیرد. ( 196
در واقع آنچه از وقایع گفتهشده در پرونده تادیچدر این زمینه برمیآید این است که لازمه
این نوع از اقدامات مجرمانه مشترککه به عنوان مبنای این اقدامات هم در نظر گرفته شده این
است که در چنین مواردی دادستان باید وجود طرح، نقشه یا هدف مشترک در میان اعضای
گروه مذکور، شرکت داوطلبانه و کاملاً از روی تمایل متهم در طرح موردنظر و همچنین قصد
وی برای شرکت و همکاری در جرم یا جرایم قصدشده در طرح مجرمانه موردنظر را به اثبات
(Meginyet,op .cit: برساند. ( 14
به عنوان نمونه اگر قتل عمد به عنوان یک جرم موردنظر در یک طرح مشترک برای یک
گروه مشخص باشد، دادستان در این قضیه باید توافق میان اعضای گروه موردنظر برای کشتن
قربانی مشخص، حضور داوطلبانه و کاملاً ارادی متهم در حداقل یکجنبه از این طرح مشترک
و درنهایت قصد وی برای شرکت در ارتکاب قتل عمد را ، ولو فعل کشتن توسط خود او
محقق نشده باشد به اثبات برساند.
2-3 . اقدامات مجرمانه مشترک منظم
اصولاً اقدامات مجرمانه مشترک منظم در ارتباط با جرایمی مطرح میشود که در یک
اردوگاه، زندان یا بازداشتگاه زندانیان یا اسرای جنگی رخ میدهد. رأی تجدیدنظرخواهی
تادیچ، این عنوان را از محاکم نظامی که به جرایم جمعی ارتکاب یافته در اردوگاههای متمرکز
در خلال جنگ جهانی دوم رسیدگی (Bergen Belsen ) و برگن بلسن (Dachau ) داخائو
میکرد اقتباس نمود. اردوگاههای متمرکز فوق، نظام سازمانیافتهای جهت سوءرفتار با
زندانیانان داشته و ازاینرو قضات محاکم مزبور، اعضای نظامی و اداری ادارهکننده اردوگاه را
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 147
به علت اقدام در راستای یک طراحی مشترک برای نقضقوانین و عرفهای حاکم بر جنگ
(Jayasinghe,op.cit: محکوم نمودند.( 4
این قسم از اقدامات مجرمانه، اغلب در راستای پیشبرد اهداف و کارکردهای ارگانهای
فوق(زندان، اردوگاه و مکانهایی از این قبیل) که اعضای آن متعاقب یک طرح مجرمانه
مشترک جمعی عمل میکنند، به وقوع میپیوندد. در واقع مطابق با این مفهوم از اقدامات
مجرمانه مشترک، مسئولیت برای اعمال افراد در ارتباط با مشارکت آنها در یکطرح مجرمانه
منظم و سازمانیافته که در محدوده یک چارچوب نهادینه رخ داده است، وضع و تحمیل
( Meginyet,op.cit: میشود.( 14
بهعبارتدیگر، آنچه شاکله اصلی این قسم از اقدامات مجرمانه را تشکیل میدهد، عبارت است
Tadic ). 2یاد میشود « نظام سرکوبگر » 1 یا « نظام سوءرفتار » از یکساختار نهادی که از آن بهعنوان
یکنظام سوءرفتار، دارای دو ویژگی مهم است: (Appeal Judgment,op.cit:203
الف) وجود نهاد، مانند زندان یا اردوگاه یا سازمان و ساختار مشابه.
ب) ارتکاب جرم و جنایت علیه ساکنان آن نهاد در مقیاس بزرگ و به صورت نظاممند.
(Prosecutor v.Kvocka et.al,2001:308)
در ارتباط با این دسته از اقدامات مجرمانه، دادستان نیازی به اثبات وجود توافق مجرمانه
قبلی در میان اعضای گروه نداشته و صرفاً باید از عهده اثبات چنین مواردی برآید: 1- وجود
مجموعه سازماندهیشده یا نهادینه از رفتارهای سوء ارتکابی در این مجموعهها از قبیل شکنجه،
آزار و اذیت و .... 2 - علم متهم به وجود چنین مجموعهای. 3-شرکت متهم در اجرا و پیشبرد
(Tadic Appeal Judgment,op.cit: اهدافاین مجموعه. ( 202
در تکمیل شروط سهگانه ای که برای تحقق یکاقدام مجرمانه منظم بیان شد باید مطرح کرد که
ازآنجاییکه دیگر نیازی به اثبات یکتوافق مجرمانه بین افراد گروه برای تحمیل مسئولیت به آنها
وجود ندارد، تمامی جرایم ارتکابی این نهادها، بهمنزله بخشی از مشارکت مشترکاعضای آنها در
جهت تحقق اهدافشان است، و از طرفدیگر، صرفآگاهی متهم از وجود چنین مجموعهای با هر
میزان از مشارکت، وی را به صورتخودبهخود به عنوان یکی از اعضای این اقدام مجرمانه تلقی نموده
(Prosecutor v.Krnojelac, و در برابر جرایم ارتکابی، مسئول قلمداد میکند.( 2003:96
1. System of ill - treatment
2. System of repression
148
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
3-3 . اقدامات مجرمانه مشترک موسع
این دسته از اقدامات مجرمانه مشترک که یک مسئولیت کیفری احتمالی بر مبنای قابلیت
پیش بینی و پذیرش ارادی خطر هم نامیده میشود، مسئولیت مشارکتکننده در اقدام مربوطه را
گسترش داده و وی را در برابر کلیه جرایمی که در قصد مشترک اعضا جایی نداشته، لکن از
نتیجه طبیعی و قابل پیش بینی اقدام مجرمانه مشترک به شمار میرفت نیز مسئول
بهعبارتدیگر، این نوع از اقدامات مجرمانه مشترک، ( Cassese, op.cit : میداند.( 113
مواردی را شامل میشود که در درجه اول، یک طرح مشترک برای تمامی اعضای گروه
موردنظر به منظور ارتکاب جرم یا جرایمی وجود داشته و توافقاتی در این زمینه هم صورت
گرفته است اما علیرغم این مسئله، یکی ازاعضای گروه، فراتر از این طرحِ مورد توافق رفته و
اقدام به ارتکاب اعمال مجرمانهای خارج از طرح مشترکگروه کرده که درعینحال، به عنوان
Tadic op.cit: نتیجه طبیعی و احتمالی از طرح موردنظر، قابل پیش بینی بوده است ( 204
(Appeal Judjment,
به عنوان نمونه، اعضای گروهی که برای اخراج غیرنظامیان از یک منطقه اشغالی با یکدیگر
توافق نمودهاند، در قصد اینکه یکیا چند نفر از اعضای گروه که مرتکباعمال غیرانسانی در این
عملیات میشوند سهیم نبودهاند. علیرغم این مسئله، با توجه به ماهیت جرم موردنظر (اخراج
اجباری ) که میتواند چنین اعمالی را نیز به دنبال داشته باشد، پیش بینی ارتکابچنین اعمالی توسط
(Cassese,op.cit ). برخی از اعضای گروه، برای دیگر اعضای گروه امکانپذیر بوده است
مواردی در این دسته از اقدامات مشترک که دادستان باید از عهده اثبات آن برآید چنین
است : قرارگرفتن متهم در موقعیتی که احتمال و پیش بینی ارتکاب چنین جرمی را داده باشد،
اتخاذ چنین خطری از روی تمایل بوده باشد یا اینکه متهم با وجود پیش بینی چنین خطری نسبت
به آن، سهلانگار بوده باشد. این دسته از اقدامات، نیازمند توضیحات بیشتری است که در بخش
های بعدی به بررسی آنها پرداخته میشود.
