نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه حقوق کیفری و جرم شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

چکیده
جنایاتبین المللی همچون نسل کشی، جنایت علیه بشریتو ... از لحاظ آثار و تبعات، بسیار شدید
و خسارتبار هستند. از همین رو، به همین میزان نیز بهشدت قابل سرزنش بوده و واکنشکیفری
کشورها در قالب اصل صلاحیت جهانی و همچنین واکنش جامعه جهانی در قالب دادگاه های
کیفری بین المللی با مجازات های شدید و سنگین صورت می پذیرد. لذا در پاسخ به این سؤال که
آیا کیفر این جنایات، باز هم با فرض احراز کیفیات مشدده کیفر، قابل تشدید است یا خیر، با
کمی تردید مواجه میشویم. از لحاظ فلسفه کیفرگذاری و کیفردهی، وجود این کیفیات برای این
جنایات قابل تصور است اما در متون حقوق بینالملل عرفی و حقوق کیفری بین المللی، این
کیفیات و همچنین معیار و میزان تشدید ناشی از آن ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اساسنامه دادگاه های کیفری بین المللی اختصاصی از نورنبرگتا یوگسلاوی و رواندا، تصریحی در
اینباره ندارند اما رویه قضایی، دو دادگاه اخیر و مقررات آیین دادرسی و ادله دیوان کیفری
بین المللی بهطور نسبی و نه جامع، آن را مورد بحث قرار داده ولی کماکان این بحث و معیارها و
مصادیق جامع کیفیات مشدده، قطعاً از دغدغههای رویه قضایی آینده دیوان کیفری بین المللی
خواهد بود. در این میان، برخی از کیفیات مشددة قابل تشخیصعبارت استاز: درجه بی رحمی و
خشونتدر فعل ارتکابی توسط بزهکار بین المللی، موقعیت اجتماعی جنایتکاران، وضعیتروانی و
سرانجام، رفتارهای این جانیان پساز ارتکاب جرم

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Aggravating Circumstances in the Sentencing Process of International Crimes

نویسنده [English]

  • Behzad Razavi fard

چکیده [English]

International crimes such as genocide, crimes against humanity and etc.
bring severe effects and disastrous consequences. Subsequently, these are
also to the same degree reprehensible, and criminal reaction of states in the
form of universal jurisdiction and also responses of the international
community in the form of international court with severe punishments are
done. Hence, to deal with the question that whether it is possible to
exacerbate the punishment of such crimes again in case of the aggravating
circumstances or not, we are faced with some uncertainty. Although in terms
of philosophy of punish and imposing the penalty, existence of these
circumstances for these crimes are imaginable, these circumstances as well
as criteria and the resulted intensification of these crimes have received little
attention in the context of customary international law and international
criminal law. Statute of the Ad hoc international criminal tribunals such as
Nuremberg, Former Yugoslavia and Rwanda have no stipulation about these
circumstances; however, jurisprudence of two latter tribunals as well as
procedure and evidence of ICC discussed this topic relatively but not
comprehensively. But still, this question and its criteria and instances,
certainly will be one of the most important concerns of ICC jurisprudence in
the future. In the meantime, some recognizable of these aggravating
circumstances include: extent of brutality and violence in the act committed
by international criminals, the social status of criminals, mental state and
behavior of criminals after the crime.

کلیدواژه‌ها [English]

  • International Criminal Tribunals
  • ICC
  • Penal imposing
  • Aggravating Circumstances
  • Brutality and Violence
  • Mental state
  • Malicious
  • Discrimination
 
مقدمه
جنایات بین المللی فی حدذاته فوق العاده و شدید محسوب می شوند و طبق معاهدات حقوق
بشری ممکن است مستلزم سخت ترین مجازات ها باشند(رابرتسون، 488،1383 ). طبیعتاً به همین
دلیل، انتظار افکار عمومی جهانی، برخورد قاطع و شدید با این گونه جنایات است. لذا در
خصوص امکان یا عدم امکان تشدید مضاعف کیفر آن ها در مرحله تجدیدنظر، باید برخی
ملاحظات ذهنی و روانی را مورد بررسی قرار داد. البته ظاهراً مبنای این تشدید می تواند دلیل
دیگری هم داشته باشد. طبق این اعتقاد، با پیش بینی کیفیات مشدده پساز سنجششدت جرم،
می توان میزان کیفر را متعادل و موزون کرد. به همین دلیل به نظر میرسد که یکی از مراحل
نهایی و مهم رعایت اصل تناسبِ میان جرم و مجازات بین المللی، به کیفیات مشدده و مخففه
مربوط میشود. به عبارت دیگر، کیفیات مخففه و مشدده در اینجا مجری اصل تناسب هستند.
همچنین باید در نظر داشت که مسئله پیش بینی کیفیات مشدده و (COQUIN, 2001, 166)
مخففه در دو مرحله کیفردهی و کیفرگذاری ممکن است مورد توجه واقع شود. در واقع، در
مرحله کیفرگذاری، قانونگذار داخلی یا بین المللی با درنظرگرفتن اقتضائات و شرایط جامعه
خویشو مبتنی بر یکسری ارزش های فردی، جمعی و بین المللی برای رفتاری که آن را جرم
انگاری کرده، کیفرگذاری می کند. با این اوصاف، کیفردهی، فرایندی است که در حیطه
قدرت قاضی داخلی یا بین المللی است و اوست که با توجه به شرایط مجرم یا فرد جنایتکار و
به ویژه همه مسایل پیرامونی رفتار بزهکارانه، حجم و میزان مجازات را تعیین می کند.
برخی نویسندگان آورده اند که معنای تشدید مجازات از لحاظ لغوی و اصطلاحی به هم
نزدیک اند. درواقع شدت بخشیدن و سخت ترکردن وضعیت متهم در رابطه با کیفر تحمیلی در
مرحله تجدیدنظر نسبت به مرحله بدوی اتفاق می افتد (رحمدل، 16،1388 ) . البته ازآنجاکه
مجازات جنایات بین المللی فی نفسه شدید است، شاید از نگاه کیفرشناختی سخت باشد که بتوان
برای جنایاتی مانند نسل کشی و جنایتعلیه بشریت، کیفیات مشدده تصور کرد. از همین روست
که بنابر گرایش های آموزه عدالت مطلقه، هسته مرکزیِ حقوق کیفری بینالمللی، تردیدی در
پیشبینی کیفرهای خیلی سنگین برای جنایات بینالمللی به خود راه نمیدهد زیرا در هر لحظه،
حقوق کیفری بینالملل باید سایه سنگین افکار عمومی جامعه بینالمللی را بر سر خود تحمل و
احساسکند و پاسخگو باشد. البته توجه به افکار عمومی به عنوان منبع جهت دهنده به سیاست های
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 71
( کیفری از دهه های 70 و 80 میلادی وجود داشته و امر غریبی نیست. (محمودی جانکی، 9،1390
به ویژه درمورد جنایات بین المللی که حتی واکنش مردمان و ملت های دیگر را هم در بر دارد و
حتی ملاحظه قوانین کیفری بسیاری از نظام های حقوقی، گویای این امر است که در جرایم علیه
اشخاصحقیقی، گاهی نژاد و مذهب قربانی جرم ( که معمولاً در جنایات بین المللی مرکز توجه
جانیان است) در تخفیف و تشدید مجازات، مؤثر بوده و گاه عامل اصلی تعیین کیفر است.
(سبزواری نژاد، 75،1389 ) لذا با توجه به ویژگی کاملاً پیچیده و خشنِ چنین جنایاتی، تشدید
مجازات آن ها مسئله قابل بحثو تأملی است.
