Document Type : Research Paper
Author
Abstract
Serial murder is definitely a crime in the criminal law. According to
Iran’s Penal Code, it is considered as a multiple murder under a retaliation,
blood money and discretionary punishments. In criminal responses against it,
the criminal justice systems have different sanctions while dealing with it.
Serial killers are not psychologically healthy while bearing criminal
responsibility. However, the extent of their mental disease (psychosis) will
invoke insanity defense. In Iran, serial killers never manage to use the
insanity defense; therefore, they have always been sentenced to the
maximum penalty of the law. The same procedure – except in rare cases –
occurs in other countries. In fact, in serial murder, due to the type and the
severity of the offenses committed and caused by the widespread fear and
death in the community, a stricter criminal policy has always been adopted
toward a serial killer.
Keywords
مقدمه
در قتل سریالی، فرد چندین نفر را طی فواصل زمانی به قتل میرساند. صرف نظر از این
که قتل سریالی اساسا مفهومی روانشناختی و 1جرم شناختی اسـت تـا حقـوقی ،1 Fماهیـت قتـل
سریالی از بعد حقوق کیفری و واکنش نظام عـدالت کیفـری نسـبت بـه مرتکبـان آن مسـئله
قابل تأملی است. از نظر حقوق کیفری میتوان قتل سـریالی را از سـه جهـت مـورد بررسـی
قرار داد: اول، این که عنوان مجرمانه قاتلی که بـه نحـو سـریالی مرتکـب قتـلهـای عمـدی
متعدد شده است چیست و آیا از نظر ارکان تشکیل دهنده جـرم، مسـتقل و متفـاوت از قتـل
عمد واحد است؟ دوم، مسئولیت کیفری قاتل سریالی، به ویژه از حیث امکان یا عدم امکان
اسـتفاده وی از دفـاع جنـون ویـا بیمـاری روانـی-کـه عمـدتا از بیمـاران روانـی دسـته روان
رنجوری )نوروز( هستند- وجود دارد؟ سوم، سیاست کیفری اتخاذ شده و بهطور کلی نظـام
کیفر دهی در قبال قاتلان سریالی بـه چـه کیفیتـی اسـت. در ایـن پـژوهش، مسـائل فـوق بـا
بررسی وضعیت روانی قاتل سریالی از منظر علم روانپزشکی و با مبنا قرار دادن آن، بررسـی
خواهد شد. پس از آن در ضمن تحلیل نظری موضوع، رویه جاری در نظام عدالت کیفـری
نیز مورد توجه قرار میگیرد.
بررسی وضعیت روانی قاتل سریالی از نظر روان پزشکی
بیماری روانی از نظر روان پزشکی ، دارای مفهومی عام است که همه اخـتلالات روانـی
را در بر میگیـرد؛ اخـتلالات جنسـی، اخـتلالات شخصـیتی، اسـکیزوفرنیا، اخـتلال هویـت
تجزیهای از زیر مجموعه های بیمـاری روانـی محسـوب مـیشـوند. بیمـاری هـای روانـی از
2سویی خود بـه دو نـوع کلـی سـایکوز) 3 2 Fروان پریشـی( و نـوروز) 3 Fروان رنجـوری( تقسـیم
میشوند؛ با این توضیح که در اختلالات نوع اول، شخص نسبت بـه بیمـاری خـود و وقـایع
.1شایان ذکر است مفهوم قتل سریالی، ارکان اختصاصی و تمایز آن با مفاهیم مشابه، موضوع تحقیقی مستقل است که
تحت عنوان مفهوم شناسی قتل سریالی تحریر شده است. در مقاله یادشده چنین تعریفی از قتل سریالی ارائه شده است:
» قتل سریالی، قتل غیرقانونی و عمدی سه نفر یا بیشتر توسط مجرم یا مجرمان یک گروه، طی وقایع و دفعات جداگانه
و با انگیزههای شخصی است« برای مطالعه بیشتر ن.ک. معظمی، شهلا و جمشید غلاملو، بهار ،1391مفهوم شناسی قتل
سریالی، فصلنامه دانش انتظامی.
2. Psychosis
3. Neurosis
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 165
پیرامونش شناخت و آگاهی ندارد و ارتباط او با واقعیت قطع و گسسته است؛ در این حالت
فرد دچار هذیان و توهم بوده و به اصطلاح فاقـد واقعیـت سـنجی اسـت. )سـادوک، ،1383
ص (27بیماری اسکیزوفرنیا از مصادیق بارز این دسته به شمار مـیرود. بـر خـلاف بیمـاران
نوع اول ، بیماران نوع دوم ، نسبت به واقعیات اطرافشان شناخت و آگاهی دارند.
مطالعات متعدد نشان میدهند قاتلان سریالی بیمـار روانـی هسـتند و از انـواع اخـتلالات
روانی رنج میبرند. اما واقعیت این است که اختلالات روانی قاتلان سریالی اغلـب از انـواع
اختلالات دسته دوم، یعنی روان رنجوری )نوروز( بوده و آنها ارتبـاط کـاملی را بـا واقعیـت
پیرامون خود دارند، و علایم هذیان و توهم به ندرت در آنها مشاهده میشود. از این منظـر
میتوان اختلالات روانی عمده قاتلان سریالی را با رعایت اختصار به نحو ذیل تقسـیمبنـدی
کرد:
اختلالات شخصیتی
ناهنجــاریهــای زیســتی و بیمــاریهــای شــدید روانــی در قــاتلان ســریالی بــهنــدرت
یافـت مـیشـوند. لکـن، اغلـب برخـی از فراینـدهای آسـیبشـناختی در آنهـا وجـود دارد.
شایعترین عامل روانشناختی که در قاتلان سریالی مشـاهده مـیشـود، اخـتلالات شخصـیتی
اســت .1 F4اخــتلال شخصــیت عبــارت اســت از: ســبکهــای رفتــاری دوامدار، ناســازگار و
انعطافناپذیر نسـبت بـه محـیط )کریمـی، ،1388ص 2 F. 5 (232مجرمـان سـریالی کـه جـرایم
طرحریزی شده را مرتکب میشوند، معمولاً دچار اختلالات جامعه 6ستیزی 7 ،3 Fخودشیفتگی،4 F
.1جهت مطالعه بیشتر درخصوص نقش اختلالات شخصیتی در وقوع قتلهای سریالی ن.ک: غلاملو، جمشید،
علتشناسی قتلهای سریالی بر مبنای اختلالات شخصیتی، فصلنامه حقوق پزشکی، بهار .1390
.2گرچه اختلالات شخصیت ممکن است در بسیاری از موارد مانع شادی و موفقیت شخص بشوند ولی امکان دارد
که در بعضی از موقعیتها و موارد سودمند باشند. مثلاً فرد وسواسی ممکن است برای مشاغلی که نیاز به دقت زیاد و
توجه به جزئیات دارد، مانند حسابداری، مناسب باشد. یا کسی که دچار سوءظن شدید است )شخصیت پارانوئیدی(
امکان دارد برای مشاغلی که مستلزم کشف جرم است، بسیار مناسب باشد )آزاد، ،1387ص .(277
3. psychopathic
(Narcissistic) .4ویژگی اصلی این اختلال عبارت است از: احساس عجیب و بیگانهوار فرد نسبت به اهمیت
خویشتن. در این اختلال، فرد از طریق خیالپردازیهای نامحدود دربارة موفقیت، قدرت و زیبائی دچار خودمجذوبی
دائمی است که از طریق رفتارهای نمایشی و بازیگری برای مورد تحسین واقع شدن جلوهگر میشود. انتقادگرائی و
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
166فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
8ضداجتماعی 1 Fو دیگر اختلالات شخصیتی هستند که موجب بی سازمانی افکار و رفتارشـان
.(Schlesinger, 2004, p. 26 ) 2 F شود9 نمی
اختلالات جنسی
بر مبنای 3DSM-IV10Fاختلالات جنسی، به دو دسته اخـتلالات کنشـی جنسـی و پارافیلیـا
تقسیم میشوند. اخـتلالات دسـته اول کـه مـواردی ماننـد اخـتلالات میـل جنسـی، اخـتلال
نعوظی در مرد را شامل میشود، به لحاظ محتوایی از موضوع بحث خارجاند. از ایـن رو در
این قسـمت، اخـتلال جنسـی دسـته دوم- پارافیلیـا )نابهنجـاری جنسـی(- مـورد بحـث قـرار
میگیرد. پارافیلیا )ناهنجاری جنسی(، در برگیرنده افرادی است که علایق جنسـی آنهـا در
درجه اول متوجه موضوعات غیر انسـانی یـا اعمـالی اسـت کـه معمـولا بـا مقاربـت جنسـی
رابطهای ندارد، یا مقاربت تحت شرایط عجیب و غیر عادی است. این اختلال مشتمل اسـت
بر: عورت نمایی، یادگار خواهی، مالش، بچه بـازی، مازوخیسـم جنسـی، سادیسـم جنسـی،
نکروفیلیا، آدم خواری، خون خواری و نظر بازی.)سادوک، همان، ص 4 F( 11 39از نمونـههـای
داخلی میتوان غلامرضـا خوشـرو، اصـغر بروجـردی و مجیـد سـالک محمـودی را قـاتلان
بیتفاوتی نسبت به دیگران، و احساس دائمی تهدید نسبت به عزتنفس در این افراد موجب پاسخهای اغراقآمیز به
صورت خشم، شرم، تحقیر، و پوچی میشود)آزاد، ،1387ص(285
(antisocial) .1نشانة مشخص این اختلال عبارت است از: یک نگرش درندهخوئی نسبت به دیگران و بیاحساسی
مزمن و بیتفاوتی نسبت به حقوق آنان که به صورت دروغ، دزدی، کلاهبرداری و سوءرفتار جلوهگر میشود. ارتباط
با شخصیتهای ضد اجتماعی ممکن است خطرات آشکاری به همراه داشته باشد.)آزاد، همان، ص (287باید گفت
که دو اصطلاح جامعه ستیز و ضد اجتماعی مترادف هم هستند ولی ضداجتماعی در حال حاضر مورد استفاده قرار
میگیرد.