4 . عناصر اقدامات مجرمانه مشترک
شعبه تجدیدنظر رسیدگیکننده در پرونده تادیچ، علاوه بر طبقه بندی اقدامات مجرمانه
مشترک به سه نوع مجزا و متمایز از یکدیگر، به تدوین عناصر مادی و معنوی هریک از این
( Tadic Appeal Judjment, op. cit: طبقات نیز پرداخت.( 227
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 149
علاوه بر این، بعد از پرونده تادیچنیز تمامی این عناصر مادی و معنوی و لازمه اثبات یکاقدام
مجرمانه مشترک، توسط همین دادگاه (یوگسلاوی سابق ) و همچنین دادگاه کیفری بین المللی
( jayangakula,op.cit: رواندا و سایر دادگاههای موردی دیگر مورد تأکید مجدد قرار گرفت. ( 21
در این بخشبه تحلیل عناصر مادی و معنوی هریکاز این طبقات سهگانه پرداخته میشود.
1-4 . عنصر مادی
عنصر مادی طبقات سهگانه اقدامات مجرمانه مشترک، متفاوت از یکدیگر نبوده و یکی
است که عبارتاند از:
الف – یکگروه متشکل از افراد مختلف؛
ب - وجود طرح، نقشه یا هدفمشترکبه منظور ارتکاب جرایم مشمول صلاحیت دادگاه؛
ج – شرکتمتهم در طرح برنامه مشترکموردنظر به منظور ارتکاب جرایم مقررشده.
الف. گروهی از افراد
مطابق با حقایق موجود در پرونده تادیچدر مرحله تجدیدنظر، اولین بخش از عنصر مادی
لازم برای تمامی اقسام سهگانه، اقدامات مجرمانه مشترک گروهی متشکل از تعدادی افراد در
نظر گرفته شده است. در ارتباط با این بخش از عنصر مادی، همان طور که توسط شعبه
تجدیدنظر دادگاه رسیدگیکننده در پرونده مذکور نیز مطرح شد نیازی به ساماندهی گروه
موردنظر در قالب یک واحد نظامی، سیاسی یا اداری و اجرایی نبوده و حتی چنین افرادی می
( توانند به صورت عادی ایفای نقشکنند.(کیتی چایساری، 283،1387
مسئله دیگری که در ارتباط با این بخشاز عنصر مادی لازم به ذکر است این است که این
گروه موردنظر، حداقل باید از چند نفر تشکیل شده باشد که در قالب یکگروه برای ارتکاب
این اقدامات رسمیت پیدا نمایند؟ رأی شعبه تجدیدنظر در این باره صراحتی نداشته و فقط به
بیان گروهی از افراد اکتفا نموده است. اما علیرغم این موضوع، بعد از این محکمه، در سایر
پروندههایی که در ارتباط با این سبک از ارتکاب جرم مطرح شد، به صورت تلویحی بیان شد
که حداقل دو نفر برای تشکیل یک گروه مجرمانه که اعمال و افعال ارتکابی آنها مطابق با
Procecutor V.Kvocka et.al, op.cit: مفهوم اقدام مجرمانه مشترک باشد کافی است. , 307
(Prosecutor V.Brdanin, 2004:262
150
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
ب. طرح، نقشه یا هدف مشترک
بخش تجدیدنظر درپرونده تادیچدر ارتباط با این بخش از عنصرمادی نیز مطرح کرد که
دادستان مربوط باید وجود طرح، نقشه یا هدف مشترک در میان اعضای گروه برای ارتکاب
جرم یا جرایم مقررشده در اساسنامه این دادگاه را اثبات نماید. علاوه بر این مقرر شد که
ضرورتی برای ایجاد چنین طرح مشترکی از مدتها قبل توسط اعضای گروه وجود نداشته
بلکه ممکن است که بهطور ارتجالی و کاملاً بیمقدمه به وجود آمده و صرفاً از این واقعیت که
چند نفر با هماهنگی یکدیگر در جهت عملیکردن هدف مشترک تلاش کردهاند استنباط
(Tadic Appeal Judgment ,op.cit : شود.( 227
ج. شرکت متهم در طرح ، نقشه یا هدف مشترک
سومین بخشاز عنصر مادی لازم برای اقدام مجرمانه مشترککه در پرونده تادیچمطرح و
در بسیاری از موارد بعد از این نیز توسط دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق و سایر
دادگاههای موردی دیگر نیز به کار گرفته شد عبارت است از شرکت ارادی متهم در طرح
مشترک مورد توافق اعضای گروه برای ارتکاب جرایم مقررشده در اساسنامه مرجع مذکور.
لازمه شرکت متهم در طرح موردنظر، ارتکاب یک جرم خاص بر طبق یکی از مقررههای
اساسنامه دادگاه نبوده، بلکه ممکن است در قالب همکاری، مساعدت یا سایر گونههای
همکاری و مشارکت به منظور تحقق طرح موردنظر انجام پذیرد.(کیتی چایساری،پیشین)
2- 4 . عنصر معنوی
درحالیکه عنصر مادی لازم برای اقدامات مجرمانه مشترک در هر سه طبقه از این عنوان
مشترک است، عنصر معنوی لازم برای هر دسته متمایز از دیگری است که در ذیل به بررسی
آنها پرداخته میشود.