مواد 24 ،23 و 77 اساسنامه دادگاه های کیفری بینالمللی رواندا، یوگسلاوی سابق و دیوان
کیفری بینالمللی(به ترتیب) درباره کیفر، صراحتاً به امکان اجرای رژیم کیفیات مخففه و
مشدده اشاره نمیکنند. منابع و مراجع پیش گفته، حتی به شکل جامع، کیفیاتی را که شعبه بدوی
میتواند برای تخفیف یا تشدید کیفر مورد توجه قرار دهد تعریف نمیکنند. با این اوصاف،
شعب بدوی در قلمرو  اعمال چنین کیفیاتی دارای قدرت ارزیابی فوقالعاده وسیعی است
این متون (اساسنامهها و ...) اگرچه قبلاً توجه به شدت جرم و وضعیت (Célebici, 2001,780)
شخصیِ محکوم علیه را پیش بینی کردهاند، مع الوصف، بدون توجه به کیفیات موردنظر از کنار
قضیه گذشته اند 1. اما برعکس، مقررات آیین دادرسی و ادله هر دو دادگاه کیفری بینالمللی
یوگسلاوی و رواندا در بندهای 1 و 2 بند (ب) قاعده 101 فقط به ضرورت توجه به وجود یا
عدم وجود کیفیات مشدده و مخففه توسط شعبه بدوی صادرکننده کیفر اشاره می کنند. 2 از
طرف دیگر، قسمتهای (الف) و (ب) از بند 2 قاعده 145 مقررات آیین دادرسی و ادله دیوان
1. پاراگراف دوم مواد 23 و 24 اساسنامه دادگاه های کیفری رواندا و یوگسلاوی و همچنین پاراگراف اول ماده 78 اساسنامه
دیوان کیفری بین المللی.
2. ماده 41 مجموعه قوانین کیفری جمهوری فدراتیو یوگسلاوی سابق به عنوان یکمتن حقوقی قابل تطبیق با متون حقوقی
برای یکجرم مشخص، دادگاه در محدوده زمانی معین شده » : دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق مقرر می دارد که
توسط قانون و با درنظرگرفتنِ تمامی کیفیاتی که می توانند بر شدت کیفر تأثیر بگذارند( کیفیات مشدده و مخففه) و به ویژه
درجه مسئولیت کیفری ، انگیزه های ارتکاب جرم، شدت تهدید یا صدماتوارده به موضوع مورد حمایت، شرایطی که طی
آن، جرم واقع شده است، پیشینه مرتکبفعل، وضعیتشخصی وی و رفتار و سلوکاو پساز ارتکاب جرم و همچنین هر
هنگامی » : به علاوه ماده 47 نیز مقرر می دارد .« کیفیات دیگری که به شخصیتمرتکبمربوط می شود، کیفر را تعیین می کند
که قانون در صورتارتکاب یکجرم خیلی شدید، تحمیل یککیفر خیلی سنگین را پیش بینی می کند، دادگا ه علاو هب ر
آن، درصورتی که فعل ارتکابی جامعه را در معرضخطر قرار دهد یا آن فعل، نتایج کاملاً خطرناکو شدیدی داشته باشد یا
.« در شرایط منحصربه فردی واقع شده باشد می تواند کیفر شدیدتری را صادر نماید
72
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
کیفری بینالمللی نیز کیفیات مشدده و مخففه متفاوتی را که کم وبیش برای جنایات بینالمللی
قابل توجیه است، ذکر میکند.
البته نباید فراموش کرد که اقتضای اصل قانونی بودن جرایم و مجازات هانیز، تعیین و پیش-
بینی چنین کیفیاتی را از قبل ایجاب می کند. ازاین رو شاید بتوان گفت که در حوزه کیفرشناسی
کیفیات مشدده، کیفیا  ت شکلی است که به صورت محدود توسط قانونی که خواه » ، بین المللی
به خو  د جرم ارتکابی مربوط شود، خواه به مرتکب جرم یا هر کدام از این دو، موجب تحول
زمانی که این ( PAPATHEODOROU, 1992, 86 ) . « در کیفر تحمیلی و تشدید آن میشود
سؤال مطرح شده بود که آیا می توان کیفر جنایات بین المللی را تشدید کرد، شعب بدوی
دادگاه های کیفری بینالمللی اختصاصی، پاسخ های متفاوتی مطرح کردند. در یکی از اولین
موارد مطروحه، یکی از شعب، اساساً وجود کیفیات مشددة مؤثر در کیفر را رد کرده بود و
مقرر داشت:
شعبه بدوی معتقد است که در ارتباط با جنایات علیه بشریت، مسئله وجود احتمالیِ کیفیات »
مشدده، جای بحث ندارد. ...[لذا] موضع شعبه در این خصوص، منطبق با رویهای است که قبلاً
توسط دادگاه نورنبرگمورد پذیرش قرار گرفته بود و بر آن اساس، 12 متهم به ارتکاب
Erdomovic, ) . جنایت علیه بشریت را به شدیدترین کیفر، یعنی اعدام محکوم کرده بود
1996 ) ظاهراً منظور شعبه این است که وقتی شدیدترین مجازات را برای جنایت بین المللی , 20
 اعمال می کنیم دیگر دلیلی بر تشدید وجود ندارد.
یکی دیگر از شعب، با دلیل دیگری، به نحو معکوس، وجود این کیفیات را پذیرفته و در
شعبه بدوی معتقد است که سهمگینیِ جنایت ارتکابی و » : شرح آن توضیح داده است که
« اهمیت نقش متهم، به وجودآورنده کیفیات مشددهای است که لازم است مدنظر قرار گیرد
به نظر میرسد که در مواجهه با دو نظر (Erdomovic ,1998, 13. Et Tadic ,1997, 32)
متفاوت فوق، راهحل دوم به دلایل متعددی مورد توجه قرار گرفته است. در واقع، اگر
موجودیت کیفیات مخففه برای جنایات بین المللی پذیرفته شده است، منطقی است که پذیرفته
شود کیفیات مشدده هم درمورد آن ها قابل  اعمال است. وانگهی، همواره مجرمان بزرگتمایل
دارند که هیبت و اهمیت جنایات ارتکابی را نادیده بگیرند. درنتیجه به نظر میرسد که کیفیات
مشدده باید در فرایند تعیین کیفر، مورد توجه قرار گیرد.
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 73
جهت ارزیابی این ادعا با بهره گیری از رویه قضایی دادگاه های کیفری بین المللی و همچنین با
نگاهی به اساسنامه دیوان، خواهیم دید که این کیفیات امروزه شکل گرفته و قابل به کارگیری در
احکام کیفری بین المللی است. از لحاظ نظری، کیفیاتی که به مرتکب جنایت مربوط میشود
ازاین رو (MAYAUD, 2007, به عنوان معیار شخصی کردن کیفر، جلب توجه میکند. ( 568
ماهیت سازنده چنین کیفیاتی، برخی از جنبههای شخصیت متهم را تشریح می کند. اما باز هم دیده
را نسبتبه متهم ترسیم « تشدید » می شود که مجموعهای از افعال عینی و محسوس، چهره و صورت
میکنند. درحقیقت، میتوان گفت که این کیفیات به عنوان کیفیات ویژهای قابل طرح است
(همان، 534 ) که تشدید و سنگینیِ بار کیفرِ تحمیلی را به دنبال خواهد داشت. در این مرحله، برخی
عناصر محسوسو قابل ارزیابی وجود دارد که باید بررسی شود. به همین منظور، میتوان چهار دسته
از کیفیات را ذکر کرد که برخی به بی رحمی و خشونت بزهکار (بند اول)، برخی به موقعیت
اجتماعی او (بند دوم)، وضعیت روانی وی (بند سوم) و سرانجام به رفتارهای او پس از ارتکاب
جنایت(بند چهارم) مربوط میشود. 1
1. درجه و شدت بی رحمی و خشونت در فعل ارتکابی
بی رحمی و خشونتی که در قالب عنصر مادی در ارتکاب هر جرم به کار می رود با جرم دیگر
متفاوت است. همچنان که یکجرم عادی و ساده در حقوق کیفری داخلی مانند ضرب و جرح با
همان جرم که با تعصب، دشمنیِ ایدوئولوژیک و سیاسی در فضای بین المللی صورت می گیرد
می تواند کاملاً متفاوتباشد و عملاً عنصر مادی جرایم دسته دوم، خشن تر و توأم با قساوتبیشتری
ارتکاب می یابد. از همین رو، بند 4 از قسمت (ب) پاراگراف 2 قاعده 145 مقرراتآیین دادرسی و
ادله دیوان کیفری بینالمللی به صراحت به ویژگی خشن و دهشتباربودن جنایات بینالمللی اشاره
میکند و رویه قضایی دادگاه های کیفری بینالمللی اختصاصی یوگسلاوی و رواندا نیز آن را
تلقی می کند. در این مورد میتوان به « خشونت ویژه نشأت گرفته از بزهکار بینالمللی » به عنوان
1. مبنای قضاوت ما در خصوصلیست کیفیات مشدده، بیشتر رویه قضایی کیفری بین المللی است این سیاهه توسط برخ ی
نویسندگان، بدون نظم منطقی خاصی دیده شده است. در این مورد حتی پیامدهای جسمی و روانی باقی مانده از جنای تب ر
بزه دیده، مداخله علاقه مندانه متهم، ماهیتنفرت انگیز و وحشیان ه جنایا تو حت ی انگیز ه ارتکا ب جر م ه م از ای ن دست ه
ترجم ه: بهنا م « حقو ق بی ن الملل ی کیفر ی » .( کیفیاتبرشمرده شده است. ن.ک: کیتی، شیایزری؛ کریانگ، ساک.( 1383
. یوسفیان و محمد اسماعیلی)، تهران: سمت،ص 588
74
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
پروندههای مربوط به اوبرنویچ1 و تودورویچ2 در دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی که ویژگی
در ( Obrenovic, 2003, پیش گفته به عنوان کیفیات مشدده در آن ها ذکر شده اشاره کرد. ( 97
پرونده استیوان تودورویچ، قضات معتقدند که بسیاری از جنایات ارتکابی توسط وی، حاکی از
وجود نوعی قساوت ویژه در آن هاست زیرا به عنوان نمونه، بزهدیدگان او پساز ایراد ضربات لگد
اعمال ارتکابی نیز به عنوان یک « طول مدت » ، توس  ط متهم، جان داده و مردهاند. علاوه بر این
ویژگی خشونت بار و آزاردهنده مطرح شده است. از همین رو، شعبه دادگاه معتقد استکه قساوت
و شدت ویژهای که به این شکنجهها و مدت زمان ارتکابشان مربوط میشود منجر به ایجاد نوعی
به نظر میرسد که در این ( Todorovic, op. Cit,2001, 63- کیفیات مشدده شده است. ( 65
خصوصباید به جنبههای ک  می و کیفی رفتار ارتکابی توجه خاصی کرد.
