حبیب سریانی؛ اعظم مهدویپور؛ راحله سید مرتضیحسینی
چکیده
مطالعات بزهدیدهشناختی مبتنی بر واقعیّات زندگی اجتماعی حاکی از نقش مؤثّر و شتابدهندة مجنیٌعلیه در بسیاری از جرایم منجر به قتل است. میزان مجازات مجرم نیز بایستی با لحاظ اوضاع و احوال ارتکاب عمل و متناسب با میزان مسئولیّت او معیّن شود؛ در حالی که در قانون مجازات اسلامی، تحریک بزهدیده که گاه دارای تقصیر بیشتری نسبت به بزهکار ...
بیشتر
مطالعات بزهدیدهشناختی مبتنی بر واقعیّات زندگی اجتماعی حاکی از نقش مؤثّر و شتابدهندة مجنیٌعلیه در بسیاری از جرایم منجر به قتل است. میزان مجازات مجرم نیز بایستی با لحاظ اوضاع و احوال ارتکاب عمل و متناسب با میزان مسئولیّت او معیّن شود؛ در حالی که در قانون مجازات اسلامی، تحریک بزهدیده که گاه دارای تقصیر بیشتری نسبت به بزهکار است، نقشی در قصاص نداشته و تنها به عنوان یکی از کیفیّات مخفّفه به مجازاتهای تعزیری اختصاص یافته است. این پژوهش درصدد است به روش توصیفی و تحلیلی و با عنایت به بکارگیری دستاوردهای دانش بزهدیدهشناسی و ضرورت پویایی فقه جزایی، موضوع عذر برانگیختگی را مورد بازپژوهی فقهی حقوقی قرار دهد. نتایج حاصل از تحلیل برخی روایات باب قصاص همچون صحیح سلیمان بن خالد و صحیح حلبی با نگرشی نوین، حاکی از نقش تحریک مؤثّر مجنیٌعلیه در سقوط قصاص است. بر اساس یافتههای این پژوهش ضروری است به شروط عمومی قصاص در مادّة 301 ق.م.ا تبصرهای اضافه شود که مجنیٌعلیه تنها در صورتی دارای حقّ قصاص باشد که خود آغازگر تعدّی و عامل تحریک جانی نبوده باشد.