.2برای نمونه، اختلال روانی بیجه، قاتل سریالی ایرانی، از نوع اختلالات شخصیتی به نظر میرسد. جهت مطالعه بیشتر
.107-123، ص1389 ،ن.ک. غلاملو
The Diagnostic and Statistical Manual of : . راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی3
Mental Disorders
.4باید گفت که موارد نکروفیلیا، آدم خواری و خون خواری، از نظر DSM-IVجزو اختلالات جنسی طبقهبندی
نشده قرار داده شده اند، که کلیه ویژگیهای پارافیلیا را ندارند، مع الوصف قرار دادن آنها در زیر مجموعه پارافیلیا به
عنوان یکی از نابهنجاریهای جنسی فاقد اشکال است. جهت مطالعه بیشتر ن.ک. غلاملو، جمشید، ،1389مطالعه جرم
شناختی پدیده قتلهای سریالی، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران.
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 167
12سریالی دارای اختلالات جنسی به ویژه از نوع سادیسـم جنسـی دانسـت. 1Fاصـغر بروجـردی
پسر بچهها و غلامرضا خوشرو زنها را پس از تجاوز جنسی و شکنجه به قتل میرساندند.
اسکیزوفرنیا
13اسکیزوفرنیا 2 Fیکی از بارزترین اختلالات از نـوع روان پریشـی )سـایکوز( اسـت کـه بـه
صورت سردرگمی در تفکر و قطع ارتباط با دنیای اطراف و گریز از واقعیت و در خود فرو
رفتن تظاهر میکند.)ستوده، ،1387ص (116در زنان ومردان به طور برابر اتفـاق مـیافتـد و
معمولا درسنین 15تا 35نمایان میشود. این بیماری بیانگر یک جـزء ژنتیکـی مهـم اسـت ،
به این صورت که شخص ممکن اسـت بـه طـور ذاتـی بـه سـمت آن گـرایش داشـته باشـد.
اسکیزوفرنیا اغلب موجب بروز فشاری مـیشـود کـه شـخص را بـه سـمت وهـم و خیـالات
هدایت میکند و رابطه او را با واقعیت دچار آشفتگی میکند. برای مثـال، قاتـل راهآهـن،3 F14
»آنجل ماترینورسندز ،4 F« 15ادعا میکرد که در تجاوز جنسی و قتل 9نفـر تعهـد و وظیفـهای را
احساس میکرده است، زیرا که آنها وحشی و حیوان بودهاند. همچنـین رسـندز معتقـد بـود
که او در حال خواب میتوانسته مسافرت کند ونامرئی شود. او فکر میکـرد کـه علتـی کـه
پلیس نتوانسته بود اورا درطی دو سال دستگیر کند به خاطر سرعت مافوق انسانی و حمایـت
خدا بود. با این حال، هیأت منصفه دفاع جنون وی را رد کرد و وی در نهایت بـه قتـل عمـد
16درجه نخستF
5
.(Ramsland, 2007, p. 58) محکوم شد
.1شاید بتوان مجید سالک محمودی را مخوفترین قاتل سریالی ایران نامید. وی در طول سالهای 1359الی ،1364
49زن را پس از تجاوز وآزارو اذیت به قتل رساند و قبل از صدور رای در زندان خود کشی کرد. او علت قتلهایش
را تنفر از زنان عنوان میکرد و این تنفر را ناشی از طلاق همسرش پس از ورشکستگی مالی میدانست. غلامرضا
خوشرو نیز 9زن را پس از آزارو اذیت جنسی به قتل رساند و در سال 1376در تهران ودر ملاء عام اعدام شد. نک:
روزنامه اعتماد مورخ - 1387.5.3اصغر بروجردی 33پسر بچه را پس از آزارو اذیت جنسی به قتل رساند و در سال
1313در تهران در ملاء عام به دار مجازات آویخته شد. ن.ک. / Www.fa.wikipedia.org/wikiاصغر
بروجردی
2. Schizophrenia
3. Railway Killer
4. Angel Maturino Resendez
5. First-degree murder
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
168فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
دلایل علمی نشان میدهد که علت بروز اسـکیزوفرنیا، هـم نابهنجـاری سـاختاری و هـم
شیمیایی مغز است. نخستین علایم این بیمـاری شـامل احسـاس تـنش، پریشـانی خـواب و از
دست دادن احساس بوده و در مراحل شدیدتر، توهمات، تجسـمات و یـا اخـتلال درگفتـار
میباشد. با این بیماری برخی از افراد به تمایلات خشونت آمیز متمایـل مـیشـوند؛ بـه ویـژه
آنهایی که توهمات الهامی 1 F17را تجربه میکنند ).(Ibid, p.59
اختلال روانی دیگری که میتوانـد جنبـه روان پریشـی داشـته باشـد، اخـتلال خلقـی دو
18قطبی 2 Fاست که برخی آن را تحت اختلال شیدایی- 19افسـردگی 3 Fمـیشناسـند. اگرچـه شـاید
این بیمـاران بـه افسـردگی شـدید مبـتلا شـوند، امـا برخـی اوقـات دچـار توهمـات و افکـار
خودکشی میشوند. ممکن است که آنها در طول هر مرحله صداهایی را بشنوند، اما در بـین
هرمرحله، شاید که احساس عادی 20داشته باشند) 4 Fسادوک، همان، ص.(119
در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا خشونت اغلب در طول دوره روانپریشی ارتکاب میافتـد.