به عنوان یکابزار و کیفیتمشدده در « به کارگیری ابزارهای خشن و ضدانسانی » در همین رابطه
قتل بی رحمانه یکدختر جوان » ، دادگاه کیفری بینالمللی رواندا نیز بحث شده است. به عنوان مثال
در پرونده روزیندانابه عنوان یکی از کیفیات مشدده تلقی شده (Ruzindana, 1999, 10) « 16 ساله
متهم، ابتدا » : است. در این مورد، شدت و افعال وحشیانه متهم به این شکل توصیف شده است که
لباسهای این دختر جوان را پاره و از تن او کنده و به آرامی و به کمکا  ره، شروع به بریدن یکی از
سینههای او میکند. آن گاه متهم، سینه دیگر این دختر را میبرد. سپسبا ترساندن توأم با تمسخر به
او، دستور میدهد که سینه بریده شده دیگر را که بر زمین افتاده نگاه کند و سرانجام، با دریدن
3( همان). اخیراً در درگیری ها و حملات تروریستی گروه « شکمشبه زندگی قربانی پایان میدهد
تکفیری داعشدر سوریه و عراق از این دست گزارش ها که دالالت بر قساوت جنگجویان داعش
در کشتار غیرنظامیان دارد زیاد منتشر می شود. در همین مورد، دو دختر نوجوان ایزدی( تبعه عراق)
ما مجبور بودیم فیلم سربریدن نزدیکانمان را » که از دست داعشفرار کرده اند گزارشداده اند که
( فرارو، صفحه نخست، 9 مهر 1393 ) .« مشاهده کنیم
1. Obernovic
2. Todorovic
3. اگر چنانچه بزه دیدة نجات یافته از جنایت، از یکضربه روحی واردشده توسط جانی بین المللی رنج ببرد آیا ای ن حالت
که ضربات روحی » به عنوان کیفیت مشدده محسوب می شود؟ این سؤال در فرایند رسیدگی ها مطرح شد اما به نظر می رسد
که بزه دیده گان را رنج می دهد قادر نیستیککیفیتمشدده را به وجود بیاورد زیرا ضربه روحی یکی از عناصر سازنده
ن.ک: .«... افعال ضدانسانی قابل تشبیه به یکجنایتعلیه بشریتمحسوب می شود
Affaire Vasiljevic op. cit, 29 novembre 2002, para. 163. p. 70.
این امر به این معنی است که وقتی این حالت، خود جزء یکی از عناصر سازنده جنایت علیه بشریت محسوب شو د دیگ ر
دلیل ندارد مجدداً به عنوان کیفیت مشدده محسوب شود. در پاورقی 13 نظر مخالف ذکر شد.
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 75
در سایر پروندهها نیز چنانچه متهم رفتارهای ویژه و خطرناکداشته است، میتواند به عنوان یکی
از انواع کیفیات مشدده تلقی شود. شیوه ارتکاب جنایات، سادیسم و رفتارهای دیگرآزارانه مرتکب
جرم که نشان دهنده نفرت کامل از حیات مقدس و کرامت انسانی است نیز برخی دیگر از این
با (Mucic et Consort (Célebici camp), op. cit, کیفیات محسوب می شود. ( 1268
درنظرگرفتنِ چنین رفتارهایی است که افعال ارتکابی توسط عظیم دلیچ1 در دادگاه کیفری
بینالمللی یوگسلاوی سابق به عنوان کیفیات مشدده، مهم تلقی شده است و به این ترتیب، جا دارد
که در تعیین کیفر به متهم، در نظر گرفته شود.(همان) این کیفیات مهم درمورد متهم فوق با این
.«... رفتار منتسب به وی در لحظه ارتکاب جرم یا زمان نزدیکبه آن » : عبارات تشریح شده است
رفتارهای » سایر توصیفها چنین در نظر گرفته شدهاند که (Erdomovic, op. cit, 1996, 44)
تعصب بروز کرده در » و (Akayesu, 1998, 36) « جنایی سازمان یافته و مدت زمان ارتکاب جرم
( Kayishema, 1 juin « ارتکاب جرم، درد و رنجهای تحمیل شده به مجنی علیه و خانواده وی
2001 نیز از مختصات کیفیات مشدده محسوب میشود. به نظر میرسد که در جستجوی , 361)
یکمعیار مشترکبرای کیفیات مشدده میتوان از انگیزه ج  دی و معتبرِ متهم، تعصبوی، منافع او
و سازماندهی کردن جنایتیاد کرد. البته در رویه قضایی نمیتوان معیار سنجشِدقیقی برای تفکی  ک
ق  وت و میزانِ تشدید در هریکاز کیفیات نسبت به دیگری پیدا کرد. به عبارتی، این معیارها بسته به
مورد، عرفی خواهند بود.
2. موقعیت اجتماعی متهم جنایات بین المللی
قانونگذار بین المللی در پاراگراف اول ماده 78 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی مقرر می-
هنگامی که دادگاه، کیفر را تعیین [و صادر میکند] بنابر مقررات آیین دادرسی و ادله، » : دارد
این .« ملاحظاتی مانند شدت جرم ارتکابی و وضعیت شخصی محکوم علیه را در نظر میگیرد
همان اقتضایی است که پیش تر در مواد 23 و 24 اساسنامه دادگاه های کیفری بینالمللی
در زمان تحمیل کیفر، شعبه بدوی، عواملی همچون » : یوگسلاوی و رواندا به آن توجه شده بود
اگرچه کمی .« شدت جرم ارتکابی و وضعیت شخصی محکوم علیه را مدنظر قرار خواهد داد
پیش تر اشاره شد که این امر، دلالت صریحی بر توجه به کیفیات مشدده ندارد، می تواند دست
قاضی را به صورت ضمنی در توجه به موقعیت اجتماعی مجرم، باز بگذارد.