الف. عنصر معنوی اقدامات مجرمانه مشترک اساسی
در عرصه بین المللی نیز به مانند عرصه داخلی، ارتکاب جنایات بین المللی در صورتی
مسئولیت کیفری را متوجه فرد خواهد نمود که عنصر معنوی نیز به تبع عنصر مادی جرم وجود
داشته باشد زیرا مرتکب جرمی که فاقد عنصر معنوی باشد قابل کیفر نیست.
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 151
تشکیلدهنده عنصر معنوی (Recklessness) قصد، علم و در برخی موارد، بیاحتیاطی
جرایم در عرصه بین المللی است. بهعبارتدیگر، اگر فردی به صورت تعمدی مرتکب عملی
شود، چنین فردی دارای قصد مجرمانه فرضمیشود.
علم نیز دربرگیرنده این مهم است که فرد با آگاهی از شرایط موجود یا با علم به تحقق نتیجه
موردنظر، دستبه فعالیتمجرمانه میزند که وی را در برابر اعمالشمسئول قلمداد میکند.
بی احتیاطی نیز به عنوان یکی دیگر از موارد تشکیلدهنده عنصر معنوی جرم به معنای این
است که فرد از وجود خطر احتمالی در هنگام وقوع جرم آگاهی داشته اما باوجود این، نسبت
( به آن بیتفاوت یا سهلانگار بوده است.( دیهیم، 92 ،1380  91
در جهت اثبات عنصر معنوی لازم برای تحقق یکاقدام مجرمانه مشترکاساسی نیز، آنچه
از موارد همکاری لازم است عبارت است از قصد ارتکاب یک جرم معین. بهعبارتدیگر،
علیرغم این مهم که هریک از شرکتکنندگان در این نوع از اقدامات ممکن است نقش
متفاوت از دیگری را در جهت تحقق طرح مشترک بر عهده داشته و تنها یک یا چند نفر از
آنان، عملاً جرم را با قصد انجام داده باشند، اما همگی آنان دارای قصد مجرمانه واحد برای
ارتکاب یکجرم هستند.
از میان توضیحاتی که توسط شعبه استینافدادگاه یوگسلاوی در پرونده تادیچدر ارتباط با
عنصر معنوی اقدامات مجرمانه مشترک بیان شد نیز میتوان چنین نتیجهگیری کرد که عنصر
معنوی این دسته از اقدامات، دربرگیرنده دو مورد مهم است: نخست، شرکت ارادی متهم در
این اقدامات، دوم، سهیمبودن متهم در قصد مشترک آن گروه. طبق مورد اول، متهم باید
به صورت کاملاً ارادی و داوطلبانه در یکجنبه از طرح مشترکگروه مورد نظر خود شرکت
نموده و طبق مورد دوم نیز در قصد مشترکگروه خود برای تحقق نتیجه مجرمانه موردنظر نیز
(Tadic Appeal Judgment,op.cit: سهیم باشد.( 228
ب. عنصر معنوی اقدامات مجرمانه مشترک منظم
عنصر معنوی لازم برای این دسته از اقدامات مجرمانه مشترک، همان طور که قبلاً نیز ذکر
شد بیشتر در ارتباط با مجموعهای از اعمال غیرانسانی و آزار و اذیت و شکنجه در کمپها و
اردوگاه اسرای جنگی مطرح است که شامل علم فرد به وجود چنین سیستم و مجموعهای از
(Ibid ). رفتارهای سوء و همچنین قصد وی برای پیشبرد و ادامه چنین اعمال شنیعی است
152
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
آنچه عنصر معنوی این قسم از اقداماترا از سایر گونههای آن تمییز میدهد این استکه در دو
نوع دیگر، این اقدامات نیازمند بررسی خاص و موردبهمورد پرونده به منظور اثبات عنصر معنوی
لازم است، درحالیکه در این قسم از اقدامات، این امر به صورت خودبهخود قابل استنباط است.
به عنوان مثال، شخصی که نقش قابلتوجهی در استقرار یا استمرار عملکرد یک اردوگاه بر عهده
دارد، اصولاً این کار را با آگاهی از مجرمانهبودن نهاد مزبور انجام داده و همچنین قصد وقوع تمامی
جرایم ارتکابیافته در خلال مدت مأموریتشدر اردوگاه را نیز داشته است. سازمانیافتهبودن این
نوع از اقدام مجرمانه مشترکسببمیشود که این فرضکلی در ارتباط با عنصر معنوی این قسم از
(Prosecutor v.Kvocka et.al,op.cit: اقداماتمجرمانه مشترکایجاد شود.( 284
بهعبارتدیگر در صورت ایفای نقشدر یکسازمان یا نهادی مشابه توسط شخصمتهم، به
ندرت اثبات قصد مجرمانه وی ضرورت مییابد، چرا که رتبه یا مقام عالی وی در سازمان به
خودیخود بیانگر قصد مجرمانه وی نیز هست.
ج. عنصر معنوی اقدامات مجرمانه مشترک موسع
عنصر معنوی این قسم از اقدامات مجرمانه مشترککه مشتمل بر ارتکاب جرایمی است که
خارج از محدوده توافقشده طرح مجرمانه اولیه به وقوع پیوسته است، شامل دو مرحله است. در
مرحله نخست، همانند یک اقدام مجرمانه مشترک اساسی دربرگیرنده قصد مشترک متهم با
سایر شرکا در پیشبرد اهداف مجرمانه گروه مذکور و همکاری لازم در این راستا است. در
مرحله بعدی نیز با توجه به شرایط و اوضاعواحوال حاکم بر هر قضیه، اثبات دو مرحله ضروری
است. در مرحله نخست، این امر قابل پیش بینی باشد که چنین جرمی ممکن است توسط یکیا
برخی از اعضای گروه مذکور و در راستای اهداف مشترکآن ارتکاب یابد و در مرحله بعدی
(Ibid: نیز اثبات اتخاذ و پذیرشارادی خطر توسط شخصمتهم، ضروری است.( 228
در واقع به منظور تحقق عنصر معنوی این دسته از اقدامات، فرد باید قادر به پیش بینی خطر
در این زمینه کافی نیست. بهعبارتدیگر میتوان اینگونه مطرح نمود « غفلت 1 » باشد و صرف
که آنچه برای تحقق عنصر معنوی این دسته از اقدامات لازم است عبارت است از حالت ذهنی
شخص، بدین معنا که هرچند وی قصد وقوع نتیجه خاصی را مدنظر نداشت، میدانست که به
احتمال زیاد، فعالیت گروه به نتیجه خاصی منجر خواهد شد. اما علیرغم این مسئله، به صورت
1. Negligence
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 153
سوءنیت » داوطلبانه وکاملاً ارادی، خطر مزبور را بر عهده گرفت. بهعبارتدیگر، آنچه اصطلاحاً
1 نامیده میشود، برای تحقق عنصر معنوی این دسته از اقدامات لازم است. « احتمالی
2 نیز نامیده « سهلانگاری دقیق » سوءنیت احتمالی که در برخی از نظامهای حقوق ملی
میشود، عبارت است از حالت ذهنی شخصی که اگرچه قصد تحقق نتیجه خاصی را نداشته، از
اعمال گروه خود که احتمالاً منجر به نتیجهای میشود، آگاهی داشته و باوجود این، چنین
( Punja, خطری را بهطور ارادی پذیرفت.( 2003:23
در واقع تنها تفاوت عنصر معنوی اقدامات مجرمانه مشترک موسع با سایر انواع آن،آگاهی
از رخدادهایی است که پیامدهای طبیعی و قابل پیش بینی یک اقدام مجرمانه مشترک به شمار
میرود. لذا درصورتیکه پیامدهای مزبور، عملاً به وقوع بپیوندد، فردی که در اقدامات مجرمانه
مشترک، علیرغم پیش بینی ارتکاب جرایم احتمالی که از پیامدهای منطقی و قابل پیش بینی به
شمار میرفته، شرکت نموده است، در برابر آن جرایم احتمالی خارج از قلمرو هدف مشترک
نیز مسئولیت کیفری دارد.