برخی معتقدند که این تبیین در خصوص قـاتلان سـریالی صـدق مـیکنـد. بـا وجـود اینکـه
برخی از قتلهای واحد میتواند به دلیل جنون آنی ناشی از اسکیزوفرنیا باشد، بـا ایـن حـال
نمونه موثقی از اسکیزوفرنیا که موجب ارتکاب قتلهای سریالی شـود مشـاهده نشـده اسـت
.(Hickey,1997, in Castle, 2002 ,456)
اختلال هویت تجزیهای
نوع دیگر از بیماریهای روانی که در تبیین قتلهـای سـریالی مـورد توجـه قـرار گرفتـه
اسـت، اخـتلالات تجزیـه 21ای 5 Fاسـت. یکـی از ایـن بیمـاریهـا، اخـتلال هویـت تجزیـه 22ای6 F
)دیایدی( است که تحت عنوان اخـتلال چندشخصـیتی نیـز شـناخته مـیشـود. دیایدی،
وجود دو یا چند شخصیت مختلف در یک فرد توصیف شده است. درتعریف ایـن اخـتلال
آمده است: »اختلال هویت تجزیهای، شخصیتهای مجزا و مشخص در یک فرد، کـه هـر
1. command hallucinations
2. bipolar affective disorder
3. manic-depressive disorder
.4حسب تشخیص پزشک معالج سعید حنایی، وی مبتلا به بیماری روانی دوقطبی یا شور-افسردگی بود. با این حال،
حنایی به دلیل قتل 16زن در مشهد به کیفر قصاص محکوم و اعدام شد. )ن.ک. روزنامه ایران (1380/8/5
5. dissociative disorders
6. dissociative identity disorder (DID)
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 169
یک از آنها وقتی فعال است، بر شخصیتهای دیگر مسـلط اسـت، و نگـرش هـا، رفتـار، و
قضاوت نسبت به خود را تحت تاثیر قرار میدهد، به گونهای که انگار شخصیتهـای دیگـر
وجود ندارد.« )سادوک، همان، ص.(161
اگرچه صحت دیای دی هنوز قابل بحث است اما دربرخـی از مجرمـان مشـاهده شـده
است. برخی از قاتلان سریالی برای رهایی از مسئولیت ادعـا کـردهانـد کـه چنـد شخصـیت
گوناگون داشتهاند. برای مثال »جان وین گسی ،1 F« 23که 33مرد جوان را به قتل رسـاند، تـلاش
کرد که قتلها را به »جک هـانلی ،2 F« 24بـه عنـوان یـک شخصـیت جانشـین نسـبت دهـد. پـس
ازاعترافش مشخص شد که وی واقعا هانلی را در نقشه ترسیم شـده در خانـه اش بـه تصـویر
.(Ramsland, Op.cit, p. 60) کشیده بود
روانشناسان معتقدند که این اختلال، واکنشی به برخی از آسـیبهـای تجربـه شـده در
دورة کودکی است. در واقع رشد شخصـیتهـای متعـدد راهـی بـرای جـدایی از رنـجهـای
تجربه شده مربوط به گذشته است. »کنت بیانچی« 3 F25اقدام به خلق یـک شخصـیت جـایگزین
به نام »استیو« کرده بود4 F26؛ یا غلامرضا خوشرو قتلهای خود را به فردی به نـام حمیـد نسـبت
میداد. دیای دی، در قتل واحد)تک قربانی( به نحو اثبات شـدهای بـه عنـوان دفـاع مـورد
استفاده قرار گرفته اسـت، لکـن نمونـه مـوثقی از ایـن اخـتلال در قـاتلان سـریالی بـه چشـم
(Castle, IbId, p. 457) .نمیخورد
سیاست کیفری اتخاذ شده در قبال قاتلان سریالی
پس از بررسی وضعیت روانی قاتل سریالی از دیدگاه روان پزشکی، ایـن کـه مسـئولیت
کیفری قاتل سریالی در حقوق کیفری به چه نحو است و از سویی دیگر نظـامهـای عـدالت
کیفری چه سیاست کیفری را در قبال مجرمان مزبور اتخاذ کرده انـد، موضـوعات بسـیار بـا
اهمیتی است که در این بخش مورد نقد و بررسی قرار میگیرند. مسـئله نخسـت، بـه عنـوان
1. JohnWayne Gacy
2. Jack Hanley
3. Kenneth Bianchi
.4کنت بیانچی قاتل سریالی آمریکایی طی سالهای 1977الی 1978چندین زن را پس از آزار و اذیت به قتل رساند.
رساند. او با این دفاع که مبتلا به بیماری چند شخصیتی است خود را بی گناه میدانست اما مورد پذیرش دادگاه واقع
نشد.)هیکی، ،1385ص(224
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
170فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
مجرمانه قتل سریالی بر میگردد؛ آیا قتل سریالی در حقوق کیفـری جرمـی مسـتقل اسـت؟
مسئله دوم، به مسئولیت کیفری میپردازد؛ که اولا با توجه به این که غالـب قـاتلان سـریالی
بیمار روانی محسوب میشوند، بـه لحـاظ حقـوق کیفـری مـیتـوان آنهـا را فاقـد مسـئولیت
دانست، یا حداقل مسئولیت تام نسبت به آنان در نظر نگرفت و کیفر مخففی را اعمال کرد؟
و در نهایت، باید به این مطلب پرداخـت کـه سیاسـت کیفـری کشـورها در مواجـه بـا قاتـل
سریالی به چه نحو بوده است؟
جرم
از آنجا که قتل سریالی مفهـومی حقـوقی صـرف نیسـت، بلکـه مفهـوم روانشـناختی آن
برجستگی دارد ، از این رو نظامهای کیفری در قوانین کیفری خود ، جرم انگـاری مسـتقلی
را از آن به عمل نیاورده اند؛ بلکه واکنش نظام کیفری در قبال قتـل سـریالی در قالـب جـرم
قتل عمد است که در کشورهایی که قتل عمد درجهبندی شده است، از نوع درجـه نخسـت
و از دسته جرایم خشونت آمیـز و مشـدد محسـوب مـیشـود. در واقـع در کلیـه نظـام هـای
کیفری، مجازات قاتل سریالی در درجه اول مجازاتی است که مجرم در قبال ارتکاب یـک
قتل عمد مشدد میتوانسته داشته باشد و عنوان مجرمانه ویژهای برای آن در نظر گرفته نشده
است. در حقوق کیفری ایران نیز عنوان مجرمانه »قتل سـریالی« در قـوانین کیفـری مشـاهده
نمیشود. از این رو عنوان مجرمانه قاتل سریالی وفق بنـد الـف مـاده 290ق.م.ا جدیـد قتـل
عمد است که حسب ماده 381ق.م.ا مجازات آن قصاص نفس میباشد. البته شاید بتوان بـر
مبنای منابع فقهی این استدلال را مطرح کرد که قاتـل سـریالی یکـی از مصـادیق افسـاد فـی
الارض است؛ موضوعی که طرح آن با توجـه بـه گسـتردگی-البتـه قابـل انتقـاد- مـاده 286
قانون جدید مجازات اسلامی محتمل است. هر چند که قبل از تصویب ماده فـوق نیـز، ایـن
استدلال مطرح بود که قاتل سریالی، حکم قاتل به عـادت را دارد کـه حکـم آن بـر اسـاس
منابع فقهی کشتن قاتل از باب حد است.1 F27
مسئولیت کیفری
مسئولیت کیفری را میتوان» انتساب فعل یا ترک مجرمانه به شخص یا اشخاصی کـه بـا
انجام بزه به قوانین جزایی... به عمد یا خطا تجاوز کردهاند و توان بار مجازات و یـا احتمـالا
.1برای نمونه ن.ک. خویی، ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، ج ،42ص74
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 171
اقدامات تامینی و تربیتی را در قبال فعل یا ترک فعـل خـود دارنـد« تعریـف کـرد« )نوربهـا،
،1378ص .(210در واقع، در مسئولیت کیفری این مطلب بررسی میگردد که آیـا فـرد بـه
لحاظ قانونی مسئول اعمال مجرمانه خود میباشد یا خیر؛ از جمله عواملی که موجـب عـدم
تحقق مسئولیت کیفری میشود »جنـون« اسـت؛ امـا تعریـف دقیـق و قطعـی جنـون و تعیـین
مصادیق و دامنه آن همواره مورد بحث و تردید روان پزشکان و حقوقدانان کیفـری بـوده و
هست. با توجه به گستره و گاه پیچیدگی اختلالات روانی، تعیین دقیق این کـه چـه حـالاتی
مصداق یا معادل با جنون و رافع مسئولیت کیفری میشود در برخی موارد دشـوار اسـت. بـا
این وجود، بهرهگیری از تقسیم بندیهای علمی و به روز ارائـه شـده از اخـتلالات روانـی و
تطبیق آن با قانون جزایی و قواعد مسئولیت کیفری میتواند مفید باشد. این تقسـیمبنـدیهـا
وقتی در هر مورد با توضیحات علمی و تخصصی روان پزشکان قانونی همراه شود میتوانـد
در تعیین حدود مسئولیت کیفری مجرمان مبتلا بـه اخـتلالات روانـی مـورد اسـتفاده قضـات
قرار گیرد. البته واضح است که پیچیدگیهای روان آدمی به اندازهای اسـت کـه نمـیتـوان
طبقه بندی کاملا دقیقی ارایه داد اما بر اساس بعضی از جنبههای مشترک میتوان بـه تقسـیم
بندی نسبی و در عین حال مفید دست یافت.
بیماری شدید ذهنی شامل احساسات، رفتارها، افکارو عقاید پریشان و عجیبـی مـیشـود
که میتواند در قابلیت فرد در انجام کار و روابـط بـا دیگـران ومحـیط اخـلال ایجـاد کنـد.
دراشکال شدید، ممکن است فرد را نسبت به دیگران و یاخودش خطرناک سازد. از اواسط
قرن نوزدهم، روان پزشکی شروع به طبقه بندی انواع بیماریهای روانی کرده است و این در
28متون مختلف و به طور قابـل ملاحظـه درطبقـه بنـدی بـین المللـی بیمـاری هـا (ICD )1Fو در
راهنمای تشخیصی وآماری بیماریهای روانـی کـه اکنـون 2DSM29Fنامیـده مـیشـود، فرمـول
بندی شده است که بیشترین کاربرد را در بین روان پزشکان قـانونی دارد. مـلاک تشـخیص
چنین اختلالاتی، علایمی است کـه هـر یـک از خـود بـروز مـیدهنـد و مـورد توجـه روان
پزشکان قرار میگیرند. از جمله علایم میتوان از: هذیان، توهم، نقص شـدید در شـکل یـا
جریان تفکر، اختلال شدید خلقی، نقص شدید شناختی نام برد.