1. Hazim Délic
76
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
« وضعیت شخصی » نیز می تواند به عنوان یکی از مصادیقِ « موقعیت یا وضعیت متهم » ، ازاین رو
و عامل ایجاد کیفیات مشدده در محور این بحث قرار میگیرد . به همین دلیل باید رفتار متهم و
شیوه به کارگیری ابزارهایی را که او در اختیار دارد مورد مطالعه قرار داد. به عبارتی می توان گفت
که مجموعه امکاناتو دسترسیهای اجتماعی متهم که ناشی از سطح سیاسی، خانوادگی و شغلی
اوست به عنوان موقعیت اجتماعی قابل تعبیر است و ظاهراً این عنصر، رفتار متهم را بدون
درنظرگرفتن سلسله مراتبو نسبتشبا مقامات مافوق یا مادون مورد توجه قرار میدهد. بااین حال،
تمامی بزهکارانِ جنایات شدید حقوق کیفری بشردوستانه میتوانند یا از شهروندان معمولی باشند
، یا از میان سربازان یا حتی ظاهراً فرماندهان و مافوقهای نظامی آن ها. در پرونده مومیر نیکُلیچ1
به طور ویژه به دلیل درجه و فعالیتهایش » در کیفرخواست از این نکته دفاع شده است که این فرد
همچنان که این کیفرخواست باز هم از این نکته (Nikolic 2003, 51) .« مسئول افعالش است
دفاع میکند که [...] قدرت  اعمال شده توسط مومیر نیکُلیچبه رغمِ پایین بودن درجه نظامیاش »
در یکی دیگر از احکام صادره به . « باید به عنوان یکی از کیفیات مشدده مورد توجه قرار گیرد
شغلی متهم به عنوان یکی از کیفیتهای مشدده ( Biljana Plavsic 2003, 22 ) « موقعیت بالای »
اشاره میشود. همین معیار در برابر دادگاه کیفری بینالمللی رواندا در پرونده کامباندا و در
ارزیابی وزن و تفاوت کیفیا  ت مشدده مختلف، مورد بحث قرار گرفته است. ازاین رو شعبه بر این
امر پافشاری کرده که  پست ها و موقعیتهای بالای متهم در مفهوم تشدید کیفر نقش بازی
از 8 آوریل تا 17 ژوئیه 1994 شورای وزیران متشکل » میکند. (پیشین، پاراگراف 54،22 ) زیرا او
از 20 عضو را مدیریتو ضمن نظارت مستمر بر اعضای دولتش،  اعمال قدرت کرده است. دولت
نیز متولی تبیین و نظارت بر سیاستهای کشور بوده و اداره مملکت و قوای نظامی را در اختیار
داشته است. نامبرده به عنوان نخست وزیر، به صورت عملی و با احاطه حقوقی کامل 2 بر کارگزاران
لذا نباید (Kambanda,1998, 39) 3.« عالی و افسران عالی رتبه ارتش،  اعمال حاکمیت می کرد
موقعیتاجتماعی متهم را فقط به داشتنِ موقعیتیکمافوق به عنوان شرط این عنصرِ تشدیدکننده
تنزّل داد بلکه باید همه اجزا و جزئیات آن را مدنظر قرار داد. بر اساس نظر مخال  فدیدگاه فوق،
مسئولیت نامبرده به عنوان مافوق » : (Aleksovski, op.cit, شعبه تجدیدنظر معتقد است(. 183
1. Momir Nikolic
2. De jure et de facto.
3.Voir aussi : Affaire Miodrag Jokic, op. cit, 18 mars 2004, para. 59, p. 19.
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 77
دِارای سلسله مراتب و در مقام رییس زندان به نحو قابل ملاحظه ای جنایات ارتکابی توسط
تجدیدنظرخواه را تشدید کرده است. او به جای جلوگیری از این دست اعمال، شخصاً در
به نظر .« خشونت های ارتکابی علیه کسانی که موظفبه حمایت از آن ها بود شرکت کرده است
می رسد در این مورد نیز می توان همانند حقوق کیفری داخلی با تشکیل پرونده شخصیت در تعیین
میزان دقیق کیفر و معیار تشدید، به نتیجه بهتری رسید.
در پرونده شخصیت، معمولاً تمام ابعاد شخصیتی، انسانی، اجتماعی و حتی بین المللی
جنایتکاران جنایات مهم را می توان از ابتدا تا انتها، انگیزه ارتکاب جرم و به طور کلی حالت
عمومی بزهکاری را بررسی کرد. (شاملو،گوزلی، 99،1390 ) در واقع، پرونده شخصیت در مرحله
صدور حکم یا کیفردهی هم می تواند تشکیل شود. ازاین رو با توجه به ماده 81 قانون آیین
دادرسی کیفری فرانسه، در مرحله صدور حکم و در مقام اعطای تخفیف، توجه به تحقیقات
( انجام گرفته درباره شخصیتمتهم مهم است.( همان، 98
در همین مورد، یکی از مصادیق قابل انتساب به کیفیت فوق، قاعده 145 مقررات آیین
دادرسی و ادله دیوان کیفری بینالمللی است که در پاراگراف 2، بند (ب) قسمت 2
1 را در فهرست کیفیات مشدده به عنوان یکی از « سوءاستفاده از قدرت یا اعتماد عمومی »
عناصری که باید در تعیین کیفر مدنظر قرار گیرد آورده است. این مسئله برای اولین بار در
پرونده سلبیسی به خوبی مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. قضات در این خصوص، این
رفتار متهم در اعمال قدرتش به عنوان مافوق، ممکن است » پرسش را مطرح میکنند که آیا
(Mucic et Consort, «؟ به عنوان کیفیات مخففه مورد توجه قرار گیرد یا کیفیات مشدده
نمیتوان شککرد که سوءاستفاده از » در پاسخ به این سؤال بیان میدارد که op.cit, 1220 )
2 (همان) در حکم دیگری، دادگاه .« قدرت و اعتماد به عنوان کیفیات مشدده تلقی خواهد شد
کیفر صادره در این پرونده باید به روشنی و صراحت به دیگران بفهماند که » تأیید میکند که
اشار ه کر د( مصو ب « اصول اساسی عدالتبرای قربانیان جرم و سوءاستفاده از قدر ت » 1. در این مورد می توان به اعلامیه
40 مورخ نوامبر 1985 ) که در ماد ه 19 وظایف ی را برا ی دول ت ه ا در قبا ل / مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامه شماره 34
اعلامیه اصول اساسی عدال تبرا ی » .( بزه دید گان سوءاستفاده از قدرت ترسیم می کند. ن.ک: کیانی، حبیبا... .( 1384
فصلنامه حقوقی گواه، شماره 5،ص 50 . همچنین، ن.ک: رایجیان اصلی، ،« قربانیان جرم و سوءاستفاده از قدرت
بزه دیده شناسی حمایتی در پرتو اعلامیه اصول بنیادی عدالتبرای بزه دیدگان و قربانیا ن سو ء استفاد ه از » .( مهرداد.( 1384
. مجله پژوهش های حقوقی، شماره 7،ص 2 « قدرت
2. همچنین پاراگراف های 1248 و 1268 قابل مراجعه است.
78
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
گریز و شانه خالی کردن از مسئولیتهایی که فرد در رابطه با  پستش پذیرفته است با کیفر و
(Kronjelas, 2002, 514 et 517 ) .« مجازات مواجه خواهد شد
در دادگاه کیفری بینالمللی رواندا، دادستان اشاره مینماید که از نظر او، خیانت به اعتماد
عمومی در پرونده آقایسو محرز است زیرا وی از قدرتش در مقام شهردار برای ارتکاب
جنایات استفاده کرده است و مسئله سوءاستفاده از نیروی پلیسشهری که در ارتکاب جنایات
تشدید مجازاتی را که شعبه به آقایسوتحمیل خواهد کرد، توجیه » هم دخیل بوده استمیتواند
به رغمِ چنین استدلالی، شعبه بدوی سرانجام نتیجهگیری (Rutaganda 1998, 109) .« کند
آقایسو در سلسله مراتب مقامات دولتی در رواندا تصدی پست بالایی را به عهده » ؛ می کند که
نداشته است و تأثیر قدرت و توانایی او بر نتایج حوادث 1994 متناسب با رده شغلی وی در آن
1. در واقع اختلاف نظر میان دادستان و شعبه بدوی حاکی از این است که باوجود « زمان است
به مثابه معیار و ملاکیککیفیت مشدده، « سوءاستفاده از قدرت عمومی » مشخص بودن عنوانِ
نحوه ارزیابی و سنجشآن چندان دقیق و مشخصنیست.
در پرونده مشابه دیگری، قضات دادگاه کیفری بینالمللی یوگسلاوی سابق از افعال
به عنوان کیفیات مشدده یاد کردهاند. 2 در همین مورد، شعبه بدوی، این امر را « معاونت و تشویق »
مورد توجه قرار داده است که اگرچه متهم خودش مرتکب تجاوز به عنف نشده است اما در
قربانی آن ها A ارتکاب آن معاونت کرده است زیرا او در  اعمال خشونتهای جنسی که شاهد
بنا بر همین تحلیل است (Furundzija, op. cit, 1998, بوده است معاونت داشته است. ( 282
یکی از ،« نقش فعالِ ایفاشده توسط متهم به عنوان فرمانده جانیان » که شعبه اذعان میدارد که
تحریک » عناصر تشدیدکننده محسوب میشود. (همان، 283 )به همین ترتیب در سایر پروندهها
این (Rutaganda, 1999, نیز به عنوان یکی از کیفیات مشدده تلقی شده است. ( 470 « به کشتار
در حالی است که باید سعی کرد میان این عناصر به عنوان کیفیات مشدده از طرفی و از دیگر
سو به عنوان مصادیق معاونت در جرم، تفکیکقائل شد تا مبادا یکمجرم را دو بار برای یک
1. همان، ن.ک:
Affaire Kayshema, n° ICTR-95-1, Jugement, Chambre de première instance II, 21 mai
1999, para. 14. Voir aussi ; Kambanda ICTR-97-23, TPIR, Jugement et sentence,
Chambre de première instance I, 4 septembre 1998, para. 44 ; Serushango ICTR-98-39,
Sentence, Chambre de première instance I, 5 février 1999, para. 41.