عوامل زیر نیز ازجمله مواردی است که باعث میشود، دادگاهها علیرغم آنکه جرم مزبور،
خارج از اقدام مجرمانه مشترک به وقوع پیوسته است،آن را نتیجه طبیعی و قابل پیش بینی
اقدامات مجرمانه مشترکمزبور قلمداد کنند؛
Tadic Appeal ).« جرایمی که اغلبدر راه تلاشبرای نیل به هدفمشترکرخ میدهد »-
( Judgment,op.cit:231
طرح مشترکدر اوضاعواحوالی اجرا شود که موجبتحریکو ترغیباعضا به انجام جرایم »-
بیشتری شود، مانند فقدان پناهگاه برای قربانیان، تراکم جمعیت، موقعیت آسیبپذیر قربانیان، وجود
تعداد زیادی از ادوات نظامی یا شبه نظامی عادی و غیرعادی در منطقه، عدم حضور تعداد کافی از
( Prosecutor v.Krstic:2001:616 ).« سربازان سازمان ملل برای ایجاد حفاظت
5. اقدامات مجرمانه مشترک موسع
همان طور که قبلاً هم مطرح شد، این نوع از اقدامات مجرمانه مشترکدر ارتباط با اعضای
گروه مجرمانهای مطرح میشود که بر روی هدفاصلی طرح مجرمانه مشترکشان با اعضای گروه
1. Dolus eventualis
2. Advertant Recklessness
154
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
خود، توافقات لازم و کافی را داشته اما در قصد اینکه یکیا تعدادی از اعضای گروه، ارتکاب
جرایم احتمالی بر مبنای جرم اصلی را اتخاذ کنند سهیم نیستند. در واقع افرادی که بر مبنای این
نوع از اقدامات مشترک متحمل مسئولیت کیفری میشوند نهتنها به صورت مستقیم در فعل
مجرمانه مجرم اصلی مداخلهای نداشتند بلکه حتی قصد بهفعلیترساندن جرم مربوطه را هم در
ذهن خود نداشتند بلکه صرفاً در موقعیتی قرار داشتند که پیش بینی جرم موردنظر را به عنوان نتیجه
طبیعی و احتمالی از توافق اصلی داشته و علیرغم این پیش بینی و احتمال نسبت به آن خطر،
بیتفاوت یا سهلانگار بودند . همین مسئله موجب تحمیل مسئولیت کیفری به چنین اشخاصی
همانند مجرم اصلی شده و مجازاتی برابر با این افراد را برای آنان به دنبال دارد، که این مسئله
موجب برانگیختهشدن انتقادات وسیعی از سوی مفسران در این رابطه شده است، ازجمله اینکه
چنین شخصی که بر مبنای پیش بینی یک جرم احتمالی متحمل مسئولیت کیفری، آن هم برابر با
مجرم اصلی میشود، صرفاً از روی غفلت یا سهلانگاری، معیارهای مناسبی را برای اطمینان از
وجود چنین احتمالی در میان اعضای گروه خود اتخاذ نکرده استو این مسئله نباید برای او فراتر
از این دست (ohlin, از دیگر اعضای گروه و به مانند مجرم اصلی حامل کیفر باشد ( 2007:83
انتقادات در ارتباط با این دسته از اقدامات مجرمان مشترکبه صورت گستردهای مطرح است که
در بخشبعدی این مقاله به تحلیل و بررسی آن ها میپردازیم.
هماکنون برای تقریب بهتر این مفهوم به ذهن با یک مثال از حقوق داخلی آغاز میکنیم.
به عنوان نمونه، گروهی از اشخاص که برای سرقت از یک بانک بدون قصد کشتن شخصی با
یکدیگر توافقات لازم را کرده و برای این منظور و با هدف ترساندن مردم، تصمیم به حمل اسلحه
قلابی با خود میکنند. در این بین، یکی از اعضای همین گروه که بدون هماهنگی و اطلاع به سایر
اعضا اقدام به حمل اسلحه واقعی با خود نموده، در ضمن سرقت مرتکب قتل هم میشود. طبق این
مفهوم، آن عضوی از گروه که وی را با اسلحه واقعی دید و اقدامی انجام نداد، ممکن است
برخلافسایر سارقان، علاوه بر سرقت، به جرم قتل هم محکوم شود؛ با این استدلال که او اگرچه در
قصد قاتل برای ارتکاب چنین عملی سهیم نبوده، این احتمال را پیش بینی و با عدم اطلاعرسانی به
سایر اعضای گروه یا عدم انصراف از گروه مذکور، از روی تمایل، اقدام به اتخاذ چنین خطری
نموده است. در عرصه بین المللی نیز این دسته از اقداماتمجرمانه مشترکبه صورتگسترده، مبنای
تحمیل مسئولیت کیفری نسبت به اشخاص شده است که ازجمله مشهورترین آن ها تصمیم شعبه
تجدیدنظر دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق در سال 1999 در ارتباط با پرونده تادیچاست.
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 155
تادیچ که عضوی از یک گروه مسلح بود با یک ایدة ازقبلطراحیشده با سایر اعضای
گروه در 14 ژوئن 1992 به دهکده جاسکیسیدر بوسنی و هرزگوین حمله کرد. وی در این
حمله نقش فعالی داشت و تعدادی از اهالی غیرصرب دهکده را نیز مورد ضربوشتم قرار داد.