1. International Classification of Diseases
2. The Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
172فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
وجود هر یک از این علایم بر حسب تشخیص روان پزشک قانونی به عنـوان متخصـص
امر میتواند مصداقی از جنون رافع مسـئولیت کیفـری باشـد. امـا در برخـی مـوارد بـه رغـم
تلاش های روان پزشکان قانونی و دادرسیهای دقیـق قضـایی، بـاز هـم بـا مـواردی مواجـه
میشویم که تعیین مسئولیت یا عدم مسئولیت مجرم بسـیار دشـوار اسـت کـه از جملـه آنهـا
میتوان از برخی بیماران روانی مبتلا به اختلال شخصیت یا عقبماندگیهای ذهنی نام بـرد.
به نظر میرسد که بنا کردن تمامی تصمیمگیریهای قضایی بر اسـاس ایـن پرسـش کـه آیـا
متهم دچار جنون بـوده یـا خیـر در برخـی مـوارد چـالشهـای زیـادی را ایجـاد مـیکنـد و
تصمیمگیریها را بسیار دشوار مینماید. برای نمونه وضعیت روانی و مسئولیت کیفری یک
فرد مبتلا به بیماری آلزایمر کاملا مورد تردید است؛ از سـویی ارتبـاط بیمـار بـا واقعیـت بـه
نوعی قطع است، از سوی دیگر فرد در مراحل اولیه بیماری مبتلا به وهم و هذیان نیست.
پدیده قتلهای سریالی، به دلیل ماهیـت پیچیـده، بسـیاری از محققـان و کنشـگران نظـام
عدالت کیفری را در صحت روانی مرتکبـان آن دچـار تردیـد جـدی کـرده اسـت ،1 F30مـردم
عادی نیز اغلب آنان را دیوانه خطاب میکنند. با این حال، واقعیت این است که اکثر قاتلان
سریالی مجنون نیستند. با اعمال تعریف قانونی از جنون، اکثریت عظیمـی از قـاتلان سـریالی
قادر به تشخیص خوب و بد در حین ارتکاب جرمانـد. کمتـر از 4درصـد از قـاتلان سـریالی
تلاش کردهاند تا از جنون به عنوان دفاع از خود بهره گیرند. فقط %1آنهایی که بـه ایـن دفـاع
استناد جستهاند، توانستهاند از آن استفاده و از مجازات رهایی یابند. البته بیشتر محققـان در ایـن
که برخی فرایندهای آسیبشناسانه در ارتباط با ارتکـاب چنـین جرایمـی وجـود دارد، اجمـاع
.(Castle, Op.cit, p. 455) دارند
شایعترین عامل روانشناختی که در قاتلان سریالی مشاهده میشود، اختلالات شخصیتی
و جنسی است. بنا بـراین، اخـتلالات روانـی قـاتلان سـریالی را بایـد از نـوع روان رنجـوری
)نوروز( محسوب کرد. از آنجا که اغلـب جهـت فـرار از دسـت پلـیس، برنامـهریـزی بـرای
ارتکاب قتلها ضروری است، درک این مطلب ساده خواهد بود که چـرا اغلـب بزهکـاران
.1جهت مطالعه بیشتر نک: غلاملو، جمشید، ،1389نگاهی به گونه شناسی و مدلهای تحلیلی قتلهای سریالی،
پژوهشنامه حقوق کیفری، سال اول، شماره دوم
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 173
سریالی )مثل قاتلان سریالی( بهطور معمول، بیماری روانـی شـدیدی کـه موجـب اخـتلال و
بیسازمانی افکارشان شود، ندارند.
در واقع اگر این مقدمـه مـورد پـذیرش قـرار گیـرد کـه مجرمـان مزبـور، غالبـا از انـواع
اختلالات روانی)عمدتا از نوع اختلالات شخصیتی و جنسی( رنـج مـیبرنـد و بیمـار روانـی
محسوب میشوند، نحوه واکنش دستگاه عدالت کیفری نسبت بـه آنهـا از اهمیـت ویـژهای
برخوردار میگردد؛ به نظـر ایـن واکـنش از سـه دسـته کلـی خـارج نخواهـد بـود: (1قاتـل
سریالی، بیمار روانی است که از نظر کیفری، دارای مسئولیت تام است. در این حالت، بیمار
بودن، حقوق ویژهای را برای آنان در پی ندارد. (2قاتل سریالی، بیمـار روانـی اسـت کـه از
نظر کیفری، دارای مسئولیت نسبی است. در این وضعیت، به دلیل بیماری روانـی، مجـرم از
تخفیف کیفر بهره مند میشود. (3قاتل سریالی، بیمار روانی است که از نظر کیفـری، فاقـد
مسئولیت است. در اینجا، قاتل سریالی از کلیه حقوق یک فرد مجنون که فاقد قـوه تمییـز و
اراده است استفاده میکند.
حداقل در تاریخ حقوق کیفری ایران، تا کنـون هـیچ یـک از قـاتلان سـریالی محاکمـه
شده، نتوانستهاند با اسـتناد بـه وضـعیت روانـی خـود، از مسـئولیت رهـایی یابنـد یـا از کیفـر
خفیفتر بهرهمند شوند1 F31؛ همین رویه تقریبا در سایر کشـورها نیـز جـاری بـوده اسـت. البتـه
برخی از محققان مانند نوریس ( 1988) 2 F32دیدگاه زیسـتی را در ارتبـاط بـا قتـل سـریالی اتخـاذ
کرده است. او معتقد است کـه برخـی از قـاتلان سـریالی از اخـتلالات عصـب 33شـناختی 3 Fرنـج
میبرند. اغلب، این معلول آسیب در ناحیه سر آنهاست که در دوران کودکی تجربه کردهانـد.
34آسیب سر 4 Fممکن است که برخی از نـواحی مغـز را دچـار صـدمه و ضـایعه کنـد، و ایـن امـر
میتواند موجـب رفتـار پرخاشـگرایانه شـود ) .(Norris, 1988, p. 45شـاید بتـوان »بـابی جـو
لانگ«، را مصد 35اق دیدگاه نوریس عنوان کرد.5 F
.1بدیهی است با توجه به این که پس از انقلاب، کیفر قصاص به عنوان مجازات اصلی قتل عمد تعیین و اجرای آن از
حقوق اولیاء دم شناخته شده است، امکان تخفیف کیفر وجود نخواهد داشت.نک: شماره 3-2همین مقاله.
2. Norris
3. Neurological disorder
4. Head trauma
.5شرح قتلهای وی در شماره بعدی) (2-2-2بررسی شده است.
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
174فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
حال، مسأله بسیار مهمی که در ارتبـاط بـا مسـئولیت کیفـری قـاتلان سـریالی و سیاسـت
کیفری در قبال آنها قابل طرح است، این مطلب است که با توجه به این که قاتل سـریالی را
بیمار روانی دانسـتیم، آیـا آنهـا مـیتواننـد بـه اسـتناد بیمـاری خـود، از مسـئولیت کیفـری و
مجازات رهایی یابند ؟ در این ارتباط جایگاه بیمار روانـی را در حقـوق کیفـری ایـران و بـه
عنوان بحث تطبیقی در برخی کشورها )به ویژه ایالات متحده آمریکا از آن جا که بیشـترین
جمعیت قاتل سریالی را دارد( و آنچه که دادگاهها در عمل اتخاذ نمودهاند و میزان تاثیر آن
در مسئولیت کیفری ویا مجازات را مورد بررسی قرار میدهیم.
.1حقوق کیفری ایران
قانون مجازات اسلامی مصـوب 1370در مـاده 51خـود بـدون آنکـه از لفـظ »بیمـاری
روانی« و یا اصطلاحات مشابه دیگر استفاده کند، صرفاً به کلمه »جنون« اشاره وآن را به هـر
درجه و میزانی باشد رافع مسئولیت کیفری دانسته است. با توجه بـه عـدم تعریـف جنـون در
قانون مجازات اسلامی و یا سایر مقـررات کیفـری، همـواره تعریـف و محـدوده شـمول آن
مورد بحث حقوق دانان بوده است. صـرف نظـر از اخـتلاف نظرهـا و بحـث هـای پیرامـون
تعریف جنون، به نظر میرسد برای پی بردن به منظور قانونگـذار از لفـظ جنـون، رجـوع بـه
علم روانشناسی ویـا روان پزشـکی بهتـرین و دقیـق تـرین مسـیر جهـت تبیـین ایـن مفهـوم و
جایگاه آن و سپس تطبیق آن با ماده 51ق.م.ا است. در گام نخست لازم اسـت کـه بررسـی
شود آیا لفظ جنون 1 F36در علم روان پزشـکی جایگـاهی دارد ویـا یـک لفـظ حقـوقی صـرف
است. درصورت مثبت بودن پاسخ ، تکلیـف مشـخص خواهـد بـود وهمـان تعریـف اعمـال
خواهد شد. لکن چنانچه پاسخ منفی باشد، با ابهام و پیچیدگی بیشتری مواجه خـواهیم بـود.