2. در این مورد بد نیستبه ماده 25 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی در خصوصمسئولیت کیفری نیز نظر ی انداخ ت. در
آن ه ا را از مصادی ق افعال ی دانست ه ک ه م ی تواند ،« تشوی ق » و « تحری ک » بند (ب) پاراگراف 3 این ماده، ضمن اشاره به
مسئولیت کیفری در پی داشته باشد.
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 79
شود . « منع مجازات مضاعف » فعل مورد مجازات قرار داد به گونه ای که منجر به نقض قاعده
بنابراین باید مشخصکرد در پرونده فوق آیا واقعاً نفسِ فعل معاونت در عداد کیفیات مشدده
به نظر می رسد در این رابطه توجه به مواد 25 و ؟« نقشمتهم به عنوان فرمانده » تلقی شده است یا
28 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی که البته در زمان دادگاه های یوگسلاوی و رواندا وجود
نداشته اند، ضروری است.
3. وضعیت روحی- روانی مجرم
وضعیت روحی و روانی جنایتکاران بین المللی می تواند شامل همه فعل و انفعالات ذهنی و
روانی و تصمیم گیری ویژه آن ها باشد که منجر به ظهور افعال شدید ضدبشری می شود. به دلیل
اهمیت ابعاد روحی و روانی شخصیت جنایتکاران بین المللی، در اینجا نیز تشکیل پرونده
شخصیت در مرحله محاکمه و تعیین کیفر به قاضی کیفری اجازه خواهد داد تا بتواند با
یافته های مددکاران، مجازاتی متناسب با شخصیت وی اتخاذ نماید (مؤذن زادگان، 241،1389 و
آشوری، عظیم زاده، 203،1392 ). در این مجال باید از دو اصطلاح سخن به میان آورد:
ازقبل طراحی کردن و تبعیض. این دو عنوان، نوعی فعالیت ذهنی و روانی هستند که توسط مجرم
در خارج ظهور و بروز می نماید.
1-3 . سبق تصمیم در جنایات بین المللی
طراحی از پیش یا سبق تصمیم، یکی از اصطلاحاتی است که در قلمرو حقوق کیفری
قصد مش  دد است که در » می تواند معانی زیادی را تداعی نماید. در واقع، سبق تصمیم نوعی
.« قلمرو صدمه و لطمات عمدی به تمامیت جسمانی، کیفر شدیدی را به دنبال خواهد داشت
132 مواردی را بر - 132 تا 75 - در حقوق کیفری فرانسه از ماده 71 (CORNU, 2005, 707)
132 سوءنیت پیشینی یا به عبارتی - می شمرد که موجب تشدید کیفر می شود. ازجمله در ماده 72
سبق تصمیم یا طرح ریزی از قبل، عبارت از طرح » : سبق تصمیم را چنین تعریف کرده است
بااین حال، در حقوق کیفری .« شکل گرفته قبل از اقدام به ارتکاب یک جنایت یا جنحه معین
بین المللی، نه اساسنامه دادگاه های کیفری بینالمللی اختصاصی و نه اساسنامه سایر دادگاه ها
برنامه ریزی و » ازجمله دیوان کیفری بینالمللی و نه مقررات آیین دادرسی و ادله، صراحتاً از
80
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
به عنوان یکی از کیفیات مشدده، ذکری به میان نیاورده و تعریف نکرده اند. « تصمیم پیشینی
معالوصف، این نکته در رویه قضایی این دادگاه ها مورد بحث قرار گرفته است.
در پرونده کریستیچ که در دادگاه کیفری بینالمللی یوگسلاوی مطرح شده است از
به عنوان یکی از کیفیات مشدده یاد شده است. در این « سبق تصمیم و انگیزه ارتکاب جنایات »
سبق تصمیم در جرم نسلکشی و اخراج [مردم]، در » خصوص، دادستان دادگاه معتقد است که
مانحنفیه به وضوح یکی از کیفیات مشدده را به وجود میآورند؛ بخصوص با توجه به نقش
تعیین کنندهای که توسط ژنرال کریستیچدر طراحی و برنامهریزی چنین جنایت گستردهای ایفا شده
اما به اعتقاد قضات شعبه رسیدگی کننده، باید دو شرط را در این (Kristic, 2001,710) .1« است
به طور دقیق قابل توصیف و ترسیم شدنی » باید « سبق تصمیم » مورد مدنظر قرار داد. ابتدا اینکه
در برخی موارد، انگیزه باید به عنوان یکی از عناصر در صدور حکم » همان، 711 ) و دوم اینکه )« باشد
همان). در این صورت، نسبتبه جنایت نسلکشی و جنایت )«[...] محکومیتمورد توجه قرار گیرد
سبق تصمیم » : علیه بشریت، طراحی و سازماندهی قابل تصور استو از این مسئله چنین دفاع شده که
همان) . بااین همه، شعبه این استدلال را نپذیرفته )« میتواند سازنده یک کیفیت مشدده باشد
شعبه بدوی با » است(همان پاراگراف، 712 ) . اما در تجدیدنظرخواهیِ دادستان چنین آمده است که
تصور اینکه در مانحنفیه سبق تصمیم نمیتواند به عنوان کیفیت مشدده، محسوب شود، مرتکب
در این مورد شعبه تجدیدنظر، با تأیید برخی ابعاد و .( Kristic, 2004, 25) « اشتباه آشکار شده است
همانند تصمیمِ متهم به انتقال اجباریِ غیرنظامیان، بر این امر پافشاری می کند ،« سبق تصمیم » جنبههای
شعبه بدوی، در نهایت آزادی کامل میتوانست این مورد را در جریان صدور حکم کیفر به ...» که
شعبه بدوی با لحا  ظ » ، همان پاراگراف، 259 ) به عبارت دیگر، از نظر شعبه تجدیدنظر ).« حسابنیاورد
همان) ).« اینکه سبق تصمیم در مانحنفیه، سازنده کیفیت مشدده نیست، مرتکب اشتباه نشده است
اگرچه مجموعه این تحلیل ها در جای خود درست است به نظر می رسد هم شعبه بدوی و هم شعبه
تجدیدنظر دادگاه بین المللی یوگسلاوی سابق بدون کالبدشکافی ماهیت امر به تحلیل چگونگی
امکان سازماندهی و تصمیم گیری پیشینی در خصوص ارتکاب جنایاتی مانند نسل کشی و جنایت
علیه بشریتنپرداخته اند.
1. همچنین، ن.ک:
Affaire Kvocka, n° IT-98-30, TPIY, Jugement, Chambre de première Instance,2
novembre 2001, para. 705; Affaire Célebici, n° IT-96-21, op. cit, 16 novembre 1998,
Para. 847.
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 81
بااین حال رویه قضایی دادگاه کیفری بینالمللی رواندا در توصیف این عنصر به عنوان یکی از
در (Akayesu, 1998, 38 , Serushago, 1999, کیفیاتمشدده، نظر مساعدی نشان داده است.( 30
کیفری محسوبمیشود » یکی از عناصر توجیه کننده « سبق تصمیم » ، واقع، به نظر دادستان این دادگاه
آقایسوبه » ، به سخن دیگر (Affaire Akayesu, idem) .« که شعبه به آقایسوتحمیل خواهد کرد
.« قصد ارتکابِ نسلکشی تحرک بخشیده و درنتیجه افعالش را بر این اساس طراحی کرده است
مورد تأیید قرار گرفته است. دادستان با اعتقاد به « گوکیومبیتیزی1 » (همان) همین استدلال در پرونده
متهم در متنِ حوادثبوده است، همین امر را نشانه طراحیِ پیشینی جنایاتارتکابی و تحریک » اینکه
ارتکاب این » و سپسنتیجه میگیرد که (Gacumbitisi, 2004, 339).« به ارتکاب جنایات میداند
( همان پاراگراف 340 ) .« جنایاتپیش بینی شده و همراه با سبق تصمیم بوده است
در اظهارنظرهای فوق مربوط به دادگاه کیفری بین المللی رواندا برخلاف دادگاه یوگسلاوی
ملاحظه کرد. به عبارت دیگر « سبق تصمیم » به خوبی می توان گرایشمحاکم را به تبیین عینی مصادیق
و « قصد ارتکاب جرم » برای سبق تصمیم باید مجموعه افعالی وجود داشته باشد که نشان دهد
مدتی قبل از وقوع عنصر مادی به خوبی شکل گرفته و در عالم خارج ظهور ،« اراده عملی » سرانجام
کرده است.