اعضای دیگر گروه نیز مرتکب قتل پنج نفر از اهالی دهکده شده بودند. وی در مرحله بدوی
این دادگاه به دلیل فقدان ادلهای که گویای شرکت عامدانه وی در قتل آن پنج نفر بوده باشد
تبرئه شد. شعبه تجدیدنظر دادگاه، حکم تبرئه وی را نقض و حکم به مسئولیت وی بهموجب
شرکت در اقدامات مجرمانه مشترکصادر کرد. شعبه تجدیدنظر، بند 1 از ماده 7 اساسنامه این
همان طور که در جرایم »: دادگاه را به عنوان مبنای اصلی کار خود قرار داده و بیان کرد که
ارتکابی، افراد دارای قصد مجرمانه برای ارتکاب جرایم موردنظر مورد مؤاخذه و مجازات قرار
گرفتند. اساسنامه این دادگاه، آنهایی را که به هر طریقی در جرایم ارتکابی توسط اشخاص
مختل  فدارای قصد مشترک، مبادرت به فعالیت مجرمانه کردهاند نیز از مسئولیت مبرا نمیداند.
این فعالیتیا به صورت مشترک، یا به وسیله تعدادی از اعضای آن گروه ولی در راستای اهداف
تادیچ »: همچنین توسط همین شعبه در این پرونده مطرح شد که .« گروه موردنظر اتفاق میافتد
یک عضو از گروه مسلحی بوده که در حمله و ارتکاب جرایم مختلف و متعددی علیه مردم
شرکت داشت. او به عنوان یکعضو رسمی از آن گروه باید میدانست که اعمال آن گروه به
احتمال زیاد، منجر به قتل افرادی نیز میشود، اما باوجود این، وی از روی تمایل، چنین خطری
(Tadic Appeal Judgment, op.cit) .« را اتخاذ کرده است
بعد از پرونده تادیچ، اقداماتمجرمانه مشترکموسع، هم در این دادگاه و هم در دادگاه کیفری
بین المللی رواندا و سایر دادگاههای موردی دیگر به عنوان مبنایی برای تحمیل مسئولیت کیفری بر
، در سال 2001 ( Krstic) اشخاص به کار گرفته میشود که ازجمله این موارد، پرونده کرستیچ
در سال 2006 است. (Karemera) در سال 2006 و همچنین پرونده کارمرا (Stakic) پرونده استاکیچ
مسئله دیگری که در ارتباط با اقدامات مجرمانه مشترکموسع باید در صدد تحلیل آن برآمد
در ارتباط با معیار قابلیت پیش بینی و محدوده و چگونگی اثبات آن است. مسلماً برای دادگاه
آسان نیست که به تعیین این مسئله بپردازد که آیا یکعمل مجرمانه ارتکابیافته از سوی یکی از
اعضای گروه برای عضو دیگر همان گروه، قابل پیش بینی بوده است یا نه. و دیگر اینکه آیا وی
چنین خطری را از روی تمایل اتخاذ نموده است یا نه. درهرحال این مسئله بر عهده دادستان
مربوطه است که از طریق شرایط و اوضاعواحوال خاصهر قضیه به تحلیل این مسئله بپردازد که
156
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
آیا شرایط و اوضاعواحوال جرم مورد توافق، این احتمال را برای فرد در راستای ارتکاب جرم
احتمالی توسط شریک وی ایجاد میکرد یا خیر؛ زیرا در اکثر موارد، میتوان میان جرم
Cassese ). موردتوافق و جرم ثانویه، رابطهای پیدا کرد و در واقع، جرم دوم، نتیجه جرم اولیه است
مطلب دیگر در ارتباط با این معیار بررسی، این مسئله است که آیا عنصر معنوی (, op.cit :116
لازم برای عضوی که ارتکاب این جرم احتمالی را پیش بینی کرده است باید بر اساس معیار
شخصی (یعنی او واقعاً چنین احتمالی را پیش بینی کرده ) یا اینکه بر اساس معیار عینی (او باید
چنین احتمالی را پیش بینی میکرده است) تعیین شود. شعبه پژوهشی دادگاه کیفری بین المللی
یوگسلاوی سابق در این باره، دیدگاه مشخصی را ارائه ننموده است، لذا میتوان این مسئله را از
دو منظر متفاوت مطرح نمود؛ نخستآنکه، از لحاظ هماهنگی با عدالتقضایی و در جهتتأمین
حقوق متهم، بهکارگیری معیار شخصی، مناسبتر به نظر میرسد ولی ازآنجاییکه جرایم
ارتکابی در عرصه بین المللی، اغلب کلان بوده و به صورت منظم و گستردهای همراه با بروز
رفتارهایی شنیع ظاهر میشود، از این جهت معیار عینی مناسبتر بوده و در این راستا یک فرد
متعارفبا احتیاطی معقول در جایگاه مجرم در نظر گرفته می شود و عکسالعمل وی در هر مورد
به عنوان مبنایی برای تصمیمگیری در این مورد قرار داده میشود. همان گونه که در ارتباط با
کرستیچ ،(tadic) پروندههای مرتبط با این دسته از اقدامات مشترک ازجمله پرونده تادیچ
(Ibid: همین معیار لحاظ شد. ( 123 (stakic) و استاکیچ (krstic)
1-5 . اقدامات مجرمانه مشترک موسع و جرایم با قصد خاص
تنها محدودیتی که در ارتباط با این نوع از اقدامات مشترک ممکن است اعمال شود، عدم
بهکارگیری این مفهوم در ارتباط با جرایمی است که لازمه عنصر معنوی آن ها اثبات یکقصد
به عنوان نمونه، جرایمی مانند نسل کشی، 1 اذیت و آزار 2 از این (ohlin, خاصاست( 2011:110
دسته جرایم هستند. قصد خاص در نسل کشی مطابق با ماده 6 از اساسنامه دیوان کیفری
بین المللی، قصد مرتکب در ازبینبردن تمام یا بخشی از یکگروه قومی، ملی، نژادی یا مذهبی
2 از ماده 7 اساسنامه این دیوان، این قصد خاص، (g) استیا در جرم اذیت و آزار، مطابق با بند
شامل محرومکردن عمدی اشخاص از حقوق اساسی آن ها به دلیل هویت گروهی آن ها است.