واقعیت این است که درمتـون روان پزشـکی و در تقسـیم بنـدی کـه از انـواع بیمـاری هـای
روانی در راهنمای آماری و تشخیصی بیماری های روانی انجمن روانپزشـکی آمریکـا - بـه
عنـوان یـک مرجـع معتبـر و موثـق در تقسـیم بنـدی بیمـاری هـای روانـی – لفـظ »جنــون«
) ( insanityکاربردی ندارد، لکن آنچه که اغلب در تعریف حقوقی جنـون مبنـی بـر زایـل
شدن قوه شعور و و ادراک و اختلال اراده مستفاد میشود، به لحاظ ماهیتی در بیماری هـای
روانی از دسته سایکوز )روان پریشی( میتواند دارای مصداق باشد و معـادل بـا جنـون قـرار
1. Insanity
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 175
گیرد. در یک تعریف »روان پریشـی، نـاتوانی تفکیـک تجربیـات ذهنـی بـا واقعیـت اسـت«
)پورافکاری، ،1373ص.(150
در واقع اگر ملاک جنون از نظر حقوق کیفری، اخلال در قوه شعور وادراک ویـا اراده
باشد، مواردی از بیماری های روانی از دسته روان پریشیکـه در آن بیمـار قـادر بـه درک و
برقراری ارتباط با واقعیت دنیای بیرونی نیست را مـیتـوان جنـون محسـوب کـرد. در واقـع
میتوان گفت که جنون، حد شدید بیماری های روانی از نوع روان پریشی )سایکوز( اسـت
که درآن قوه شعور و ادراک فرد بیمار دچار اختلال شدید و جدی است. بنابراین هر گونـه
بیماری که طی آن فرد از دنیای واقعیات به دور باشد و در وضعیتی مانند هذیان و وهم قرار
گیرد را میتوان جنون یا همان سـایکوز محسـوب نمـود؛ در واقـع جنـون در روان پزشـکی
منحصر به بیماری خاصی نیست و هر بیماری میتواند تبدیل به جنون شود، به شرط این کـه
بیمار در وضعیتی قرار گیرد که قدرت واقعیت سنجی خود را از دست داده و دچـار وهـم و
هذیان شود. البته تشخیص جنون امر موضـوعی اسـت و قاضـی بایـد بـا کسـب نظریـه روان
پزشک به بررسی هر مورد پرداخته، قوه تمییز و ادراک فرد را بررسی کنـد تـا بـه تشـخیص
نهایی دست یابد).1 F37رحمتی، ،1384ص (135با این توضیح مشـخص مـیشـود از آنجـا کـه
قاتلان سریالی اغلب از بیماری های روانی از نوع نوروز )روان رنجوری( و بهطور عمـده از
دسته اختلالات شخصیتی )مانند خود شیفتگی و ضد اجتماعی( و اخـتلالات جنسـی )ماننـد
دگر آزاری و آدم خواری( رنج میبرند، از جمله بیماران روانـی هسـتند کـه نمـیتواننـد از
جنون به عنوان عامل رافع مسئولیت کیفری یا معافیت از مجازات استفاده کننـد. بـه عبـارت
دیگر آنها مسئولیت تام داشته و به لحاظ روانشناختی و حقوقی مسئول 38اعمال خود هستند.2F
برای نمونه در قضیه قتلهای سریالی »مجید سـالک محمـودی« کـه 49زن را پـس از آزارو
.1جهت این امر توجه به رشته روان پزشکی قانونی ضروری به نظر میرسد. روان پزشکی قانونی زیر شاخهای
تخصصی از روان پزشکی است که در آن اظهار نظرهای تخصصی علمی و بالینی نسبت به قضایای حقوقی اعم از
موضوعات مدنی، کیفری، اصلاحی و قانون گذاری صورت میگیرد. بشیریه، ،1385ص189
.2البته چنانچه بیماری مرتکب از هر منشاء و دستهای که باشد به حد روانپریشی رسیده و موجب قطع ارتباط وی با
واقعیات شود، صرف نظر از سایر ملاحظات، قاتل فاقد مسئولیت کیفری خواهد بود؛ با این قید که به دلیل حالت
خطرناک فرد و احتمال تکرار قتلها، ضروری است در یک مرکز درمانی تحت مراقبت قرار گیرد. ماده 150ق.م.ا
مصوب 1392و ماده 4قانون اقدامات تأمینی در این راستا مستند قانونی محسوب میشوند.
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
176فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
اذیـت جنسـی بـه قتـل رسـانده بـود، جهـت بررسـی وضـعیت روانـی وی، یـک گـروه از
متخصصان پزشکی قانونی مکلف شدند درباره سـلامت روانـی قاتـل تحقیـق کننـد.آنان در
نظریه خود نوشتند: ]»بـر اسـاس[ اسـتدلال و قضـاوت مجیـد، ارتبـاط او بـا محـیط خـارج و
پاسخگوییاش به سؤالات، وی مسئول اعمال خودش و قادر بـه اداره اعمـال خـود اسـت و
اخـتلال روانـی بـه معنـی جنـون در او وجـود نـدارد...«. )روزنامـه اعتمـاد، پنجشـنبه سـوم
مرداد (1387پزشکان درباره غلامرضا خوشرو نیز نظر مشابهی را ارائه نمودند.)پیک زنـدان،
،1376ص (20به همین روی، حداقل در ایران، هیچ یک از قـاتلان سـریالی محاکمـه شـده
موفق نشدهاند با استناد به دفاع جنون و یا وضعیت روانـی خـود از مجـازات رهـایی یابنـد و
بدون استثناء به حداکثر 39مجازات محکومیت یافته اند .1 Fاز طرفی با توجه به این که مجـازات
قانونی قتل عمد قصاص نفس است، از اینرو بر خلاف بسـیاری از کشـورها امکـان اعمـال
بند ث ماده 38ق.م.ا وتخفیف مجازات به دلیل بیماری روانی مجرم)وضع خاص مرتکـب(
وجود ندارد.
قانون جدید مجازات اسلامی مصـوب 1392بـه درسـتی و هوشـمندانه، تـا حـد زیـادی
تعریف قانونیِ جنون را به معنای علمی آن نزدیک نموده وکلیه »اختلالات روانی« که منجر
به عدم »اراده یا قوه تمییز« مرتکب میشـوند را جنـون و مـانع مسـئولیت کیفـری محسـوب
کرده است.
.2سایر کشورها
فقدان مسئولیت کیفری مجرمی که در حین ارتکاب جـرم دچـار وضـعیت جنـون باشـد
قاعـده اجمـاعی در حقـوق کیفـری اسـت. بـرای نمونـه در انگلسـتان بـه موجـب قـانون »ام
ناگتن« ،2 F40چنانچه مرتکب بتواند اثبات کند که در حین ارتکـاب جـرم دچـار بیمـاری ذهنـی
بوده است که قادر به تشخیص خوب و بد رفتار خود نبوده و بـر آن کنترلـی نداشـته اسـت،
میتواند از دفاع جنون استفاده کرده و از مسئولیت رهـایی یابد.)میرمحمـد صـادقی، ،1386
.1برای نمونه در سال 1389دو قاتل سریالی به نامهای مهین قدیری و امید برَک به ترتیب در شهرهای قزوین و کرج
اعدام شدند. در مصاحبه حضوری که نویسنده با برک داشت، وی ظاهرا عادی به نظر میرسید و رفتار صمیمانهای
داشت، اما متاسفانه هیچ گروه متخصصِ روان پزشکی بر روی پرونده قتلهای وی مطالعهای انجام نداده بودند که این
از نقصانهای جدی در مطالعات جرم شناختی نمونههای داخلی قتلهای سریالی است.
2. M.Naughten
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 177
ص (277تقریبا همین قانون در سایر کشـورها و از جملـه ایـالات متحـده جـاری اسـت. مـع
الوصف برای نمونه قاتلان سـریالی در ایـالات متحـده کـه بیشـترین قـاتلان سـریالی دنیـا را
دارد) ،(Scott,2005,181عموما موفق به اسـتفاده از دفـاع جنـون نشـده و حسـب مـورد بـه
اعدام یا حبسهای طولانی مدت محکوم میشـوند. در واقـع، رویـه سـایر کشـورهـا نیـز از
جهت استناد به دفاع جنون، جهت رهایی از مسئولیت یا معافیت از مجازات به گونهای بـوده
است که جز در موارد انگشت شمار، قاتلان سریالی موفق بـه اسـتفاده ازآن نشـدند و هیـات
منصفه و قضات محکمه با رد دفاع آنان، آنها را مجرم و مستحق حداکثر مجـازات قـانونی
دانستهاند.