کیفیات قابل تطبیق » با توجه به اینکه مقررات آیین دادرسی و ادله دیوان کیفری بینالمللی
قاعده 145 پاراگراف 2 بند 6 ) را به عنوان کیفیات مشدده معرفی می کند، به نظر می- ) « دیگری
رسد توسل به رویه قضایی دادگاه های کیفری بینالمللی اختصاصی در خصوصفوق، در آینده
توسط دیوان قابل تصور باشد. باید خاطرنشان کرد که در مقررات فوق، درنظرگرفتنِ قصد یا
مورد غفلت واقع نشده و مقررات آیین دادرسی و ادله آن را (c) ماده 145 بند )« درجه قصد »
به عنوان یکی از معیارهای ضروری که در فرایند تعیین کیفر باید مدنظر قرار گیرند، ذکر کرده
است.
2-3 . تبعیض
در خصوص تبعیض، به عنوان یکی از کیفیات مشددة قابل بررسی در حقوق کیفری
بین المللی، در برخی از نظام های کیفری داخلی، جرم انگاری های دقیق و قابل توجهی صورت
گرفته است. در حقوق کیفری ایران تاکنون در این خصوصجرم انگاری صریحی وجود ندارد.
1. Gacumbitisi
82
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
اما در حقوق کیفری فرانسه، این عنوان در بخش جنحه و جنایات نسبت به اشخاص و با عنوان
225 مورد توجه قرار گرفته است و تبعیضرا - در ماده 1 « جرایم نسبت به شأن و مقام اشخاص »
شامل هرگونه فرق گذاشتن میان اشخاص حقیقی به خاطر اصل، جنسیت، خانواده، شغل، وضع »
می داند. این امر به خوبی در اسناد بین المللی و حقوق بشری هم مورد توجه قرار «... سلامت و
گرفته و به عنوان مثال، کنوانسیون بین المللی رفع هر نوع تبعیض نژادی مصوب دسامبر 1965
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بند 1 ماده 1 تبعیض نژادی را تشریح می کند.
(نوری، 132،1390 ) بنابراین ازآنجاکه در قبح بین المللی این نوع رفتار ضدبشری تردیدی نیست،
جا دارد که در بستر حقوق کیفری بین المللی که بسیاری از خشونت ها و کشتارها ناشی از
رفتارهای تبعیض آمیز استبه این مسئله توجه شود.
در این خصوص در اسناد کیفری بین المللی، قسمت 5 بند (ب) پاراگراف 2 قاعده 145 در
انگیزه دربردارنده جنبه تبعیض آمیز و مبتنی بر ملاحظات » ، مقررات آیین دادرسی و ادله دیوان
1 را به عنوان کیفیات مشددهای که در مرحله تعیین کیفر باید « موردنظرِ بند سوم ماده 21 اساسنامه
در نظر گرفته شود، مورد توجه قرار داده و آن را در عداد یکی از کیفیات مشدده شمرده است.
با این اوصاف، چنانچه یکی از جنایات حقوق کیفری بشردوستانه به موجب ویژگیهای خاصی
همچون سن بزهدیده یا نژاد، قومیتو رنگیا زبان یا حتی مذهب وی ارتکاب یافته باشد با نوعی
تشدید قابل مجازات خواهد بود. به این ترتیب ملاحظه می شود که دیوان کیفری بینالمللی در
حوزه قانونگذاری از تجربه دادگاه های کیفری بینالمللی اختصاصی بهره برده است.
در واقع در زمان محاکمه کوناراکو تادیچدر دادگاه کیفری بینالمللی یوگسلاوی سابق،
به عنوان یکی از عناصر سازنده ضروری، » شعبه تجدیدنظر تصدیق میکند که قصد تبعیض آمیز
فقط برای جنایات که صراحتاً در موردشان قید شده است به کار میرود؛ ازجمله انواع آزار و
(Kunarac , 2002, 357 ; Tadic, .« اذیتهای مذکور در بند (ح) 2 ماده 5 اساسنامه
1999, 305)
اجرا و تفس یر حقوق پ یشبین یشده در ماده » : معتقد است که « حقوق قابلاجرا » 1. بند 3 ماده 21 اساسنامه دیوان با عنوان
حاضر باید با حقوق بشر بینالمللیِ بهرسمیتشناختهشده سازگاری داشته و از هر نوع تبعیض مبتن ی بر ملاحظا تی همچون
وابستگی به این جنسیتیا آن جنسیت که در ماده 7 (بند سوم) تعریف شده است بهدور باشد؛ ملاحظاتی همچون سن، نژاد،
.« رنگ، مذهب، اعتقادات، افکار سیاسی و غیره، اصالت ملی، اخلاقی یا اجتماعی، ثروت، تولد یا هر نوع عنوان دیگر
2. در این بند، یکی از مصادیق جنایاتعلیه بشریتقید شده است که عبارتاستاز آزار و اذیتبه دلایل سیاسی، نژادی
و مذهبی.
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 83
شعبه بدوی با به حساب آوردنِ قص  د » اما در این پرونده، شعبه تجدیدنظر همچنین معتقد استکه
تبعیض آمیز به عنوان یکی از کیفیات مشدده برای جنایات شمرده شده در ماده 5 اساسنامه، به اشتباه
به دنبال چنین پیشینهای، شعبه بدوی در پرونده میلان سیمیچکه (Kunarac, idem).« نیفتاده است
جدیدتر از بقیه هم هست، قصد تبعیض آمیز را به عنوان یکی از کیفیات مشددهای که متهم را در
(Milan Simic, op. cit, . حین ارتکاب جنایاتش تحریککرده است مورد توجه قرار داده است
2002, para76, p. 27)
به نظر میرسد با درنظرگرفتن هدف جامعه بینالمللی مبنی بر محکومیت شدید این نوع
جنایات به وسیله مجازات آن ها، این امر عادی است که بتوان با کش  ف برخی تدابیرِ بالابرندة
هزینه جرم در عناصر ارتکابی، کیفر آن را تشدید کرد. به عبارت دیگر، موضوع عبارت از نوعی
منطق تشدیدکننده پارامترهای مشدد است! لذا کیفر تشدید می شود زیرا مرتکب جرم، خودش
ارتکابِ جرمی را که ذاتاً خطرناکاستتشدید کرده است.
اما در این مورد باید مصادیقی را که تبعیض، فی نفسه عنصر اصلی و سازنده محسوب
میشود جداگانه بررسی کرد. جنایاتی مانند نسلکشی که جامعه رواندا را در سطح وسیعی
به شدت تحتتأثیر قرار داد، در اصل، با نوعی تبعیضکاملاً عینی شکل میگیرد.
