نبی اله غلامی؛ حسین غلامی
چکیده
تبیین پدیدهها و وقایع نوپدید در حوزههای مختلف با استفاده از نظریهها و راهبردهای کلان و میانرشتهای، از جمله ابزارهای کاربردی برای فهم بهتر این پدیدهها به منظور اتخاذ رویکردهای مدیریتی – اجرایی مناسب در مقابل آنها است. از اینرو فهم مفهوم «جرم حکومتی» به مثابه نقض نظاممند حقوق شهروندان توسط حکومت، ذیل «نظریّة ...
بیشتر
تبیین پدیدهها و وقایع نوپدید در حوزههای مختلف با استفاده از نظریهها و راهبردهای کلان و میانرشتهای، از جمله ابزارهای کاربردی برای فهم بهتر این پدیدهها به منظور اتخاذ رویکردهای مدیریتی – اجرایی مناسب در مقابل آنها است. از اینرو فهم مفهوم «جرم حکومتی» به مثابه نقض نظاممند حقوق شهروندان توسط حکومت، ذیل «نظریّة بازی» به عنوان یکی از نظریّههای راهبردی برای تبیین پدیدهها و وقایع در عرصههای علوم اجتماعی و روابط بینالمللی، موضوعی است که هم از منظر درک و ارتقاء ادبیات موسوم به جرم حکومتی، و هم از نظر توجه به جنبه عینی و عملی بایستههای شناسایی و پاسخدهی به جرایم حکومتی، واجد توجه میباشد. از اینرو در نوشتار حاضر، با تلقی حکومت و شهروندان به مثابه دو کنشگر اصلی عرصههای مختلف، و با بهرهگیری از اصول و ارکان نظریّة بازی، اینگونه استدلال شده است که کنشگران شرکتکننده در یک بازی دارای عقلانیّت بوده و با محاسبة سود و زیان احتمالی خود در فرآیند بازی شرکت کرده و در پی کسب حداکثر سود و حداقل زیان هستند. این کنشگران در نقطهای موسوم به نقطة زینی - که در آن هر یک از کنشگران میزانی از سود و زیان را به دست آوردهاند - به تعادل میرسند؛ این نقطه، نقطهای است که دیگر امکان دریافت سود بیشتر و زیان کمتر برای هیچ کدام از طرفین وجود ندارد و در صورت ادامة بازی دچار کاهش سود و افزایش ضرر خواهند شد. در نهایت نیز اینگونه نتیجهگیری شده است که حکومتها با ابزارهایی نظیر وارد ساختن کنشگران دیگر به عرصه بازی خود با شهروندان، استفاده از رانتها و ابزارهای اطلاعاتی، تغییر دادن قواعد و مقررات حاکم بر بازی، باعث بر هم خوردن تعادل و جابهجایی نقطه زینی به سوی خود شده و بدین سان موجبات نقض نظاممند حقوق شهروندان را فراهم میآورند.
حسین غلامی؛ داوود خاکسار
چکیده
دیدگاههای نوین جرمشناسی، کیفر شناسی و جامعهشناسی جنایی که تا حدودی مبتنی بر اصلاح و درمان مجرمین و باز پذیری اجتماعی آنهاست، تأثیرات شگرفی را بر حقوق کیفری که صرفاً دارای جنبههای سزا دهی محض است برجای گذاشته و از این طریق موجبات اثبات ناکارآمدی برخی از انواع مجازاتها منجمله زندان را فراهم آورده است. روند تعدیل تفکرات کیفر ...
بیشتر
دیدگاههای نوین جرمشناسی، کیفر شناسی و جامعهشناسی جنایی که تا حدودی مبتنی بر اصلاح و درمان مجرمین و باز پذیری اجتماعی آنهاست، تأثیرات شگرفی را بر حقوق کیفری که صرفاً دارای جنبههای سزا دهی محض است برجای گذاشته و از این طریق موجبات اثبات ناکارآمدی برخی از انواع مجازاتها منجمله زندان را فراهم آورده است. روند تعدیل تفکرات کیفر گرا و اصلاح ساختار آسیبزای زندان، امروزه استفاده از جایگزینهای حبس در دستور کار قرارگرفته و قانونگذار ایرانی تقریباً 5 درصد از مواد کتاب ق. م. ا (1392) را به این دست از مجازاتها اختصاص داده است. لیکن باید مشخص شود چه عواملی موجبات استفاده و یا عدم استفاده ازایندست مجازاتها را فراهم میآورد؟ قضات برای استفاده از این ابزارهای اصلاحی و درمانی با چه چالشهایی روبرو هستند؟ پاسخگویی به این سؤالات درگرو تجزیهوتحلیل آراء صادره از محاکم است که در این تحقیق با استفاده از نرمافزار تحلیلی SPSS انجام شد. درنتیجه این بررسی میتوان گفت بعضی از انواع مجازاتهای جایگزین حبس منجمله جزای نقدی روزانه و خدمات عامالمنفعه فاقد کارایی عملی هستند و برخی متغیرها منجمله نوع جرم، نوع مجازات، پیشینه کیفری شغل متهم بر نوع و میزان اعمال مجازاتهای جایگزین حبس از سوی قضات تأثیرگذار است.