از معدود مواردی که یک قاتل سریالی توانست از دفاع جنـون و وضـعیت روانـی خـود
استفاده کنند و از مجازات قانونی رهایی یابد، »ادوارد تئودور گین« 1 F41آمریکایی بود. قضـات
دادگاه به رغم اقرار »گین«، وی را به دلیل وضعیت روانی آماده محاکمه ندانستند و دسـتور
دادند تا بهبودی در بیمارستان نگهداری شود. »گین« پس از 10سال مجددا محاکمه شد که
در نهایت دادگاه وی را به دلیل جنون از مجازات معاف و دستور بازگشت بـه بیمارسـتان را
داد )» .(Newton, 2006, p94لوئیز آلفردو گـاراویتو ،2 F« 42قاتـل سـریالی کلمبیـایی نمونـهای
است که با وجود آنکه روان پزشکان با انجام آزمایشهایی، او را بهدلیـل آسـیبهـای وارد
شده در دوره کودکی بر وی، آزارگر منزوی و بـا افسـردگی شـدید توصـیف کردنـد و از
طرفی واحد تحقیقات پزشکی قانونی کلمبیا نیز گزارش کرد که در »گاراویتو« نه تنها هـیچ
استعداد جنایی دیده نشد، بلکه وی شخصی است که کاملا از کشتن بیـزار و متنفـر اسـت و
ارتکاب قتلها از ناحیه وی صرفا به دلیل اختلالات روانی بوده اسـت؛ امـا قضـات وضـعیت
وی را موثر در مسئولیت کیفری تشـخیص ندادنـد و قاتـل را مجموعـا بـه تحمـل 835سـال
حبس محکوم کردند؛ که البته به دلیل عـدم امکـان اجـرای آن، معـین شـد 60سـال حـبس
دربــارهی وی اجــرا شــود. تعــداد قتــلهــای گــاراویتو بــین 140تــا 182قتــل تخمــین زده
میشود.) (Ibid, p. 90نمونه دیگر، قاتل بریتانیایی، »جان جورج هایگ« 3 F43معـروف بـه قاتـل
حمام اسید است. هایگ در حالی که به علت ارتکاب قتلها در زندان بازداشـت بـود اقـدام
1. Edvard Theodore Gein
2. Luis Alfredo Garavito
3. John George Haigh
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
178فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
به خوردن خون میکـرد. بـه رغـم ایـن کـه روان پزشـکان بـا اطمینـان نسـبی، اخـتلال او را
پارانوئیدی و خون آشامی تشخیص دادند، هیأت منصفه قاتل را سالم و مسئول دانسـتند. وی
در سال 1949در زندان اعدام شد. )(Ibid, p. 109
قاتل دیگر »بابی جـو لانـگ 1 F« 44اسـت. میـل جنسـی بـابی جولانـگ را فقـط یـک کلمـه
میتواند به خوبی توصیف کند: غیر قابل باور! لانگ معتقد بود که مشـکلش زمـانی شـروع
شد که او در سال 1974هنگامی که در حال رانندگی با موتور سیکلتش بود ناگهان با یـک
اتومبیل به نحو شدیدی تصادف مـیکنـد. پـس از آن اتفاقـات عجیبـی در میـل جنسـی وی
اتفاق میافتد. تقریبا تمام اوقات وی صرف تخیلات جنسی میشود یا به آن مـیپـردازد. بـه
گفته خودش، در حالی که قبل از تصادف تعداد دفعات آمیزش جنسـی بـا همسـرش دو یـا
سه بار در هفته بود، این تعداد پس از تصادف به دو یا سه بار در روز افزایش و علاوه بر آن
وی پنج یا شش بار دست به خود ارضایی میزده است. بدین ترتیب رابطـه بـا همسـر بـرای
لانگ کافی به نظر نمیرسیده است؛ به همین دلیل او با ورود به خانهها و پس از اطمینـان از
تنهایی زنان، به آنها تجاوز میکرد. پس از سه سال وی از یک متجاوز سریالی به یک قاتـل
سریالی تبدیل وضعیت مـیدهـد و 9زن را پـس از تجـاوز بـه قتـل مـیرسـاند و در نهایـت
دستگیر میشود. روان پزشکان پس از انجام آزمایش هایی دلایلـی ارائـه کردنـد کـه نشـان
میداد، تصادف با موتور سیکلت در مغز او آسیب ایجاد کرده است و همـین حادثـه عامـل
اصلی حمله قاتل به زنان بوده است. وکیل لانگ نیـز تاکیـد مـیکـرد کـه مـوکلش قبـل از
تصادف هیچ سابقه کیفری نداشته است اما در نهایت هیأت منصفه دفـاع وی را نپـذیرفت و
لانگ در سال 1985با صندلی الکترونیکـی اعـدام شـد. در واقـع در اینکـه قاتـل آسـیب و
ضایعه در ناحیه مغز داشت تردیدی وجود نداشت اما بـه اعتقـاد هیـأت منصـفه بـین آسـیب
یادشده و ارتکاب قتلها رابطه کافی وجود نداشت ).(Philphin, 2009, p31
»آندری چیکاتیلو 2 F« 45قاتل سریالی روسی نمونه قابل بیان دیگری است که برای رهایی از
مجازات، اصرار داشت که ارتکاب قتل هایش به خاطر آسیبهای روحـی بـود کـه وی در
کودکی تجربه کرده بود و منشاء آن خورده شدن برادرش توسط همسایهها در ایـام قحطـی
1. Bobby Joe Long
2. Andrei Chikatilo
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 179
بود. دادگاه در سال 1992با رد دفاع وی، قاتل را به اعـدام محکـوم کـرد و حتـی تقاضـای
عفو وی از »بوریس یلتسین«، رئیس جمهور وقت روسیه به نتیجه نرسید ).(Ibid, p. 269
مجازات
تاریخ بیانگر آن است که نظام عدالت کیفری همواره سیاست کیفـری سـختگیرانهای را
در قبال قاتلان سریالی اتخاذ کرده است ؛ دادگاهها در تعیین مجازات آنان کمترین انعطاف
را داشته و شدیدترین مجازات قانونی ممکن را اعمال نمودهاند. به نظر میرسد کـه اگـر در
موارد استثنایی قایل به اجرای کیفرهایی مانند اعدام و حبس ابد باشیم، قتـلهـای سـریالی را
باید به عنوان یکـی از برجسـته تـرین مـوارد اسـتثناء انتخـاب کنـیم. روزانـه در سراسـر دنیـا
قتلهای متعددی ارتکاب مییابد، اما افراد بسیار کمی از وقوع آنها مطلع مـیشـوند، لکـن
وقتی یک قاتل به نحو سریالی اقدام به کشتن چند قربانی بی گناه میکند، مـردم خیلـی زود
از آن با خبر میشوند و به دلیل تاثیر گذار بودن قتل ها، خیلی دیر آنها را از یاد میبرنـد و
در مواردی هرگز فراموش نمیکنند؛ به جهت جذابیت رسانهای قتلهای سریالی، رسـانههـا
نیز علاقه قابل توجهی را از شروع قتلها تا دستگیری، محاکمه و در نهایت اجرای حکـم از
خود نشان میدهنـد و بـه طـور دایـم جزیـی تـرین اخبـار مـرتبط را در سـطح وسـیع پخـش
میکنند. به همین جهات، نحوه واکنش نظام عدالت کیفری در قتلهای سـریالی از اهمیـت
و حساسیت بسیار بیشتری نسبت به قتلهای واحد برخوردار است. نکته این است کـه اعـدام
قاتل سریالی، سهل ترین اقدامی است که نظام عـدالت کیفـری بـه انجـام مـیرسـاند؛ لکـن
ضروری است که مجرم بـه دقـت مـورد مطالعـه و تحقیـق علمـی قـرار گیـرد و پـس از آن
واکنش مناسب قانونی نسبت به وی اتخاذ شود.
