سید محمد جواد ساداتی
چکیده
چکیدهمطالعات فنّی حقوق کیفری کمتر به بحث در خصوص جلوههای اجتماعی پدیدار مجازات میپردازند. مقصود از این جلوهها پیوندهای ناگسستنی و اغلب پنهانی است که مجازات با سایر پدیدارهای اجتماعی برقرار میکند. مجازات بخشی از ساختار نظام اجتماعی است و به همین واسطه، تولّد و دگرگونی پدیدار کیفر ارتباطی ناگسستنی با سایر بخشهای ...
بیشتر
چکیدهمطالعات فنّی حقوق کیفری کمتر به بحث در خصوص جلوههای اجتماعی پدیدار مجازات میپردازند. مقصود از این جلوهها پیوندهای ناگسستنی و اغلب پنهانی است که مجازات با سایر پدیدارهای اجتماعی برقرار میکند. مجازات بخشی از ساختار نظام اجتماعی است و به همین واسطه، تولّد و دگرگونی پدیدار کیفر ارتباطی ناگسستنی با سایر بخشهای این ساختار دارد. تعذیب نیز از این قاعدة فراگیر مستثنی نیست. تولّد و تداوم حیات این «کیفرهای مناسکگونه» ارتباطی پیچیده با سایر پدیدارهای اجتماعی دارد. با وجود این، مطالعات مرسوم و فنّی حقوق کیفری تمایلی بسیار اندک برای پرداختن به پیوندهای پنهان مناسک تعذیب با پدیدارهای اجتماعی دارند. در این قبیل مطالعات، اغلب، تعذیب به مثابة جلوهای آشکار از بربریّت کیفری پنداشته میشود. در تقابل با تصویری که مطالعات فنّی از تعذیب ارائه میدهند، جامعهشناسی کیفر نشان میدهد که این مناسک رنجبنیاد چیزی فراتر از نمایشهایی ساده برای تحمیل رنج بدون مرز و چیزی فراتر از یک بربریّت کیفری هستند. ملاحظات جامعهشناختی به اثبات میرسانند که آیینهای پر رمز و راز تعذیب پیوندهایی پنهان با نظام معانی، حسّاسیّتها و نیز هویّت وجدان جمعی برقرار میکنند.