امیر اعتمادی؛ مهران زالیپور مداب
چکیده
تحولات اجتماعی اقتضای بهروزرسانی دیدگاه قانونگذار را متناسب با این دگرگونیها دارد. جامعه درعینحال که تاب تحمل ارتکاب جرم را در خود نمیبیند و همیشه درصدد پاسخگوییِ مناسب به ناهنجاریها بوده است، اصلاح مجرم را نیز بهمنظور جامعهپذیری مراقبت میکند. مطالعهی منابع کیفری اسلام و جایگاه توبه در این نظام حکایت از تأکید بر ...
بیشتر
تحولات اجتماعی اقتضای بهروزرسانی دیدگاه قانونگذار را متناسب با این دگرگونیها دارد. جامعه درعینحال که تاب تحمل ارتکاب جرم را در خود نمیبیند و همیشه درصدد پاسخگوییِ مناسب به ناهنجاریها بوده است، اصلاح مجرم را نیز بهمنظور جامعهپذیری مراقبت میکند. مطالعهی منابع کیفری اسلام و جایگاه توبه در این نظام حکایت از تأکید بر اصلاح انسان و رهبری او برای بازگشت به جامعه دارد. در این راستا، قانونگذار در تبصرهی (2) مادهی 278 قانون مجازات اسلامی 1392 اختیار عفو یا تبدیل مجازات محکومان به حبس-های غیرتعزیری را به شرط توبهی مرتکب و مصلحتسنجی، به مقام رهبری واگذار کرده است. این تفویض اختیار به مقام رهبری در تعزیرات غیرمنصوص مطلق است، اما در مجازاتهای منصوص، با توجه به جنبهی حقاللهیِ صرف داشتن آنها، تأملبرانگیز است. از سوی دیگر، بهرغم اینکه در قوانین کیفری به عبارتهای «مصلحت» یا «تعزیرات منصوص شرعی» اشاره شده، ولی هیچ تلاشی از سوی قانونگذار برای شفافسازی این عبارتها صورت نگرفته است. دستاورد نوشتار حاضر حکایت از آن دارد که هرچند مصلحتگرایی در ارفاق نسبت به محکومان توجیهپذیر است، قانونگذار نتوانسته بهروشنی و بدون ایجاد تعارض بین مقررات قانونی به تبیین موضوع بپردازد، لذا اصلاح و سازگارکردن تبصرهی مذکور با مقررههای دیگر ضروری است.
امیر اعتمادی؛ سیّد محمد حسینی
چکیده
اگرچه نتیجهی رفتارهای مجرمانه علیه اشخاص غالباً بهصورت نوعی صدمهی جسمانی جلوهگر میشود، اما در برخی موارد، رفتار ارتکابی ممکن است به ایجاد صرفِ ترس و وحشت در بزه دیده منتهی شود، ترس از اینکه در آیندهی نزدیک خشونت علیه او به کار گرفته خواهد شد. در این موقعیتها، بزه دیده بدون اینکه براثر ترس ایجادشده اقدامی علیه خود یا ...
بیشتر
اگرچه نتیجهی رفتارهای مجرمانه علیه اشخاص غالباً بهصورت نوعی صدمهی جسمانی جلوهگر میشود، اما در برخی موارد، رفتار ارتکابی ممکن است به ایجاد صرفِ ترس و وحشت در بزه دیده منتهی شود، ترس از اینکه در آیندهی نزدیک خشونت علیه او به کار گرفته خواهد شد. در این موقعیتها، بزه دیده بدون اینکه براثر ترس ایجادشده اقدامی علیه خود یا دیگری انجام دهد، از قبیل اینکه صدمهای وارد آورد، دچار نوعی صدمهی روانی میشود، بهگونهای که میتوان گفت که تمامیت روانیِ وی مورد تهاجم قرار گرفته است. در نظام کیفری انگلستان، این نوع تهاجم واجد عنوان مجرمانهی معینی میباشد، اما قانونگذار ایرانی به ارتکاب اینگونه رفتارها بهطور خاص توجه نکرده است، بهطوریکه دادگاهها ناگزیر به تعیین ارش متمایل شدهاند. این در حالی است که بررسی تطبیقی رفتارهای یادشده در دو نظام کیفری ایران و انگلستان، حکایت از لزوم جرم انگاری، و نیز تعیین مجازات تعزیریِ متناسب برای آنها، بهصورت خاص دارد.