حال آیا در چنین مواردی میتوان قصد تبعیض آمیز را به عنوان یکی از کیفیات مشدده تصور
قبلاً در بطنِ کیفیا  ت سازنده ،« تبعیض » کرد؟ پاسخ قاعدتاً منفی است زیرا چنین مشخصهای یعنی
جرم نسلکشی جای گرفته و وجود دارد. همچنان که در تعریف این جرم آمده است که؛
نسلکشی به افعالی که با هدف تخریب کلی یا جزیی یک گروه ملی، قومی یا نژادی یا مذهبی »
دیهیم، 129،1384 ) همین قضاوت درمورد جنایت ) .« همانند ... ارتکاب مییابد تسرّی پیدا میکند
(Ngeze, علیه بشریت در مواردی که توأم با آزار و اذیت باشد نیز صحیح است. ( 2003, 1071
به عبارتی، آزار و اذیت، زمانی میتواند یکی از کیفیات مشدده محسوب شود که یکی از عناصر
اصلی و اساسی جنایت علیه بشریت نباشد. پرونده واسیلجویچنمونه چنین قضیهای است. در این
در کیفرخواست ادعا شده است که غایت و کارکرد تبعیض آمیز جنایات ارتکابی و گزینش » مورد
بزهدیدگان، بنا بر اصالت قومیشان نوعی کیفیت مشدده را به وجود میآورد. چنین موردی فقط
زمانی مدنظر ماست که جرمی که متهم نسبت به آن مجرم اعلام شده است، خودش مستلزم نوعی
به دنبال این کیفرخواست، شعبه (Vasiljevic, op. cit, 2002, 277) .« قص  د تبعیض آمیز نباشد
شعبه بدوی که درمورد جرم ارتکابیِ قتل، قصد تبعیض آمیز را » تجدیدنظر ابراز عقیده کرده که
84
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
(Vasiljevic, .« به عنوان کیفیتمشدده احتمالی در نظر گرفته استمرتکبهیچ اشتباهی نشده است
زیرا قصد تبعیض آمیز، فی نفسه یکی از عناصر جرم قتل نیست. op. cit, 2004, 171)
4. نحوه برخورد و رفتار مجرمان پس از ارتکاب جنایت
کاملاً واضح است که در خصوص ارتکاب هر نوع جرمی معمولاً با نوعی غفلت مسئولان
( PRADEL, بالادستو رهبران برای مجازاتمرتکبان جنایاتروبه رو هستیم. برخی کیفرشناسان
. نامیدهاند 1 « مشارکت از گذر کوتاهی و غفلت در ارتکاب جرم » 2012, 390 این نوع غفلت را )
ازاین رو آیا ممکن است که این عنوان را یکی از موارد مسئولیت کیفری ناشی از دیگری تلقی
« هیچ شخصی از لحاظ کیفری مسئول نیست مگر در قبالِ افعال خودش » کرد؟ چنانچه بپذیریم که
121 قانون جزای فرانسه)، پسفراگیری و خطرناکی جنایات بینالمللی ایجاب میکند که - (ماده 1
رهبران و افراد مافوقِ مرتکبانِ را مستحق کیفر و مجازات بدانیم. در این مورد، یکی از شعب با
یادآوری مسئولیت موسیچ درمورد ایجاد شرایط زندگی در اردوگاه بازداشتیها و جایی که او
او هیچ کاری برای ممانعت زندان بانان از بدرفتاری با » : مرتکب بدرفتاری شده، معتقد است که
زندانیها و برای مجازات آن ها یا حتی در خصوصتحقیق درمورد رفتارهای آزاردهنده به ویژه
درباره مرگبرخی بازداشت شدگان انجام نداده است، بلکه برعکس، همه چیز حاکی از این است
که او هرگز در این اردوگاه، روز را به شب نرسانده مگر اینکه نسبت به خطر بزرگ رفتارهای
آزاردهنده آگاهی داشت. او روزهای زیادی را به طور مرتب نسبت به دیدار خانواده خود بی تفاوت
بوده و علاوه بر این، نسبتبه تعهداتخود به عنوان رئیساردوگاه بی تفاوتو غافل بوده و نسبتبه
Mucic et .« سرنوشتبازداشت شدگان آسیب پذیر که در آنجا بودند بی توجهی و غفلتکرده است
در واقع مشارکتتوأم با غفلتدر اینجا حکایتاز ( Consort (Célebici camp), op. cit, 1243)
نوعی فضای ذهنی و محسوس دارد که مرتکب، ضمن علم و اطلاع از آنچه پیرامون او می گذرد،
خود را بی تفاوتنشان می دهد.
با همه اوصاف فوق، دادگاه در این پرونده صراحتاً اشارهای به کیفیات مشدده نمی کند. اما
همین اوصاف به صراحت در محاکمه سیکیریکا 2 به عنوان کیفیات مشدده مورد تأیید قرار گرفته
غفلت سیکیریکااز تعهداتشمبنی بر جلوگیری از نفوذ اشخاصخارج » است؛ با این توضیح که
1. La participation par négligence.
2. Sikirika
کیفیات مشدده در فرایند کیفردهیِ جنایات بین المللی 85
از محدوده اردوگاه برای آزاردادن بازداشت شدگان، نوعی کیفیات مشدده را به وجود
در پایان، حتی میتوان درمورد رفتار (Sikirika, 2001, para. 139, 172 et 210) .« میآورد
متهم در برابر دادگاه این سؤال را مطرح کرد که آیا میتوان آن را به عنوان یکی از کیفیات،
مورد توجه قرار داد یا خیر؟ این خصیصه، البته بیشتر به جنبههای خارجی و بیرونی یک جرم
مربوط میشود؛ اگرچه به خوبی میتواند آشکارکننده و نموداری از شخصیتمتهم باشد.
قاعده 77 مقررات آیین دادرسی و ادله دادگاه های کیفری بینالمللی اختصاصی مورد فوق را
که میتواند دربرگیرنده اَشکال متعددی از کیفیاتمشدده باشد در نظر « توهین به دادگاه » زیر عنوان
گرفته است. این رفتار میتواند موجب اختلالهای احتمالی در صحن دادگاه توسط متهم شود. این
نوع رفتارها که ممکن است بتوان آن را به عنوان یکی از عناصر مؤثر در محکومیت متهم در نظر
( Célebici, op. cit, گرفت به شکل یکی از کیفیات مشدده مورد توجه قرار گرفته است
( Idem, . 1998, 1217 که در این خصوصپرونده موسیچنمونه خوبی برای تشریح به نظر میرسد )
para. 1244 et 1251)
نتیجه
امروزه که پس از تجربه مداخله قضایی شورای امنیت در تشکیل دادگاه های کیفری
بین المللی موقت یوگسلاوی و رواندا و دادگاه های کیفری مختلط با نوعی بازخورد نسبی و
مثبت این تجربه در مبارزه با بی کیفرمانی مجرمان و بزهکاران بین المللی مواجهیم، بدیهی است
که این جبهه به دنبال تقویت موضع خود در فرایند کیفردهی مجرمان بینالمللی و بهره برداری
بیشتر از خصیصه ها و کارکردهای ارعابی و بازدارندگی کیفرهای بین المللی باشد. از این رو،
مطالعه انجام شده نشان داد که کیفیات مشددة کیفر پساز دسته بندی و احراز موجودیت قانونی
و رویه ای شان در خصوص جنایات بین المللی می توانند در تقویت جبهه پیش گفته مؤثر بوده و
هم زمان به عنوان ابزار  اعمال اصل تناسب، عدالت کیفری را دقیق تر اجرا کند. در جریان بررسی
صورت گرفته از مجموعه متون کیفری بین المللی اعم از پیشینه دادگاه های اختصاصی و اسناد
دیوان کیفری بین المللی به چهار دسته از کیفیات مشدده برمی خوریم: بی رحمی و خشونت
بزهکار؛ موقعیت اجتماعی مجرم بین المللی، وضعیت روانی وی؛ و سرانجام رفتارهای او پساز
ارتکاب جرم. نکته جدی در این کیفیات مشدده قانونی و قضایی، قابل مناقشه بودن تعداد و
مصادیقشان است. به عبارت دقیق تر، اگرچه اساسنامه دادگاه های یوگسلاوی و رواندا و مقررات
86
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
آیین دادرسی شان به این کیفیات اشاره ای ندارند اما برعکس، رویه قضایی آن ها مفصلاً
موضوع را به بحث گذاشته و گو اینکه این رویه چندان هم در تقویت قانونگذاری در دیوان
کیفری بین المللی مفید و مورد توجه واقع نشده است. لذا به نظر ما اولاً، سیاهه این کیفیات در
دیوان، کامل و دقیق نیست و دوم اینکه رویه دادگاه های یوگسلاوی و رواندا نشان داد که در
دیوان کیفری بین المللی نیز چه بسا بسته به نوع پرونده های مختلف، تشخیص مصادیق کیفیات
مشدده، متفاوت و متنوع باشد. به علاوه، مشخصشد که در خصوصتفاوت هر کیفیت مشدده
در میزان تشدید احتمالیِ تحمیلی، هم ابهام وجود دارد و هم اینکه میزان تشدید می تواند
متفاوت بوده و کم و زیاد شود. لذا به نظر می رسد اساسنامه دیوان باید در بخش کیفرها توجه
ویژه ای به این کیفیات کرده و همچنین موقعیت آن ها را در مقررات آیین دادرسی و ادله،
تقویت و روشن تر نماید. این امر می تواند به تقوی  ت رعایت اصل تناسب و همچنین تقویت اصل
قانونی بودن جرایم و مجازات های بین المللی کمکنماید.