1. Genocide.
2. Persecution.
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 157
لازم به ذکر است که در ارتباط با جرم اذیت و آزار، ضرورتی وجود ندارد که در ارتباط با
یکی از جرایم مشمول صلاحیت دیوان کیفری بین المللی باشد بلکه ممکن است تحت عنوان
( یکجرم بین المللی مستقل نیز قابل تعقیب باشد (میرمحمدصادقی، پیشین، 19
اعمال اقدمات مجرمانه موسع با این دسته از جرایم، مستلزم محکومیت متهم بدون لزوم
قصد خاصاست. تصور ارتکاب این جرایم در ارتباط با دسته اول و دوم از این اقدامات امکان
پذیر بوده ولی در ارتباط با این دسته از اقدامات که عنصر معنوی لازم برای تحقق آن صرفاً
آستانه پایینی از عنصر معنوی (سهل انگاری) 1 است قابل تصور نیست.
افرادی که در ارتباط با این دسته از اقدامات مشترکدر راستای جرایم با قصد خاصعمل
میکنند صرفاً ممکن است به معاونت در این جرایم محکوم شوند، در جایی که کافی است
Cassese , ). یکهمکاری اساسی از فرد در ارتباط با این جرایم به صورت عامدانه ارتکاب یابد
(op.cit:121
2-5 . اقدامات مجرمانه مشترک موسع و انتقادات وارده
همان طور که قبلاً هم ذکر شد به طور کلی اقدامات مجرمانه مشترکبه دلیل عدم صراحت
هیچیک از اساسنامههای دو دادگاه موقت یوگسلاوی سابق و رواندا در این خصوص، توسط
مفسران بهتندی مورد انتقاد قرار گرفته است؛ خصوصاً به دسته سوم از این اقدمات که مسئولیت را
فراتر از آنچه مورد اجماع و توافق مجرمان بوده برده و به اعمال قابل پیش بینی خارج از آن طرح
مشترکنیز گسترشمیدهد، انتقاداتوسیعی وارد شده است. اکثر این انتقادات، بی پایه و اساس
بوده و فاقد پشتوانه علمی لازم در این خصوصاست. در اینجا فقط به سه نمونه از این انتقادات
که به نظر، انتقاداتی وارد و صحیح بوده و اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان تأمینکننده
آینده عدالت کیفری بین المللی نیازمند اصلاحاتی در این خصوصاستاشاره میشود.
الف. اقدامات مجرمانه مشترک موسع و نقضاصل قانونیبودن جرایم
انتقاد نقضاصل قانونیبودن جرایم در جهت تبیین این مسئله است که به دلیل عدم تصریح
این دکترین در اساسنامه و مقررات آیین دادرسی و ادله دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی
سابق، توسل به چنین مفهومی توسط این مرجع بهنوعی، ابداع و خلاقیت قضایی بوده و بهنوعی
1. Recklessness.
158
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
نقضکننده این اصل مهم است. اصلی که بهکرات در همه مقررات، اعم از حقوق داخلی و
بین المللی مورد پذیرش قرار گرفته و به عنوان اصلی بدیهی در تمامی تصمیمات و آرای قضایی
اقدامات مجرمانه مشترک موسع (zahar and sluiter , 2008:276- اعمال میشود.( 277
علاوه بر عدم ذکر در هیچیک از اساسنامههای دو دادگاه موقت، در اساسنامه دیوان کیفری
3) از ماده 25 ، لازمه ) (d) بین المللی نیز مورد اشاره قرار نگرفته است. طبق بخش اول از بند
همکاری در ارتکاب جرم، عامدانهبودن آن عمل در نظر گرفته شده است که مطابق با این
عبارت، فعل متهم باید از روی قصد و نه از روی سهلانگاری ارتکاب یافته باشد. علاوه بر این،
طبق بخش دوم از همین مقرره، این همکاری و شرکت در جرم باید با هدف پیشبرد فعالیت
مجرمانه یا هدف مجرمانه گروه یا با علم از قصد آن گروه برای ارتکاب جرم موردنظر صورت
پذیرد. با توجه به این مطلب، اقدامات مجرمانه مشترکموسع که مسئولیت را از طریق پیش بینی
و احتمال یکجرم بر عضو پیش بینیکننده تحمیل میکند مطابق با هیچیکاز این موارد نبوده
(ohlin , 2007 : و هماهنگبا اصل قانونیبودن جرایم نیست. ( 78
ب. توسل به معیار قابلیت پیشبینی به عنوان معیاری غیرقابلاطمینان
با توجه به انتقادات گستردهای که به این دسته از اقدامات مجرمانه مشترک وارد میشود
معیار قابلیت پیش بینی نیز که به عنوان بخش لاینفک از این دسته از اقدامات مطرح است نیز
مصون از انتقاد نمانده، تا جایی که ادعا شده این دسته از اقدامات، ارائهکننده یک مدل از
(Cassese, op.cit: مسئولیتمطلق است( 116
همان گونه که قبلاً نیز در این مقاله مطرح شد، اثبات این مسئله که فرد، یکجرم خارج از
طرح مورد توافق را پیش بینی کرده است و از روی تمایل، چنین خطری را اتخاذ نموده است
کار آسانی نیست و در هر صورت، این مهم بر عهده دادستان مربوطه است تا از طریق تحلیل و
بررسی دقیق شرایط و اوضاعواحوال خاص هر قضیه در پی کشف این مسئله برآید و اگر در
اثبات همه موارد (قابلیت پیش بینی جرم و اتخاذ خطر از روی تمایل ) با شکست مواجه شود
(Ibid) باید اتهام وارده را رد نماید
بیشترین عامل انتقادی در ارتباط با این بخش، در رابطه با این مسئله است که قابلیت
پیش بینی احتمال یکجرم نباید برای فرد، مسئولیتهای اضافی را نسبت به سایر اعضای گروه
و همتراز با مرتکب اصلی را موجب شود .گذشته از این مسئله، جرایمی که در صحنه بین المللی
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 159
ارتکاب مییابد اغلب جرایم گستردهای بوده که قابلیت پیش بینی آن از سوی بسیاری از افراد،
حتی در خارج از این گروه مشترک هم امکانپذیر است. طبق این معیار، میبایست برای هر
کسی که بهنوعی ارتکاب این جرایم را پیش بینی کرده است درجهای از کیفر را قائل شد!
