باقر شاملو؛ اصغر احمدی؛ قدرت الله خسرو شاهی
چکیده
بزهدیدهشناسی سبز یا زیستمحیطی از جمله شاخههای جرمشناسی سبز است که در دهه 1990 میلادی با خاستگاهی انتقادی از نظام عدالت کیفری در تقابل با بزهدیدهشناسی متعارف پا به عرصهی ظهور گذاشت. در بزهدیدهشناسی متعارف همواره انسانها بهعنوان بزهدیدهی جرائم معرفی گشته حال آنکه بزهدیدهشناسی سبز با گذار از این ...
بیشتر
بزهدیدهشناسی سبز یا زیستمحیطی از جمله شاخههای جرمشناسی سبز است که در دهه 1990 میلادی با خاستگاهی انتقادی از نظام عدالت کیفری در تقابل با بزهدیدهشناسی متعارف پا به عرصهی ظهور گذاشت. در بزهدیدهشناسی متعارف همواره انسانها بهعنوان بزهدیدهی جرائم معرفی گشته حال آنکه بزهدیدهشناسی سبز با گذار از این دیدگاه و ارزشگذاری برای محیطزیست معتقد است که انسان در کنار طبیعت میتواند بزهدیده سبز باشد. با رهگیری مقررات حاکم سیاست کیفری تقنینی ایران میتوان بزهدیدگان سبز را به دو دستهی جاندار و بیجان تقسیم کرد. بزهدیدگان سبز جاندار عبارتاند از اشخاص، جانوران، درختان و گیاهان و بزهدیدگان سبز بیجان نیز به هوا، آب، خاک و زمین قابل تقسیماند. بااینوجود، هرچند نظام حقوقی ایران هر دو دسته را بهعنوان بزهدیدهی سبز انگاشته است و از اینرو متأثر از رویکرد طبیعتمحور بوده، اما چالشهای فراوانی در راستای حمایت از آنها در این مقررات وجود دارد که به تصویر کشیدن آنها میتواند نقش ارزندهای در شناسایی و حمایت از بزهدیدگان سبز ایفا نماید. از اینرو در این پژوهش، هدف نخستین شناسایی بزهدیدگان سبز و دومین هدف بیان گسترهی حمایتی قانونگذار از بزهدیدگان سبز و چالشهای پیشروی آن است.