 
 
- آشوری،محمد؛ عظیم زاده، شادی.( 1392 ). جایگاه پرونده شخصیت در فرایند پیشگیری از پایدارشدن بزهکاری جوانان، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
- دیهیم، علیرضا.( 1384 ). درآمدی بر حقوق کیفری بین المللی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه .
- رابرتسون، جفری.( 1383 ). جنایات علیه بشریت. گروه پژوهشی ترجمه دانشگاه علوم
اسلامی رضوی، زیر نظر دکتر حسین میرمحمدصادقی .
- رایجیان اصلی، مهرداد.( 1384 ). بزه دیده شناسی حمایتی در پرتو اعلامیه اصول بنیادی
. عدالت برای بزه دیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت. مجله پژوهشهای حقوقی، شماره 7
جرم انگاری سوءاستفاده از قدرت با محوریت مفهوم نسل زدایی » .(1391). ........................... -
. مجله تحقیقاتحقوقی، شماره 58 ،« و بزه دیدگی آن از دیدگاه حقوق جنایی بین المللی
- رحمدل، منصور.( 1388 ). منع تشدید مجازاتدر مرحله تجدیدنظر، مجله حقوقی دادگستری،
. شماره 67
،« افشاگری دو دختر فراری از اسارت داعش »، - سایت خبری فرارو.( 1393 ). صفحه نخست
9 مهر.
نقش نژاد و مذهب قربانی جرم در تعیین مجازات در » .( - سبزواری نژاد، حجت.( 1389
. مجله حقوقی دادگستری، شماره 71 ،« قوانین کیفری ایران و انگلستان
- شاملو، باقر؛ گوزلی، مهدی.( 1390 ). پرونده شخصیت در حقوق کیفری ایران و فرانسه،
. مجله آموزههای حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره 2
- صانعی، پرویز. ( 1372 ) . حقوق جزای عمومی. جلد اول، چاپ پنجم، تهران: گنج دانش.
- کیانی، حبیب ا... .( 1384 ). اعلامیه اصول اساسی عدالت برای قربانیان جرم و سوء استفاده
. از قدرت، فصلنامه حقوقی گواه، شماره 5
- کیتی، شیایزری؛ کریانگ، ساک.( 1383 ). حقوق بین المللی کیفری. ترجمه: بهنام
یوسفیان و محمد اسماعیلی، تهران: سمت.
- محمدنسل، غلامرضا.( 1385 ). مجموعه مقررات دیوان بین المللی کیفری. تهران: دادگستر. 88
فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره ششم، بهار 1393
- محمودی جانکی، فیروز؛ مرادی حسن آبادی، محسن.( 1390 ). افکار عمومی و کیفری گرایی.
مجله مطالعاتحقوقی، شماره دوم .
- مؤذنزادگان، حسنعلی.( 1389 ). پرونده شخصیتمتهمان و ضرورت تشکیل آن در مرحله
. تحقیقات مقدماتی دادرسی کیفری. مجله پژوهشحقوق، شماره 30
- نوری، سیدمسعود.( 1390 ). تبعیضعلیه کودکان؛ تأملی در مفهوم، تلاشی برای تعریفاز
. مجله حقوق تطبیقی، شماره 1 .« رهگذر مطالعه تطبیقی اسناد بین المللی حقوق بشر
- واعظی، میرزامحمد؛ قبولی درافشان، سیدمحمدتقی.( 1389 ). تأملی در تکرار جرم در فقه
. 1/ امامیه و حقوق ایران. مجله مطالعات اسلامی: فقه و اصول، سال 42 شماره 84
-Céline COQUIN, Le concept de proportionnalité en droit pénal, Thèse,
Université de Poitiers, 2001.
-CORNU, Gérard. Vocabulaire juridique. Puf, 2005.
-Jean PRADEL, Droit pénal général, Dalloz, 2012.
-Théodore PAPATHEODOROU, L’individualisation des sanctions pénales
et ses contraintes, Thèse, Université de Poitiers, 1992.
-Yves MAYAUD, Droit pénal général. Puf, 2007
- Affaire Akayesu, n° ICTR-96-4, TPIR, Décision relative à la
condamnation, 2 octobre 1998, para. 36.
- Affaire Akayesu, n° ICTR-96-4-T, TPIR, sentence, Chambre de première
instance I, 2 octobre 1998, sans paragraphe; Affaire Rutaganda n° ICTR-96-3-A,
TPIR, Arrêt: réexamen de la peine, Chambre d’appel, para. 1097.
- Affaire Akayesu, n° ICTR-96-4-T, TPIR, Sentence, Chambre de première
instance I 2 octobre 1998, para. 38.
- Affaire Biljana Plavsic n° IT-00-39&40/1-S, TPIY, Jugement portant
condamnation, Chambre de première instance, 27 février 2003, para. 54, p. 22.
- Affaire Célebici n° IT-96-21-A, TPIR, Arrêt, Chambre de première
instance, 20 février 2001.
- Affaire Célebici, n° IT-96-21, op. cit, 16 novembre 1998, Para. 847.
- Affaire Erdomovic op. cit, 5 mars 1998, para. 15.
- Affaire Erdomovic, 29 novembre 1996, op. cit, para. 45.
- Affaire Gacumbitisi, n° TPIR-2001-64-T, Jugement, Chambre de première
instance III, 17 juin 2004, para. 339.
- Affaire Jean Kambanda n° ICTR-97-23-S, TPIR, Jugement portant
condamnation, Chambre I, 4 septembre 1998, para. 39, ii). Voir aussi : AffaireMiodrag Jokic, op. cit, 18 mars 2004, para. 59, p. 19.
- Affaire Kayishema, n° ICTR-95-1, TPIR, Arrêt, , Décision de la Chambre
d'appel,1 juin 2001, para. 361.
- Affaire Kayshema, n° ICTR-95-1, Jugement, Chambre de première instance II, 21 mai 1999, para. 14.
- Affaire Kristic, n° IT-98-33, TPIY, Jugement, Chambre de première
Instance, 2 août 2001, Para. 710.
- Affaire Kristic, n° IT-98-33-A, TPIY, Arrêt, Chambre d’appel,19 avril 2004, para. 256.
- Affaire Kristic, op. cit, 2 août 2001, Para. 711.
- Affaire Kronjelas, n° IT-97-25, TPIY, Jugement, Chambre de première
instance II,15 mas 2002, para. 514 et 517.
- Affaire Kunarac n° IT-96-23/1-A, TPIY, Arrêt, Chambre d’appel,12 juin 2002, para. 357 ; Affaire Tadic, n° IT-94-1-A, Arrêt, 15 juillet 1999, para. 305.
- Affaire Kvocka, n° IT-98-30, TPIY, Jugement, Chambre de première
Instance,2 novembre 2001, para. 705;
- Affaire Momir Nikolic n° IT-02-60/1-S,TPIY, Jugement portant
condamnation, Chambre de première instance A, 2 décembre 2003, para. 132, p. 51.
- Affaire Mucic et Consort (Célebici camp), op. cit, 1268.
- Affaire Ngeze, n° ICTR-99-52-T, TPIR, Jugement et sentence, Chambre de
première instance, 3 décembre 2003, para. 1071
- Affaire Obrenovic, n° IT-02-60/2-S, TPIY, Jugement portant condamnation,
Chambre de première instance I, section A,10 décembre 2003.
- Affaire Rutaganda, n° ICT-R-96-3, Jugement et sentence, Chambre de
première instance I, 6 décembre 1999, para. 470.
- Affaire Ruzindana, n° ICTR-95-1,TPIR, Jugement ; Verdict ; sentence,
Chambre de première instance II,21 mai 1999.
- Affaire Serushago, ICTR-98-39-S, Sentence, Chambre de première instance
I, 5 février 1999, para. 30.
- Affaire Sikirika, n° IT-95-8, TPIY, Jugement portant condamnation,
Chambre de première instance,13 novembre 2001, para. 139, 172 et 210.
- Affaire Todorovic, op. cit,31 juillet 2001.
- Affaire Vasiljevic op. cit, 29 novembre 2002.
- Affaire Tadic n ° IT-94-1-T, TPIY, Jugement relatif à la sentence, Chambre
de première instance, 14 juillet 1997, para. 56-57.
- Kambanda ICTR-97-23, TPIR, Jugement et sentence, Chambre de
première instance I, 4 septembre 1998, para. 44
- Serushango ICTR-98-39, Sentence, Chambre de première instance I, 5
février 1999, para. 41.