حسین محمد کوره پز؛ ابوالقاسم خدادی؛ علی عزیزی
چکیده
به رغمِ استقرار قانونیِ نهادهای ترمیمی در نظام عدالت کیفری اطفال و نوجوانان ایران؛ نهادهای پیشبینی شده فاقد بسترهای اجراییاند. پژوهش حاضر بر پایۀ روش مصاحبۀ «گروههای تمرکزی» با قضات محاکم اطفال و نوجوانان تهران و وکلاء و مشاورین انجمن حمایت از حقوق کودکان به این پرسش پاسخ داده است که: قضات چگونه و با چه ابتکارعملهایی ...
بیشتر
به رغمِ استقرار قانونیِ نهادهای ترمیمی در نظام عدالت کیفری اطفال و نوجوانان ایران؛ نهادهای پیشبینی شده فاقد بسترهای اجراییاند. پژوهش حاضر بر پایۀ روش مصاحبۀ «گروههای تمرکزی» با قضات محاکم اطفال و نوجوانان تهران و وکلاء و مشاورین انجمن حمایت از حقوق کودکان به این پرسش پاسخ داده است که: قضات چگونه و با چه ابتکارعملهایی زمینههای کاربستِ برنامههای ترمیمی در محاکم کیفری اطفال و نوجوانان را فراهم میآورند؟ دو مانع اصلی در مسیرِ کاربست برنامههای ترمیمی در محاکم کیفری اطفال و نوجوانان وجود دارد که با تفسیرهای ترمیمی از مقررّههای قانونی نظیر ارجاع به میانجیگری در تمامیِ جرایم تعزیری، تضعیف ارکان تشکیل دهندۀ جرم، استفاده از ظرفیّت قانونیِ گذشت مشروط یا معلّق و اخذ رضایت از شاکی پس از اعلام ختم دادرسی و پیش از اصدار رأی از ابتکارعملهای «قضایی»؛ و همچنین جایگزینیِ نهادهای مشابه با تأسیسهای قانونیِ بلااجرا نظیر ایجاد شورای صلحی و واحد مددکاری، قرار ارجاع به میانجیگری به منظور مقابله با آمارگرایی و نیز همکاری با وکلای انجمن حمایت از حقوق کودکان به منظور حل معضلات ناشی از کیفیت نامطلوبِ دفاع وکلای تسخیری از ابتکارعملهای «ساختاریِ» قضات آن ها را دْور می زنند.