حقوق کیفری عمومی و اختصاصی
علی کاکو جویباری؛ رجب گلدوست جویباری؛ مهدی اسماعیلی
چکیده
اهمیت جرم قتل از گذشته تا به امروز مورد توجه بوده است و این پدیدهی مجرمانه،نه تنها از لحاظ میزان مجازات پیشبینیشده برای آن، بلکه تعیین مسئولیت کیفری در این گونه از جنایت نیز بحث برانگیز است. چنانچه این جنایت توسط یک فرد به ظاهر نامتعارف چون شخص سادیسمی ارتکاب یابد عنوان قاتل سادیسمی را به خود میگیرد که در پهنهی حقوق کیفری ...
بیشتر
اهمیت جرم قتل از گذشته تا به امروز مورد توجه بوده است و این پدیدهی مجرمانه،نه تنها از لحاظ میزان مجازات پیشبینیشده برای آن، بلکه تعیین مسئولیت کیفری در این گونه از جنایت نیز بحث برانگیز است. چنانچه این جنایت توسط یک فرد به ظاهر نامتعارف چون شخص سادیسمی ارتکاب یابد عنوان قاتل سادیسمی را به خود میگیرد که در پهنهی حقوق کیفری ایران به آن اشاره نشده است. بیماری روانی قاتل سادیسمی به طور عمده از دستهی روان رنجوری میباشد، به نحوی که فرد ارتباط کاملی با واقعیتهای بیرونی داشته و ادراک و ارادهی وی در وضعیتی میباشد که از نظر روانپزشکی و حقوق کیفری مسئول اعمال خود محسوب میشود، با این حال، چنانچه بیماری وی به حد روانپریشی برسد و فرد از دنیای واقعیات گسسته شود، دفاع و استناد به جنون قابل بررسی است. خارج از اختلاف موجود در باب تعاریف و ارکان قتل سادیسمی در این نوشتار در پی آن خواهیم بود که آیا ارادهی قاتل سادیسمی در حال ارتکاب قتل دارای اختلال بوده یا خیر و چنانچه اختلال روانی قاتل سادیسمی احراز گردد آیا می توان به جنون استناد کرد؟ همچنین قتل سادیسمی را از منظر پزشکی و حقوق کیفری بررسی میکنیم.
نبی اله غلامی؛ سید منصور میر سعیدی
چکیده
از منظر حقوق کیفری ایران، برای اینکه شخص مبتلا به اختلال روانی مجنون محسوب شود باید فاقد اراده یا قوه تمییز باشد. این قاعده کلی بر تمامی اختلالات روانی شمول دارد، با این حال تعیین اینکه هرکدام از اختلالات روانی تا چه اندازه موجب سلب اراده یا قوه تمییز میشوند به سادگی میسر نیست. اختلال شخصیت دو قطبی از جمله اختلالات روانی است که از ...
بیشتر
از منظر حقوق کیفری ایران، برای اینکه شخص مبتلا به اختلال روانی مجنون محسوب شود باید فاقد اراده یا قوه تمییز باشد. این قاعده کلی بر تمامی اختلالات روانی شمول دارد، با این حال تعیین اینکه هرکدام از اختلالات روانی تا چه اندازه موجب سلب اراده یا قوه تمییز میشوند به سادگی میسر نیست. اختلال شخصیت دو قطبی از جمله اختلالات روانی است که از منظر تعیین مسئولیت کیفری مبتلایان به آن، دارای ابهامات و چالشهای بسیاری است. در این نوشتار با بررسی مسئولیت کیفری مبتلایان به این اختلال اینگونه نتیجه گرفته شده است، که این اختلال به جز در جرایم حدی- با استثنائاتی- نمیتواند به عنوان عاملی برای رفع مسئولیت کیفری باشد با این حال در جرایم غیر حدی، میتواند عاملی برای تعدیل مسولیت کیفری محسوب شود.در این نوشتار با بررسی مسئولیت کیفری مبتلایان به این اختلال اینگونه نتیجه گرفته شده است، که این اختلال به جز در جرایم حدی- با استثنائاتی- نمیتواند به عنوان عاملی برای رفع مسئولیت کیفری باشد با این حال در جرایم غیر حدی، میتواند عاملی برای تعدیل مسولیت کیفری محسوب شود.