با توجه به این که قاتل سـریالی قطعـاً بـیش از دو نفـر را بـه قتـل مـیرسـاند، در حقـوق
کیفری ایران وی بنا به قاعده جمع مجازاتها و عدم تداخل جرایم مستلزم قصاص به تعداد
قربانی به قصاص نفس محکوم میشود. همچنان که ایـن رویـه بـدون اسـتثناء در خصـوص
همه قاتلان سریالی محاکمه شده درایران )بعد از انقلاب ( جاری بـوده اسـت. مسـألهای کـه
در نحوه مجازات قاتل سریالی شایان توجه است، مربوط به فرضی میشود کـه یـا اولیـاء دم
قربانیان شناسایی نمیشود یا وجود نداشته باشند و یا از قصاص قاتل در قبال اخذ دیه یـا بـلا
عوض گذشت نمایند. بـی تردیـددر چنـین فرضـی مـاده 612قـانون تعزیـرات قابـل اعمـال
خواهد بود. لکن مسأله این است که باتوجه به تعزیری بودن مجازات موضوع مـاده مزبـور ،
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
180فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
آیا میتوان به تعداد قربانیان مجازات حبس تعزیری را به نحو مستقل تعیین ومجمـوع آن را
در خصوص مجرم اعمال نمود یا صرفاً یک مجازات با حداکثر حبس موضـوع مـاده یعنـی
10سال قابلیت اجرایی دارد؟ قانون پاسخ صریحی در این ارتباط ندارد؛ لکن به نظر میرسد
که در چنین وضعیتی نتـوان بـیش از یـک بـار حـبس تعزیـری را اعمـال نمـود؛ زیـرا کیفـر
موضوع ماده ، 612کیفر تعزیری است که قانونگذار صرفا از باب حفظ امنیـت و مصـلحت
عمومی آن را پیش بینی کرده است بنابراین مشمول کلیه قواعـد کیفـر دهـی مجـازاتهـای
تعزیری-از جمله قواعد تعدد جرم- خواهد بود. بـا توجـه بـه صـدر مـاده 47ق.م.ا مصـوب
1370در جرایم تعزیری متعدد مشابه، تنها یک مجازات تعیین میشد که در مسئله مطروحه
حداکثر 10سال حبس قابل اعمال میبود. در هر حـال چنانچـه بـه لحـاظ حقـوقی قایـل بـه
امکان اعمال و اجرای تنها یک بار حبس باشیم با توجه به شدت قتل های متعـدد و جریحـه
دار شدن احساسات عمومی و اخـلال در امنیـت مـردم ، حـبس یادشـده واکـنش مناسـب و
کافی برای جرایم سریالی مجرم نخواهدبود و از این نظر با نقـص و خـلاء آشـکار ضـمانت
اجرای کیفری مواجه خواهیم بود. ضمن این که نظر به مشروط بودن اعمال حـبس تعزیـری
یادشده مشروط به اخلال در نظم و امنیت جامعـه ایـن خـلاء جـدی تـر خواهـد بـود. قـانون
مجازات اسلامی مصوب 1392در ماده 34تفاوتی بین جرایم مادی متعـدد از نـوع مشـابه و
غیر مشابه قائل نیست بلکه ملاک تعداد جرایم ارتکابی است. در صورتی که تعداد قتلهای
ارتکابی قاتل سه فقره باشد، یک مجازات با حداکثر کیفر قانونی تعیین مـیشـود و چنانچـه
بیش از سه فقره باشد، حداکثر مجازات قانونی به علاوه تا نصف آن تعیین مـیشـود کـه تـا
حدی میتواند خلاء کیفر متناسب را برطرف کند.
البته با تصویب ماده 286قانون جدید مجازات اسلامی مصوب ،1392به جهت رویکرد
جدیدی که قانونگذار دربارهی جرم حدی افساد فی الارض در پـیش گرفتـه!، بـا توجـه بـه
آثار قتلهای سریالی در سطح جامعه، ایـن احتمـال وجـود دارد کـه دادگـاههـا در مـواردی
قاتلان سریالی را با استناد به ماده فوق، مشمول مجازات حدی اعدام بدانند.
مسألهی دیگری که در خصوص مجـازات قاتـل سـریالی در حقـوق کیفـری ایـران- بـا
توجه به حق الناس بـودن جـرم قتـل عمـد از جهـت اجـرای کیفـر اولیـه و اصـلی آن یعنـی
قصاص- قابل تأمل است، مجازات و نحوه اجرای آن با توجه به تعدد قربانیان است. در ایـن
صورت، اگر اولیاء دم همـه قربانیـان خواهـان قصـاص قاتـل سـریالی باشـند مشـکلی پـیش
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 181
نخواهد آمد و یک بار قصاص کفایت میکند .1F46چنانچه اولیاء دم همـه قربانیـان دیـه مطالبـه
کنند، بر اساس ماده 257قانون مجازات اسلامی 1370در قتل عمدی حکم به دیه منوط بـه
رضایت قاتل است. چنانچه اولیاء دم برخی از قربانیان خواهان قصاص قاتـل شـوند و برخـی
دیگر دیه مطالبه کنند قانون مزبور در این مورد ساکت بود. برخی با استناد به نظـر برخـی از
47فقها 2Fقایل به محکومیت قاتل به قصاص و دیـه توأمـان مـیباشـند؛ بـه نحـوی کـه دیـه را از
ماترک قاتل قابل وصول میداننـد.)الهام، ،1372ص (107در قـانون جدیـد مصـوب 1392
این وضعیت در ماده 384پیش بینی شده اسـت. بـه ایـن صـورت کـه اولا: در صـورتی کـه
اولیاء دم همه مقتولان خواهان قصاص باشند، قاتل بدون پرداخت دیه قصاص میشود. ثانیا:
اگر برخی از اولیاء دم مقتول یا مقتولان، خواهان قصاص و اولیاء دم مقتولان دیگر خواهـان
دیه باشند، در صورت موافقت قاتل با آن، دادگاه حکم به دیـه مـیدهـد. بـه رغـم بـه عـدم
تصریح در ماده مزبور، بدیهی است کـه در مـورد اخیـر، حـق قصـاصِ اولیـاء دم مقتـول یـا
مقتولانی که خواهان قصاص هستند، محفوظ خواهد بود؛ ماده 383همـان قـانون بـر همـین
نظر تاکید دارد. ذکر این مطلب خالی از بهره نیست که در قضیه قتلهای سـریالی بیجـه کـه
طی آن 20نفر که 17نفر از آنان کودک بودند به قتل رسیدند، قاتل به قصاص محکوم شد
و پس از تصویب هیات وزیران از سوی دولت به خانوادههای هر یک از قربانیان مبلـغ 220
48میلیون ریال به عنوان غرامت پرداخت شد.3F
.1چنانچه برخی از قتل های عمدی قاتل سریالی پس از صدور حکم و اجرای کیفر قصاص معلوم شود، با توجه به
عدم تداخل کیفر قصاص و از سویی زایل شدن حق سایرین در اجرای آن، مطالبه دیه از ناحیه اولیاء دم قربانیان اخیر
الذکر بی وجه نخواهد بود.
.2نک: علامه حلی )جمال الدین حسن بن یوسف بن مطهر(، تحریرالاحکام، کتاب الجنایات، قم: موسسه آل بیت، بی
تا، ص ) ،256به نقل از الهام، همان(
.3نک: روزنامه قدس، 19فروردین .1385بدیهی است پرداخت وجه مزبور از ناحیه دولت دیه محسوب نمیشود و
صرفا کمک به خانوادههای قربانیان و به نوعی تسکین آلام بود که جنبه استثناء داشت. شایان ذکر است که وقوع
قتلهای فوق منجر به برکناری رئیس دادگستری و دادستان پاکدشت و توبیخ و محاکمه برخی ماموران نیروی انتظامی
شد و تجمع اعتراض آمیز اولیاء دم قربانیان جهت رسیدگی به قصورات مقامات مذکور، در پرداخت غرامت به آنها
بی تأثیر نبود.
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
182فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان 1392
با توجه به عدم پیش بینی کیفرِ قصاص و تعلق آن به اولیاء دم مقتولان، سیاست کیفـری
اکثر کشورهای دیگر در قبال قاتلان سریالی دو گونه است: (1در کشـورهایی کـه کماکـان
مجازات اعدام منسوخ نشده و در متن قوانین کیفری به عنـوان یکـی از شـدیدترین کیفرهـا
پیش بینی شده است، قاتلان سریالی به کیفر اعدام در انواع گوناگون خود )ماننـد اعـدام بـا
صندلی الکترونیکی در برخی از ایالتهای آمریکا ( محکوم میگردند و (2در کشـورهایی
که مجازات اعدام را از قوانین کیفری خود حذف کرده اند، قاتلان سریالی به تعداد قتـلهـا
به تحمل حبس های طولانی مدت محکوم میشوند؛ که در مواردی قاتل مجاز به اسـتفاه از
آزادی مشروط میشود. حسب گزارش هیکـی، در اکثـر ایالـتهـای آمریکـا بـرای مـوارد
خاصی از قتلهای سریالی هر دو مجازات اعدام و حبس در نظر گرفتـه مـیشـود. )هیکـی،
(338، ص1385
نتیجه
از آنجا که قتل سریالی نه یک واقعیت حقوقی صرف، بلکه بیشتر واقعیتی جرم شـناختی
و روانشناختی است، از این رو در حقوق کیفری عنـوان مجرمانـه مسـتقلی نـدارد. از همـین
روی، جرم ارتکابی قاتل سریالی، قتل عمـد اسـت. دربـارهی نحـوهی کیفردهـی، برخـی از
نظامهای کیفری مجازات قتل عمد درجه نخست و یـا مشـدد را نسـبت بـه مرتکـب در نظـر
گرفته و حداکثر مجازات قانونی )حبس طولانی مدت و یـا اعـدام( را اعمـال کـردهانـد. در
حقوق کیفری ایران، قتل سریالی عنوان مستقل مجرمانه ندارد؛ در خصوص مجازات نیـز بـه
دلیل نبود حکم خاص، با رجوع به قواعد عام، با اعمال قاعده عدم تداخل جرایم قتـل عمـد
مستوجب قصاص نفس، قاتل سریالی به تعداد قتـلهـا بـه قصـاص نفـس در حـق اولیـائ دم
قربانیان محکوم میشود.
