جامعه شناسی کیفری
امیر خادمی؛ سید محمد جواد ساداتی؛ عبدالرضا جوان جعفری
چکیده
گفتمان کیفری در ایران پساانقلاب، دو دورهی متفاوت را تجربه کرده است؛ نخست، گفتمان گناهواره و برقراری پیوند بین جرم و گناه در دههی نخست انقلاب و سپس گفتمان فنی در دهههای بعد. در دههی نخست انقلاب، با ایجاد پیوند میان جرم و گناه رفتارهایی مانند شرب خمر، لواط، قوادی و بیحجابی جرمانگاری شدند و همچنین به تبع آن کیفرهای ...
بیشتر
گفتمان کیفری در ایران پساانقلاب، دو دورهی متفاوت را تجربه کرده است؛ نخست، گفتمان گناهواره و برقراری پیوند بین جرم و گناه در دههی نخست انقلاب و سپس گفتمان فنی در دهههای بعد. در دههی نخست انقلاب، با ایجاد پیوند میان جرم و گناه رفتارهایی مانند شرب خمر، لواط، قوادی و بیحجابی جرمانگاری شدند و همچنین به تبع آن کیفرهای شرعی نیز به متن قوانین موضوعه راه پیدا کردند. برقراری پیوند مذکور نشان از گناهواره بودن گفتمان کیفری در این دهه دارد. ارتکاب جرم در گفتمان گناهواره از رهگذر برقراری پیوند میان جرم و گناه به مثابهی تقابل با ارادهی خداوند و کیفر نیز به منزلهی واکنشی جهت احیاء ارادهی الهی به تصویر کشیده شد. در دهههای بعد، قرائتها از رفتار مجرمانه تا حدود قابلتوجهی تغییر کرد. زینپس قرائتی فنی از جرم ارائه گشت و رفتار مجرمانه به منزلهی رفتاری در جهت نقض نظم اجتماعی موجود و نمادی از بیاحترامی به ارزشهای جامعه تلقی شد. بدین ترتیب، کیفر نیز به مثابهی پاسخی فنی در مقابل بزهکاری به تصویر کشیده شد. هرچند در مطالعات مرسوم حقوق کیفری علت این گذار به منزلهی جلوهای از پررنگ شدن اندیشهی اصلاح و بازپروری پنداشته میشود، اما ملاحظات جامعهشناختی پژوهش پیشرو اثبات میکند که تحولات گفتمانی نسبت به جرم پیوند نهانی با مناسبات ساختاری قدرت، تحول در اشکال کنترل اجتماعی و تحولات ساختاری جامعه برقرار میکند.