مهدی غلامپور؛ محمد فرجیها
چکیده
مقالة پیش روی تلاش میکند به بررسی برخی از مسائل بپردازد که تحقیقات جنایی در پروندههای مرگ در زندان را با چالش روبرو میسازند. در حالی که شاکیان این پروندهها انتظار به رسمیّت شناخته شدن شکایت خود از سوی نظام عدالت کیفری را دارند، وجود برخی از چالشها موجب به حاشیه راندن و در نهایت عدم دسترسی آنها به عدالت در این ...
بیشتر
مقالة پیش روی تلاش میکند به بررسی برخی از مسائل بپردازد که تحقیقات جنایی در پروندههای مرگ در زندان را با چالش روبرو میسازند. در حالی که شاکیان این پروندهها انتظار به رسمیّت شناخته شدن شکایت خود از سوی نظام عدالت کیفری را دارند، وجود برخی از چالشها موجب به حاشیه راندن و در نهایت عدم دسترسی آنها به عدالت در این پروندهها میشود. مقالة حاضر علاوه بر استفاده از ادبیّات تحقیق حاصل از مطالعات تجربی پیرامون مسئلة مرگ در زندان، با تحلیل محتوای اخبار و گزارشهای رسمی در کنار تحلیل گفتمان مقامات رسمی، پیرامون 12 مورد از پروندههای مرگ در بازداشتگاه/زندانهای ایران، چالشهای تحقیقات جنایی پیش روی شاکیان پروندههای مرگ در زندان را مورد تحلیل قرار میدهد. تحلیل دادههای 12 مورد از پروندههای مرگ در زندانهای ایران نشان میدهد که وارونه جلوه دادن حقایق پیرامون اوضاع و احوال منجر به مرگ و در هالهای از ابهام قرار دادن موضوع، امکان کشف علّت واقعی مرگ و تعیین مسئول آن را دشوار میسازد. علاوه بر این، بدنام کردن زندانی متوفّی و لکهدار کردن حیثیّت او و خانوادهاش، توجّهات را از تخلّفات یا جرایم احتمالی مسئولان بازداشتگاه و زندان به سوی تقصیر خود متوفّی و سزاوار نشان دادن مرگ او منحرف میسازد. به همین ترتیب، فقدان آزادی رسانههای جمعی در بازتاب اخبار و اطّلاعات پیرامون این پروندهها به طور کلّی و سوگیریهای رسانههای وابسته به نظام سیاسی که اغلب بیانگر دیدگاههای محتاطانة مقامات عدالت کیفری هستند امکان شفّافیّت را در این پروندهها کاهش میدهند.واژگان کلیدی: تحقیقات جنایی، مرگ در زندان، انکار و وارونه جلوه دادن حقیقت، بدنام کردن بزهدیده.