آیین دادرسی کیفری
حسین گلدوزیان
چکیده
علیرغم اینکه بازجویی و پرسش و پاسخهای اولیه از بزهدیده در فرایند تحقیقات مقدماتی نقش پررنگی در کشف جرایم دارد، لکن ویژگیهای فیزیکی و ذهنی بازجو و چگونگی فرایند بازجویی از موضوعات مغفول نوشتگان فارسی در حقوق کیفری است. اگر مخاطبِ بازجو، کودک بزهدیده و نوع جرم، جنسی باشد، نحوه گرفتن اطلاعات، حساسیت بسیار بالاتری را میطلبد؛ ...
بیشتر
علیرغم اینکه بازجویی و پرسش و پاسخهای اولیه از بزهدیده در فرایند تحقیقات مقدماتی نقش پررنگی در کشف جرایم دارد، لکن ویژگیهای فیزیکی و ذهنی بازجو و چگونگی فرایند بازجویی از موضوعات مغفول نوشتگان فارسی در حقوق کیفری است. اگر مخاطبِ بازجو، کودک بزهدیده و نوع جرم، جنسی باشد، نحوه گرفتن اطلاعات، حساسیت بسیار بالاتری را میطلبد؛ چرا که بزهدیدگی کودک را در شرایط اضطراب آمیزی قرار میدهد که بر تحولات شناختی وی اثر میگذارد، شرایط رشدی و فیزیکی کودک اجازه یادآوری و آگاهی کامل را به وی نمیدهد و جرم جنسی که فاقد نشانه است و احساس شرم برای کودک به وجود میآورد، او را از بیان جزیی اطلاعات منصرف میکند. این مقاله بر آن بوده است تا با روش توصیفی- تحلیلی به این سوال پاسخ دهد که برای کشف بزهدیدگی کودکان متمرکز بر بزهدیدگان جنسی چه الزاماتی در فرایند بازجویی در مرحله تحقیقات مقدماتی بایستی مدنظر قرار گیرد؟ زن بودن بازجو جهت افزایش صمیمیت، دیدن آموزشهای لازم توسط وی، کسب اطلاعات لازم پیش از جلسه در مورد شخصیت بزهدیده برای ارتباطگیری مناسب با کودک و پیش بردن بازجویی بر مبنای پروتکل از نتایج تحقیق و پرسش به پاسخ مذکور میباشد.
علی حسین نجفی ابرند آبادی؛ حسین گلدوزیان
چکیده
یکی از نظریههای جرمشناسیِ انتقادی که از دهه 1990 میلادی متولد شد و تبیینی نظاممند از پستمدرنیسم را وارد نوشتگان جرمشناسی کرد، جرمشناسی پستمدرن یا التقاطی است. بر خلاف گونههای شکاکانه پستمدرنیسم که به علومانسانی و اجتماعی نفوذ کرده است، جرمشناسی پستمدرن یک رویکرد مثبت ارائه میکند و به رغم پذیرفتن انتقادات پستمدرنیسم ...
بیشتر
یکی از نظریههای جرمشناسیِ انتقادی که از دهه 1990 میلادی متولد شد و تبیینی نظاممند از پستمدرنیسم را وارد نوشتگان جرمشناسی کرد، جرمشناسی پستمدرن یا التقاطی است. بر خلاف گونههای شکاکانه پستمدرنیسم که به علومانسانی و اجتماعی نفوذ کرده است، جرمشناسی پستمدرن یک رویکرد مثبت ارائه میکند و به رغم پذیرفتن انتقادات پستمدرنیسم بر مدرنیسم و بطور خاص تجربهگرایی تحققی(اثباتی)، باوری به پوچانگاری و ذهنگرایی ندارد. این نظریه، خوانشهای تکساحتی از جرم که در جرمشناسیهای پیش از خود وجود داشته است را نمیپذیرد و با ترکیب نظریههای مختلف از رشتههای علمی گوناگون و استفاده ازتمام رودهای فکری که به دریای پستمدرنیسم میریزند، سعی در تحلیلی همه جانبه دارد. نگاه به جرم به عنوان یک واقعیت اجتماعی در این نظریه جایی ندارد و جرمشناسان پست مدرن بر این باورند که به علت پیچیده بودن روابط انسانی و اجتماعی، به نظریههای پیچیده علتشناختی مانند نظریه آشوب نیز نیاز است. در پست مدرنیسم علت جرم، خطی و قابل پیش بینی نیست بلکه حساس به شرایط اولیه و غیر قابل پیش بینی دقیق است. بدینسان به روش تحلیلی-توصیفی برآنیم تا به واکاوی و تحلیل ابعاد نظری و فکری جرمشناسی پستمدرن در مورد جرم، اعم از مفهوم شناسی و علتشناسی، بپردازیم.