(Ohlin , op.cit:82)
ج. اعمال مجازات یکسان برای مرتکب اصلی و سهلانگار صرف
اساسیترین مشکل در ارتباط با اقدامات مجرمانه مشترک موسع که به عنوان نتیجهای برای
تمامی انتقادات وارده بر این مفهوم در نظر گرفته شده است، انتقاداتی راجع به تحمیل مجازات
یکسان برای مرتکب اصلی و فردی که نه قصد ارتکاب چنین جرمی را داشته و نه نسبت به آن
علم داشته بلکه صرفاً به عنوان یک احتمال ،ارتکاب آن را در آینده پیش بینی نموده است
(Robinson,2008 : است( 939
اگر با دید غیرحقوقی هم به قضیه نگریسته شود هیچ عقل سلیمی این دو را با یکدیگر یکسان
نمیداند:کسی که ممکن است قصد ارتکاب چنین جرمی را از مدتها قبل در ذهن خود داشته،
اقدام به تهیه مقدمات نموده و با دقت در موقعیتهای مختلف، نهایتاً اقدام به اجرای نقشه پلید خود
نموده و کسی که صرفاً این ارتکاب را، آن هم نه به صورت قطع، احتمال میداده است. به عنوان
نمونه، اعضای یک واحد نظامی که به صورت مشترک برای مبادرت به یک حمله غیرقانونی با
یکدیگر توافق نموده ولی در این میان، تعدادی از اعضای گروه، مرتکب اعمال دیگری مانند
شکنجه و آزار و اذیت قربانیان میشوند که بخشی از نقشه اصلی نبوده، درحالیکه این بدون شک
درستاستکه در اینگونه گروهها توسل به چنین اقداماتی حتی اگر بخشی از طرح مشترکمورد
توافق هم نباشد بسیار محتمل و قابل پیش بینی است. اما آیا این مسئله تا جایی اهمیت دارد که منجر
(Ohlin , op.cit: به تحمیل سطح یکسانی از مجازاتبرای این دو فرد شود...؟ ( 83
نتیجه
وقوع جنایات شنیع و دامنه گستردهای از اعمال پست و حیوانگونه در برابر افرادی که به
جرم تعلق به نژاد یا گروه خاصی، قربانی این جنایات میشوند، از دیرباز در صحنه بین المللی
مشاهده شده است.اکثر این جنایات در سطح گسترده و با همراهی افراد مختلفی صورت گرفته
و رعب و وحشت عظیمی را در دل قربانیان این جرایم ایجاد میکند.اکثر جنایتکاران در این
160
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
گروهها در صحنه ارتکاب جرم حضور نداشته، بلکه به صورت گستردهای حمایتهایی را در
برابر مرتکبان فیزیکی جرم روا میدارند.
همان طور که ملاحظه شد، مراجع کیفری در عرصه بین المللی در مسیر اثبات مسئولیت
ایجاد « اقدامات مجرمانه مشترک » کیفری همه افراد دخیل در ارتکاب جرم، نهادی به نام
کردند تا از این طریق توانسته باشند از بیکیفرماندن جنایتکاران بین المللی جلوگیری کرده و
زمینه را هرچه بهتر و بیشتر برای عدالت جزایی فراهم کنند.
دکترین اقدامات مجرمانه مشترک به عنوان یک باب از مسئولیت کیفری در موقعیتهایی
که ادله مستقیمی در ارتباط با ارتکاب جرایم موردنظر توسط اعضای این گروهها به دلیل عدم
حضور آن ها در صحنه جرم وجود ندارد، میتواند به تحمیل مسئولیت کیفری در ارتباط با این
افراد کرده و از فرار آن ها از چنگعدالت جلوگیری کند.
البته این نظریه هم به مانند همه نظریات حقوقی دیگر، خالی از اشکال نبوده و اصلاحات
اساسی را در ارتباط با تعریفو محدوده این اقدامات و خصوصاً در ارتباط با اقدامات مجرمانه
مشترک موسع میطلبد. همان طور که در این نوشتار هم ذکر شد، علیرغم نوپابودن این
دکترین در حقوق بین الملل کیفری و نیاز به تکمیل و پیشرفت در این عرصه، بسیاری از
انتقادات وارده بر این مفهوم، بیاساس بوده و میتوان بهراحتی پاسخهایی را در برابر این
انتقادات مطرح کرد. به عنوان نمونه در پاسخ به این انتقاد که اعمال مجازات یکسان را برای
مرتکب اصلی جرم و فردی که بر مبنای اقدام مجرمانه مشترکموسع، مرتکب جرم شده است،
ناروا میدانند باید مطرح کرد که علیرغم ناعادلانهبودن چنین حکمی در بادی امر، باید گفت
که در حقوق بین الملل، اعم از معاهدات و رویه قضایی، هیچگونه تفاوت قابلملاحظهای در
موضوع مجازاتها در بین عاملان مختلف یکجرم (مباشر، شریک، معاون) وجود ندارد؛ که
این امر میتواند ناشی از عواملی همچون ویژگی عمومی این رشته از حقوق یا عدم وجود
هرگونه جدول مجازات در این رشته که مورد قبول همه باشد مطرح شود. بنابراین تصمیمگیری
در ارتباط با میزان مجازات مجرمان در این عرصه، قطعنظر از میزان و نوع شرکت آن ها در جرم
( موردنظر در اختیار قضات است.(کاسسه، 222،1387
در رابطه با انتقاداتی که به معیار قابلیت پیش بینی نیز وارد شده است باید مطرح کرد که
همان طور که در این مقاله نیز هنگام بحث از این لازمه مطرح شد، دادستان مربوطه با دقت در
مفهوم موسع اقدامات مجرمانه مشترک در حقوق کیفری بین الملل 161
هر مورد باید از عهده اثبات پیش بینی جرایم خارج از نقشه مشترکتوسط افراد برآید و در غیر
این صورت باید به نحوی مستدل، گزینه عدم مجرمیت را برگزیند.
