هدیه هدایت؛ سید حسین هاشمی
چکیده
چکیده؛ خانواده، نقش مهمی در سلامت جامعه دارد و کودکان برای پیشبرد کامل شخصیت خود باید تحت مراقبت والدین بزرگ شوند. از این مهم اصل حفظ ارتباط و تماس کودک با خانواده استنباط میشود، اما عمل به این اصل همواره مفید نبوده و در کودکآزاری درون خانوادگی، مصلحت ایجاب مینماید که استثنائاتی اعمال شود که نتیجه آن با لحاظ منافع عالیه، ...
بیشتر
چکیده؛ خانواده، نقش مهمی در سلامت جامعه دارد و کودکان برای پیشبرد کامل شخصیت خود باید تحت مراقبت والدین بزرگ شوند. از این مهم اصل حفظ ارتباط و تماس کودک با خانواده استنباط میشود، اما عمل به این اصل همواره مفید نبوده و در کودکآزاری درون خانوادگی، مصلحت ایجاب مینماید که استثنائاتی اعمال شود که نتیجه آن با لحاظ منافع عالیه، حسب مورد جداسازی موقت و در موارد حاد، سلب حق نگهداری از والدین است. پژوهش حاضر با تفحص در اسناد بینالمللی بهضرورت حفظ کودک در خانواده پس از تحمل بزه توسط اعضای خانواده میپردازد که در این راستا، اهمیت مراقبتهای خانواده محور با بسط مراقبتهای خانواده جایگزین و نهایتاً، اسکان در مؤسسات با امید بازگشت کودک به خانواده در پرتو اصل پیوستگی در دستور کار قرار میگیرد و در شرایط بحرانیِ عدم ارضاء نیازهای کودک توسط خانواده جایگزین و عدم امید به بازگشت به خانواده اصلی، به جداسازی کامل کودک از خانواده از طریق سلب حضانت یا سلب حق نگهداری بهعنوان آخرین راه چاره بپردازد. بررسی اسناد بینالمللی حاکی از خلأهای فراوانی در قوانین ایران میباشد. با قوانین کنونی نمیتوان، اصل عدم جداسازی کودک از خانواده را تضمین نمود. در این راستا، باید به موازات راهبردهای جهانی، سنگ بنای یک سیاست جنایی تقنینی را تشکیل داد.
شادی عظیم زاده؛ هدیه هدایت
چکیده
ارتکاب جرم علیه کودک، ضررهای مادی یا آزارهای جسمانی و در شرایطی خاص تألمات شدید روحی را برای او به بار میآورد که این تألمات موجب هتک حیثیت و آبروی کودک شده و در شرایط حاد، نارسایی و اختلال روانی کودک را سبب خواهد شد. مرحلهی صدور حکم یا تعیین مجازات باید با سازوکارهای جبران خسارت مادی و معنوی اعم از عاطفی و روانی همراه باشد ...
بیشتر
ارتکاب جرم علیه کودک، ضررهای مادی یا آزارهای جسمانی و در شرایطی خاص تألمات شدید روحی را برای او به بار میآورد که این تألمات موجب هتک حیثیت و آبروی کودک شده و در شرایط حاد، نارسایی و اختلال روانی کودک را سبب خواهد شد. مرحلهی صدور حکم یا تعیین مجازات باید با سازوکارهای جبران خسارت مادی و معنوی اعم از عاطفی و روانی همراه باشد که نه تنها، از سادهترین و در عین حال برجستهترین گونههای حمایت از بزهدیدگان است، بلکه، راهکاری جهت پیشگیری از تکرار بزهدیدگی و کاهش صدمات وارده به کودک و التیام بخشی آلام روحی و روانی او میباشد. جبران خسارت باید از سوی خود بزهکار و در صورتی که تحمیل آن بر بزهکار ممکن نباشد، از سوی دولت، بیمه و یا صندوقهای خاص تامین شود. آثار سازوکار جبران خسارت مستقیما بر کودک بزهدیده تبلور مییابد و هر چه گستردهتر باشد از گسترش آسیب وارده در اثر ارتکاب جرم علیه کودک جلوگیری میکند. بنابراین، تعیین مجازات برای بزهکارِ کودک آزار با سازوکارهای ترمیم و جبران خسارتهای وارده بر این بزهدیدگان از رابطهی تنگاتنگ و حائز مطالعهای برخوردار است.