لکن مسأله مهمی که با اعمال قاعده فوق قابل طرح میباشد این است که چنانچه اولیـاء
دم همه قربانیان از قصاص قاتل صـرفنظـر کننـد، تکلیـف چـه خواهـد بـود؟ از سـویی در
امکان اعمال مجازات تعزیری موضوع ماده 612ق.م.ا با حـداکثر 10سـال حـبس تردیـدی
نیست و از سوی دیگر مجازات یادشده در قبال مجرمی که مرتکب قتلهای متعدد و خوف
آوری شده واکنش مناسبی محسـوب نمـیشـود؛ بنـا بـراین خـلاء قـانونی در چنـین حـالتی
مشهود است که ضروری است قانونگذار در این راستا کیفر متناسبی را وضع نماید. البتـه بـا
Simpo PDF Merge and Split Unregistered Version - http://www.simpopdf.com
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 183
توجه به گستردگیِ شمول عنوانِ جرمِ مفسد فی الارض در ماده 286قانون جدیـد مجـازات
اسلامی مصوب ،1392بعید نیست که با توجه به ویژگیهای قتلهای سریالی و آثـار آن در
سطح جامعه، دادگاهها در مواردی با استناد به ماده مزبور، قاتل سـریالی را مفسـد و مسـتحق
اعدام حدی تلقی کنند.
مسأله دیگر، امکان یا عدم امکان استفاده قاتل سریالی از دفاع جنون و یا بیماری روانی
است؛ در واقع اگر بپذیریم قاتل سریالی عموما یک بیمار روانی است، آیا میتـوان بیمـاری
روانی او را موثر در مسئولیت و مجازات وی دانست؟ واقعیت این است که حداقل در ایران
تا کنون هیچ یک از قاتلان سریالی محاکمه شده نتوانستهاند از دفاع مزبـور اسـتفاده کننـد و
در سایر کشورها نیز جز در موارد بسیار نادر وضعیت به همین روال بوده است. علت اصـلی
چنین سیاست کیفری این است که اولا: بیماریهای روانی قـاتلان سـریالی عمـدتا از دسـته
روان رنجوری ها) نوروز( است نه روان پریشی) سایکوز(؛ از این رو صحت درک و شـعور
و اراده قاتلان سریالی در حین ارتکاب جرایم از نظر روان پزشکی و حقوق کیفـری محـرز
است. به عبارت دیگر، هرچند قاتل سریالی بیمار روانی محسوب میشود ولـی بـا توجـه بـه
نوع بیماری) که اغلب اختلالات شخصیتی و جنسی است( ، وضعیت روانـی قاتـل بـه گونـه
ایست که او را مسئول اعمال خود میکند. در حقوق کیفری صرفا آن دسته از بیمـاریهـای
روانی، جنون و دفاع محسوب میشود کـه طـی آن قـوه ادراک و شـعور فـرد دچـار چنـان
اختلال شدیدی شود که بیمار قادر به برقراری ارتباط با واقعیـات محـیط پیرامـونیش نباشـد.
مانند بیمار اسکیزوفرنیا؛ ثانیا: اساسا به دلیل ترس و خوفی که قاتلان سریالی با توجه بـه نـوع
و شدت جرایم ارتکابیشان، به نحو فراگیر در جامعه ایجاد میکنند، این گونه به نظر میآید
که نظامهای عدالت کیفری با اتخاذ سیاست کیفری سختگیرانه، تمایـل چنـدانی بـه رفـع یـا
تخفیف مسئولیت آنان ندارند. با این وجود، مسألهای که نباید از نظر دور داشت ایـن اسـت
که قاتل سریالی –آن گونه که غالبا عموم تصور میکنند- یک هیولا یا شـیطان نیسـت کـه
صرفا در پی کیفر و در نهایـت حـذف او باشـیم؛ او یـک بیمـار روانـی اسـت و لازم اسـت
مرتکبان آن به دقت مورد مطالعه روانپزشکی و جرم شناختی قرار گیرند
آزاد، حسین ) .(1387آسیبشناسی روانی ) ،(1تهران: بعثت، چاپ دهم
الهام، غلامحسین ) .(1372مبانی فقهی و حقوقی تعدد جرم، تهران: میزان، چاپ نخست
بشیریه، تهمورث ) .(1385بررسی جنون از دیدگاه حقوقی و مقایسه آن بـا مفهـوم جنـون از
دیدگاه روانپزشکی بر مبنای ،DSM-VIپایان نامه دکتری جزا و جـرم شناسـی دانشـگاه تهران
پورافکاری، نصرت الـه ) .(1373فرهنـگ جـامع روانپزشـکی و زمینـههـای وابسـته، ج اول، تهران: فرهنگ معاصر
پیــک زنـدان ) .(1376ماهنامـه اجتمـاعی، فرهنگـی، تربیتـی، حادثــهای، سـازمان زنـدانها و
اقدامات تامینی و تربیتی کشور، سال اول، شماره .2
رحمتی، فاطمه ) .(1384بررسی تاثیر اختلالات روانی غیـر از جنـون در مسـئولیت کیفـری،
پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران
سادوک، بنیامین ) .(1383چکیده روانپزشکی بالینی، ترجمه نصرتاله پورافکـاری، تهـران: آزاده، چاپ دوم.
ستوده، هدایتاله ) .(1387آسیبشناسی اجتماعی، تهران: آوای نور، چاپ نوزدهم.
غلاملو، جمشید ) .(1389مطالعه جـرم شـناختی پدیـده قتـلهـای سـریالی، پایـان نامـه دوره
کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران
غلاملو، جمشید ) .(1389نگاهی بـه گونـه شناسـی و مـدلهـای تحلیلـی قتـلهـای سـریالی
غلاملو، جمشید ) .(1390علت شناسـی قتـلهـای سـریالی بـر مبنـای اخـتلالات شخصـیتی، فصلنامه حقوق پزشکی، سال پنجم، شماره شانزدهم
معظمــی، شـهلا و جمشـید غلاملـو ) .(1391مفهـوم شناسـی قتـل سـریالی، فصـلنامه دانـش
انتظامی، سال چهاردهم، شماره اول
کریمی، یوسف ) .(1388روانشناسی شخصیت، تهران: ویرایش، چاپ سیزدهم.
میرمحمد صادقی، حسین ) .(1386جرایم علیه اشخاص، تهران: میزان، چاپ نخست
نوربها، رضا ) .(1378زمینه حقوق جزای عمومی، تهران: دادآفرین، چاپ سوم
قاتل سریالی، بیمارِ روانی مسئول؛ جستاری در سیاست کیفری ناظر به قتلهای سریالی 185
هیکی، اریک دبلیو ) .(1385قاتلان سریالی و قربانیان آنها، ترجمه یاشار سیفاللهی، تهران:
مرکز مطالعات کاربردی ناجا، چاپ نخست
Castle, Tammy, Christopher Hensley, (2002) Serial Killers with Military
Experience: Applying Learning Theory to Serial Murder, Sage
Publications
Hickey, E.W. (1997). Serial murders and their victims, Belmont, CA:
Wadsworth Publishing Company
Newton, Michael, (2006) The Encyclopedia of Serial Killers, second edition,
Facts on file
Norris, J. (1988). Serial killers. New York: Doubleday
Palermo, B George, (2006) Narcissism, Sadism and Loneliness, The Case of
Serial Killer Jeffrey Danmer, Serial Petherick, wayne, Serial Crime,
Elsevier Inc.
Philbin, Tom and Michael philbin, (2009). The killer Book of serial killers,
source book, Inc
Ramsland, Katherine, (2006). Inside the minds of serial killers: why they
kill, Praeger publishers
Schlesinger, Louis, (1998). Pathological Narcissism and serial Homicide:
Review and case study, Current psychology, Vol.17, Nos2/3, 212-221.
Scott, Hannah, (2005). the Gentler sex, patterns in female serial murder,
serial murder and the psychology of violent crime.
روزنامه اعتماد، مورخ سوم مرداد .1387
روزنامه ایران، مورخ پنجم آبان .1380
روزنامه قدس، مورخ 19فروردین .1385
http:// www.fa.wikipedia.org/wiki/ ا