در ارتباط با انتقاداتی که راجع به عدم انطباق این مفهوم و خصوصاً دسته سوم از این اقدامات با
اصل قانونیبودن جرایم، ابراز شده است باید مطرح شود که علیرغم عدم ذکر این مفهوم در
اساسنامههای دادگاههای موقتیوگسلاوی سابق و رواندا، این مفهوم و علیالخصوصدسته سوم از
این اقدامات، بارها توسط رویه قضایی بین المللی و حقوق عرفی به عنوان منبعی از حقوق بین الملل
(Cassese, op.cit: تأیید شد و در این راستا هیچ مخالفتی با اصول کلی حقوق کیفری ندارد. ( 111
اما علیرغم این مسئله، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان تأمینکننده آینده عدالت
(d ) کیفری، مقرراتی را راجع به اقدامات مجرمانه مشترکموسع در خود جای نداده است. بند
3) از ماده 25 این اساسنامه که به عنوان تنها مبنای قانونی این اقدامات در نظر گرفته شده، تنها )
به دسته اول و دوم این اقدامات نظر داشته و در ارتباط با اقدام مجرمانه مشترکموسع و عناصر
لازمه آن از قبیل معیار قابلیت پیش بینی، احتمال ارتکاب جرم توسط فرد، اتخاذ خطر از روی
( Ohlin, 2009: 406- تمایل ....... هیچ ذکری نکرده است. ( 416
اساسنامه دیوان کیفری بین المللی در این خصوص نیازمند اصلاحاتی اساسی است که
ازجمله این اصلاحات، تدوین مقررهای است که در آن صراحتاً به این دسته از اقدامات اشاره و
عناصر و ارکان و محدوده آن به وسیله تعریفی جامع و کامل مشخصو موارد بهکارگیری این
دسته از اقدامات مجرمانه مشترک تبیین شود و همچنین بین موقعیتهایی که در آن، فردی
کاملاً عامدانه فراتر از یک طرح مجرمانه مشترکی رفته و اقدام به ارتکاب جرایمی میکند و
موقعیتی که در آن، فرد به عنوان عضوی از یک گروه، صرفاً احتمال ارتکاب این جرم را
پیش بینی می کرده است از طریق تحمیل سطح پایینتری از مجازات، تمایزاتی را تبیین کند.
در آخر، نگارنده معتقد است که آزادی عملی که این مفهوم و خصوصاً دسته سوم از این
اقدامات برای قضات به همراه میآورد بایدآنان را به پیشرفت مشتاقانه همراه با حداکثر احتیاط
به هنگام ارزیابی شواهد و مدارک و تشخیص وجود عنصر مادی و معنوی تشویق کند. در
صورت تردید،آن ها باید به نحوی مستدل، گزینه عدم مجرمیت را برگزینند. علاوه بر این،
درصورتیکه دادستانها، قصد متهمنمودن افراد به مسئولیت کیفری برای جرایم ارتکابی بر
اساس اقدامات مجرمانه مشترک موسع را دارند،آنان باید در موقعیت مناسب، احتمال متهم
162
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
را با جرمی سبکتر از آنچه مجرم اصلی به آن متهم شده است، در نظر « مجرمان فرعی » نمودن
داشته باشند.
 
 
. -آقاییجنت مکان، حسین.( 1391 ). حقوق کیفری عمومی بر اساس قانون مجازات 1390 چاپ دوم، تهران: جنگل.
-دیهیم، علیرضا.( 1380 ). درآمدی بر حقوق کیفری بین المللی (در پرتو اساسنامه دیوان کیفری بین المللی). چاپ اول، تهران:مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
-کاسسه،آنتونیو.( 1387 ).حقوق کیفری بین المللی. ترجمه: حسین پیران و دیگران، چاپ اول، تهران: دادگستر.
-کیتچایساری، ساک کریانگ .( 1387 ). حقوق کیفری بین المللی. ترجمه: حسین آقایی جنتمکان، تهران: دادگستر.
-میرمحمدصادقی، حسین .( 1388 ). دادگاه کیفری بین المللی. چاپ پنجم، تهران: دادگستر. چاپ دوم، .« مجموعه مقالات » -میرمحمدصادقی، حسین.( 1386 ). حقوق جزای بین الملل تهران: میزان.
-Boas ,Gideon (2010), The Difficulty With Individual Criminal Responsibility In International Criminal Law ,In Stahn, Carsten and
VandenHerik, Laissa(eds),Future . Perspectives On International Criminal
Justice ( T.M.C Asser Press , The Hague, The Netherlands.)pp: 501-519.
-Cassese, Antonio (2007) The Proper Limits of Individual Responsibility
Under The Doctrine of Joint Criminal Enterprise, Journal of International Criminal Justice ,pp : 109- 133.
- Danner, Alison Marston and Martinez, Jenifer’s. (2005) , Guilty
Associations : joint Criminal Enterprise, Command Responsibility and the
Development of International Criminal law, California Law Review,pp:75-169.
- Dethan , Claire and Shorts,Edwin (2003),International Criminal law and
Human Rights,Sweet Maxwell,London.
- Jayangakula,Kitti(2010),Is the Doctrine of Joint Criminal Enterprise a
Legitmate Mode of Individual Criminal Libility ? – A study of The Khmer
Rouge Trial`s , Eastem Asia University,pp: 1-69.
- JayaSinghe , Chaminda (2013),The Concept of Joint Criminal Enterprise In
International Criminal Law ,pp:1-7.
- Marsh ,Luke and ramsden, Michael(2011).joint Criminal Enterprise :
combodia`s Reply to Tadic , International Criminal Law Review،PP:137-154.
164
- Meginyet,Audra(2010),The Analysis of the Third Category of Joint
Criminal Enterprise Doctrine Finding Justifications for Its Existence and
Balancing Its Scope In International Criminal law , Brussel University
press:pp:1-62
- Ohlin, Jens David,(2007) Three Conceptual Problems With The Doctrine of
Joint Criminal Enterprise ,Journal of International Criminal Justice,pp: 69-90.
- ohlin ,Jens David (2009) , joint criminal confusion , new criminal law
review . vol .12 no3, pp : 406-416.
- ohlin ,Jens David (2010), joint intentions to commit International crimes ,
Chicago journal of international law . pp 693 _ 753.
-Punja,Rujive K.(2003 ),What Is The Distinction Between “Joint Criminal
Enterprise As Definded By The ICTY Case Law and Conspiracy in Law
Jurisdictions?Case Western University School Of Law International War Crimes
Reserchalab.pp:1-45.
-Robinson,Darryl(2008),the Identity Crissis of International Criminal
Law,Leiden Journal of International Law.Vol.21.pp:925-963.
- zahar , Alexandra and sluiter,Goran ( 2008 ) , International criminal Law ,
oxford university Press,NewYork,pp: 276-277.
- Prosecutor V.Dusko Tadic,15 Julay 1999,ICTY, Appeal Judjment, Case
No.IT-94-T,ICTY.
- Prosecutor V.Miroslav Kvocka,Dragoljab Prcac,Milojica Kos,Mlano
Radic&Zoranzigic,2 November 2001,ICTY,Judgment,Case No.IT-98-30/1-T.
- Prosecutor V.Milorad Krnojelac,ICTY,Appeal Judgment,17 September
2003,Case No.IT-94-1-A.
- Prosecutor V.Radoslav Brdanin,1 September 2004,ICTY,Judgment,Case
No.IT-98-33-T.
-Prosecutor v.Krstic,2 August 2001,ICTY,Case No.IT-98-33-T.